همشهری آنلاین_شهره کیانوشراد: البته گاهی با اجرای طرحهای نقاشی دیواری و کاشیکاری در خیابانها و بزرگراهها و نصب مجسمه در میدانها نتیجه مطلوب به دست نمیآید. «کیومرث قورچیان» هنرمند و نقاش پیشکسوت منطقه ۲ که تاکنون نمایشگاههای مختلفی را در داخل و خارج از کشور برپا کرده است میگوید: «برای ساخت مجسمه حتماً باید فضای محیطی را در نظر بگیریم. اگرچه در اثر ساختوسازهای بیرویه به طبیعت آسیب وارد شده است اما هنوز هم میتوان مکانهایی را پیدا کرد که با بهرهگیری از المانهای موجود در طبیعت و کوهستان، یک موزه خیابانی و یک مجموعه هنری باشد.» با این هنرمند درباره نقش هنر در زیبایی شهر و هویت محلهها گفتوگو کردهایم.
آیا مجسمهها و نمادهای حجمی میتوانند بهعنوان هویت یا نماد یک محله به شمار آیند یا جنبه گردشگری داشته باشند؟
در تهران و بهطور کلی در ایران با توجه به ظرفیتهای جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و هنری چیز قابل توجهی نمیتوانیم پیدا کنیم که بهعنوان هویت یا نماد یک محله به شمار رود. در تهران تنها جایی که به ذهنم میرسد کارگاه آثار استاد علیاکبر صنعتی در میدان امام خمینی(ره) است که میتوان در آثارش تعریفی از مجسمهسازی و نقش برجسته را دید.
مجسمههایی به شکل اسب کار استاد ارژنگنژاد هم نمونههای خوبی از اثر حجمی است. در میدان حر هم مجسمهای نصب شده که معنا و مفهومی حماسی دارد. اما بهطور شاخص منطقهای در تهران را برای نقش برجسته و مجسمه نمیتوانیم تعریف کنیم که مانند بیستون یا طاق بستان جنبه گردشگری و تاریخی داشته باشد.
مجسمه مرد کوهنورد در دربند یا مجسمه فردوسی بخشی از هویت محلههایشان به شمار میآیند. چه عواملی در ارتباط برقرار کردن مردم با تندیسها نقش دارد؟
مجسمه کوهنورد در دربند ماجرای تاریخی دارد. این مجسمه در بنبست محله قرار دارد. هر گردشگری که آنجا میرود مجسمه را میبینید. این اثر بهعنوان مرد کوهنورد شناخته میشود تا بهعنوان مجسمه یا نقش برجسته. کوهنوردها این اثر را بهعنوان یادمان پذیرفتهاند نه بهعنوان یک اثر تاریخی یا هنری. مجسمه فردوسی هم قدمت و هم مرکزیتی دارد که باعث شناخته شدن اثر شده است.
بد نیست که خاطرهای از سفری به شیراز برایتان نقل کنم. از دوستانم در شیراز دعوت کردم به تهران بیایند و وقتی نشانی دادیم به شوخی گفتند: آقا به ما بگو از فلکه فردوسی بالاتر بیاییم یا پایینتر؟ یعنی این میدان به دلیل مرکزیتی که داشته شناخته شده و از طرفی شخصیت فردوسی یک چهره و عامل قابل توجه برای سرزمین ایران است.
پس جانمایی یک مجسمه مهم است؟
بله. در بحث شهرسازی برای ساخت مجسمه حتماً باید فضای محیطی را در نظر بگیریم. درگذشته این نسبتها خواسته یا ناخواسته وجود داشته. یعنی در زمانی که هنوز خبری از برجسازی نبوده، مجسمه فردوسی با معماری اطرافش سنخیت داشت. اما آنچه در تهران با آن موجه هستیم از نظر زیباشناسی بسیار جای بحث و سؤال دارد. در نظر بگیرید که در خیابان، میدان و در جایی که از نظر شهرسازی ایراد دارد به اشتباه اثری هنری نصب شود. جانمایی یک اثر هنری موضوع مهمی است که نباید نادیده گرفته شود. در نقاشی ابتدا باید زمینه را آماده و بعد شروع به نقاشی کنیم. بنابراین اگر قرار است مجسمهای در جایی نصب شود باید زیرساخت آن مناسب باشد. در میدان سرو چند بار مجسمهای را ساختند و نصب کردند، بعد همه را برداشتند و حتی میدان را هم از بین بردند و اطرافش ساختوساز شد.
پس با این همه ساختوسازهایی که انجام میشود نمیتوان جایی برای نصب مجسمه یا خلق اثری هنری پیدا کرد؟
اتفاقاً یکی از بهترین جاهایی که میتوان برای نصب آثار هنری پیشنهاد داد منطقه ۲ و آن قسمتی است که الان در محدوده منطقه یک قرار دارد. درکه، اوین و سعادتآباد و قسمتهایی که بالای بام تهران و شهرک مخابرات است با اینکه به دلیل ساختوسازهای بیرویه به طبیعت آسیب، وارد و تمام انرژی کوه گرفته شده است اما در همان قسمت من قول میدهم میتوان هزار مجسمه نصب کرد که با طبیعت کوه و خاک و سنگ هماهنگ باشد.
کوه قشنگترین و بهترین نقش برجسته و مجسمه است. اگر هوا تمیز و پاک باشد، وقتی چشمتان به رشته کوه البرز بیفتد، آن فضا و اتمسفر دامنه البرز را دریافت میکنید. حتی در آثار نقاشی قدیمی هم این کوهسار را میبینید. میشود این منطقه را بهصورت موزه خیابانی و یک مجموعه هنری درآورد.
رنگآمیزی دیوارهای سیمانی چقدر میتواند به شهر روح ببخشد؟
به نظر من خیلی جاها همان سیمان خالی به مراتب گویاتر و زیباتر است تا اینکه برچسبی روی آن دیوار بچسبانند. چند سال پیش روی برخی دیوارههای منطقه ۲ کامپوزیت کار کردند. من از اینکاری که انجام شد رنج میبردم. کامپوزیت آلودگی هوا را جذب و منتشر میکند. از جنس پلاستیک است و برای طبیعت عوارض دارد. ذرات کامپوزیت در طبیعت پراکنده میشود، با ذرات بیرونی، ترکیب و در هوا منتشر میشود. الان بروید ببینید همان دیوارهایی که کامپوزیت کار شده چه وضعی پیدا کرده است. برخی قطعههای کامپوزیت درآمده و منظره بسیار بدی ایجاد شده. چیزی را که با چسب بخواهید بچسبانید بالاخره در معرض باد و باران قرار میگیرد و خاصیت خود را از دست میدهد. در حالی که به نظر من اصلاً نیازی به این کار نبود.
چرا سردیسهایی مانند سردیس استاد مشایخی ساخته و نصب میشود و بعد به دلیل شبیه نبودن برداشته میشود تا ایرادهای کار برطرف شود. علت این کار شتابزدگی است یا نداشتن مهارت در ساخت سردیس؟
واقعیت این است که آگاهی ما نسبت به مجسمهسازی اندک و بسیار ضعیف است. بحث زیباشناسی برای مردم و مسئولان شهرسازی تعریف نشده. با فلسفه هنر در شهرسازی چقدر آشنا هستیم؟ وقتی آگاهی کم باشد و دانشجویان در دانشگاه مهارت لازم را کسب نکنند در نهایت از سبکی غیرایرانی تقلید میشود یا ممکن است ترکیبی از سنت و مدرن اجرا شود اما نتیجه کار با فضای شهری ما ناهمگون باشد.
معماری دوران صفویه و قاجاریه زیبایی خود را دارد اما با بازسازیهای نامعقول آزاردهنده میشود. اگر به فرض بخواهند مجسمه هنرمندی را نصب کنند باید هنرمندی مربوط به همان دوران را انتخاب کنند که با فضای آجری آنجا مناسب باشد. اما اگر کنار آن برجسازی کنند یا مجسمهای نصب کنند که سنخیتی با آن فضا نداشته باشد، دیگر نه آن برج تعریف دارد و نا آن مجسمه و دیوار آجری.
«کیومرث قورچیان» متولد سال ۱۳۳۱، فارغالتحصیل از مدرسه عالی تلویزیون و سینماست و مدرک لیسانس نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد. او تاکنون بیش از ۵۰ نمایشگاه انفرادی و ۶۰ نمایشگاه گروهی برپا کرده. قورچیان گواهینامه هنری درجه یک معادل دکترا در رشته نقاشی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به پاس تلاش او در خلق آثار هنری را هم کسب کرده است. شرکت در رقابتهای هنری و کسب جوایز و لوحهای تقدیر از جمله رتبه نخست بخش طراحی و نقاشی جشنواره باران جزو فعالیتهای این هنرمند است.
- هنرمندان نیازمند حمایت و همراهی مدیران شهری
گاهی فکر میکنم ما بهعنوان هنرمند در نازیبایی این شهر نقش داریم. از این نظر که غفلت میکنیم و یک دفعه میبینیم تابلویی، نقاشی یا مجسمهای در جایی قرار گرفته که هیچ ارزش هنری ندارد. تهران یک سمتش کویر و سمت دیگرش کوه البرز است. میانگین اینها از نظر زیباشناسی و جغرافیایی انرژی و تعریفی دارد که میتوان از آن برای زیباتر شدن شهرمان استفاده کنیم.
طرحهایی دارم که با مسئولان شهرداری منطقه ۲ در میان گذاشتهام؛ درباره آثاری که میتواند در شهر نصب شود و جنبه تاریخی، اجتماعی داشته باشد. برای ساخت مجسمه پیشنهادهایی دارم که هزینه زیادی ندارد و مصالح و موادش را میتوان از منطقه به دست آورد. اما نیاز به حمایت و همراهی مسئولان دارد تا بتوانم این طرحها را در منطقه اجرا کنم.