به گزارش پارسینه، در اوج نا آرامی های اخیر در آبان ماه، روزنامه کیهان به مدیرمسئولی حسین شریعتمداری با حمله به روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشی نوشت: مطالبه معترضان مسائل اقتصادی نیست و فقط به دنبال «بیبندوباری و برهنگی» هستند!
جمهوری اسلامی در گزارشی خطاب به کسانی که صدای اعتراض مردم را نادیده میگیرند به این نکته اشاره کرده بود که شکمهایتان سیر است و از مشکلات اقتصادی مردم خبر ندارید.
همین امر کافی بود تا دستگاه غیر قابل انعطاف شریعتمداری که گویا هیچ فرصت و مهلتی برای شنیدن صدای مخالف خودش قائل نیست، به کل ماجرا بتازد و اینگونه وانمود کند که هدف اعتراضات، نه منشا اقتصادی بلکه مطالبه برهنگی و فحشاست!
کیهان نوشته است: آیا حتی یک مورد- تاکید، میشود یک مورد- مطالبه، اعتراض اقتصادی و معیشتی در اغتشاشات پراکنده ۴۰ روز گذشته شنیده شد؟! یا تمام دلمشغولی اغتشاشگران فحاشی و حرمتشکنی و حمله به مساجد و پلیس و... از یک طرف، و ترویج بیبندوباری و برهنگی از طرف دیگر بود؟!
خوشبختانه کیهان در بخشی از این یادداشتش تأیید می کند که مردم هم مشکلات اقتصادی دارند و در ادامه مدعی شده: مردم حتما با مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند. اما همانگونه که گفته شد، تنها چیزی که مورد اعتنای اشرار آشوبگر نبود، همین مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم بود.
اگر از ادبیات یکسو و خشن کیهان در اطلاق واژه و صفت «اشرار آشوبگر» به معترضان بگذریم، نمی توان از ماجرای اصرار بر تحقیر و تقلیل مطالبه معترضان به برهنگی خواهی و عریان نمایی به سادگی گذشت!
تلاشی که در این چند ماه، همواره بخشی از افراد و عناصر مورد انتقاد قرار گرفته، پیوسته محتوای اعتراضات را برهنگی خواهی و ترویج فحشا عنوان کرده اند!
اما با فروکش کردن تدریجی نا آرامی ها و اعتراضات، ظاهراً کیهان قصد ندارد از حمله یکطرفه به بخش مهمی از جامعه دست بر دارد بنظر می رسد تازه فرصت یافته دوباره از اساس محتوای اعتراضات را مصادره و نوع دلخواه و تحریک کننده مورد پسندش جلوه دهد!
رفتار کیهان با توجه به اینکه همواره خواص و حتی روحانیون پر نفوذ و مرجع تقلید، توصیه به شنیدن صدایِ بحق مردم را به مسئولان نجوا و تأکید کرده اند، از یک سو و هم با نگاه به تعداد کثیر کشته، شهید، مجروح و معلول که بار سنگین و وحشتناکی به جامعه تحمیل کرده از سوی دیگر، نشان می دهد قصد و غرضی در ماجرای نگه داشتن جامعه در وضعیت دو قطبی و نادیده گرفتن خون ارزشمند کودکان و نوجوانان، جوانان و مردمی که ضربه سهمگینی در این راستا متحمل شدند، وجود دارد.
در همین رابطه کیهان دوباره با خلق حماسه ای دیگر، بر طبل پشت کردن به معترضین و صدای مخالف کوبیده و در یادداشتی جدید، اینبار مدعی شده این همه اعتراضات و گستردگی خونی که ریخته شد، در حد لذت بردن از آغوش رایگان و برداشتن روسری از سرهاست!
کیهان با حمله به علیربیعی وزیر رفاه و کار و تعاون در دولت روحانی بابت نظری که درباره شنیدن صدای معترضین داده بود نوشت:
وزیر ناکارآمد و برکنار شده دولت روحانی میگوید برخی همطیفان او میخواهند نقش میانه و میانجی را در حوادث اخیر ایفا کنند، اما هیچ یک از دو طرف نمیپذیرند (!)
ربیعی در بخشی از یادداشتش در روزنامه اطلاعات نوشته بود :
«امروز که کامنتهای اخبار در صفحات مجازی را مرور میکردم، توجهم به نقدهای توهینآمیز و اظهارات پر از خشونت از سوی طیفهای مخالف سیاسی همدیگر، اعم از مدافع، ناراضی تغییرخواه تا برانداز جلب شد. به طور عجیبی بهرغم تفاوتهای نظری زیاد و عمیق، دو سر افراطی طیف در تهدید کردن، ناسزا گفتن و احاله دادن تسویه حسابهای خونین به روزهای بعد مشترک هستند و اتفاقا هر دو در میانهزدایی، از یک سو با نخواستن و مشکوکانگاری و از سوی دیگر با تهدید، ارعاب و انگزنی فصل مشترک دارند.
پیش از این، از مطالعات تاریخی دریافته بودم که میانهها در روزگار خویش مورد اتهام بودهاند. گویا این روزها تاریخ، به شکلی دیگر و با دو تفاوت قابل توجه در حال تکرار است. تفاوت نخست، در تغییرات کیفی معترضین خیابانها نهفته است. هیچگاه در طول تاریخ معاصر ایران با چنین نسل متحول شده از جنبه رفتاری و تغییرات ارزشی روبهرو نبودهایم...
امروز میانجیها میتوانند در برابر خواستههای نامعلوم متعدد، منطقی در جهت تعامل برای خواستهها و گفتگو و مفاهمه فراهم کنند. متاسفانه در حال حاضر، نسبت به سخنان میانه، از سوی تصمیمگیران دارای مسئولیت بیاعتنایی شده و ظرفیتی برای آنان قائل نمیشوند و از سوی دیگر برای آنهایی که منافع خود را در جامعهای ضعیف، انسجامی گسسته و قلبهای پر از کینه و تلخی میبینند میانهها، دشمن اصلی محسوب میشوند....
زن، زندگی، آزادی را میخواهند به تحریم و همچنین اهداف اسرائیل و عربستان سعودی پیوند بزنند. مطالبات زندگیخواهانه مشخص را به تغییر «رابرت مالی» و دیگر طرفداران احیای برجام و استقبال از جنگطلبی ترجمه میکنند. معترضین بینام و نشان را دعوت به گفتگو کنند تا بدینسان مرزهایشان با اهداف بدخواهان تفکیک شود...
ربیعی همچنین می افزاید: میانه ایستادن و میانجیگرایانه عمل کردن وظیفه ملی، اخلاقی و انسانی همه ماست. امروز سخن گفتن و نقد کردن پیرامون افراط، خشونت و نفرتپراکنی ضرورت تاریخی برای هرکدام از ایرانیان فرهیخته است.»
روزنامه کیهان در پاسخ به پیشنهادات ربیعی با طرح چند سؤال، حمله را به جریان اصطلاحات و البته مداراگر تر با معترضان آغاز می کند، در بخشی از این یادداشت می خوانیم:
۱- در حالی که صحنهگردان اصلی اغتشاشات و جنگ ترکیبی اخیر، رژیمهای آمریکا و اسرائیل و برخی دولتهای معاند غربی هستند و علناً فراتر از حتی براندازی، تجزیهطلبی و نابودی ایران را توسط گروهکها و اشرار تروریست اجیر شده دنبال میکنند، میانه و میانجی بودن دقیقاً یعنی چه؟!
میانه دو قطب «ایران و جمهوری اسلامی» و «جبهه شرور استکبار، تجزیهطلبان، تروریستها و اشرار» دقیقاً کجاست؟! آیا با کسانی که ۶۰ نفر از مدافعان امنیت و همین مقدار یا بیشتر از مردم عادی را کشتند و چند برابر مجروح برجا گذاشتند، به نوامیس مردم تعرض کردند، مغازهها و خودروها را به آتش کشیدند و به مساجد و اماکن مذهبی حمله کردند، پرچم ایران را به آتش کشیدند...، میتوان مذاکره و گفتگو کرد؟
۲- نقش برخی افراطیون مدعی اصلاحات در این فتنه و جنگ ترکیبی چه بوده است؟
آقای ربیعی بهعنوان فردی دارای سوابق امنیتی، آیا خبر ندارد چه تعداد از مدیران و نمایندگان و روزنامهنگاران مدعی اصلاحطلبی در طول این دو دهه در غرب پناهندگی گرفته و در خدمت شبکه دروغی درآمدهاند که یک ضلع اصلی طراح و تحریککننده اغتشاشات اخیر بوده است؟
آقای ربیعی، خبر ندارد که مثلا معاون وزیر ارشاد دولت اصلاحات، هماکنون به سردبیری شبکه بدنام و مزدور «ایران اینترنشنال» (بازوی عملیات روانی موساد) مشغول است؟ و دهها روزنامهنگار و خبرنگارشان به این شبکه و شبکههای همسو سرویس میدهند؟ آیا خبر ندارد که برخی از همکاران نشریات سبز اصلاحطلب مقیم داخل بهخاطر ارتباط با شبکه خارجی آشوب و ترور دستگیر شدهاند؟ چگونه میتوان بدون پالایش در درون ائتلاف آلوده مدعی اعتدال و اصلاحات، و اعلام برائت از عناصر نفوذی و وطنفروش، مدعی دلسوزی و میانجیگری برای گفتگو و مفاهمه در فضای سیاست داخلی شد؟! معالاسف برخی افراطیون مدعی اصلاحطلبی، هیزم تنشهای اغتشاشات اخیر بودند.
۳- در جریان اغتشاشات آمیخته به شرارت هر جنایت و ترور در رعبافکنی، آیا به جز برهنگی، بغل رایگان (!) شعارهای تجزیهطلبان، چیزی هم درباره مطالبات مشروع و قانونی دیده و شنیده شد؟ آن زن و شوهر پزشک جنایتکار که شکنجه شهید سید روحالله عجمیان تا پای شهادت را لیدری میکردند، و دارای درآمد ۱۰۰ میلیونی بودند، مطالبه قابل شنیدنشان چه بود که یک کارگر جوان با حقوق ۳ میلیونی را آنگونه جنایتکارانه به شهادت رساندند.
۴- با عرض پوزش از آقای ربیعی، دولت متبوع ایشان، با آن عملکرد فاجعهبار اقتصادی و مدیریتی، علت عمده نارضایتیها و گلایههای به حق مردم هستند و از این بابت باید عذر تقصیر به پیشگاه ملت بیاورند.
این طیف آخرین بار در پوشش جریان میانه و میانجی، ماجرای مذاکره با آمریکا را سوژه انتخابات و پس از آن کردند؛ اما در عاقبت کار، جز رسمیت بخشیدن به کلاهبرداری آمریکا، واگذاری امتیازهای نسیه در برابر وعدههای دروغین و گسترش تحریمها کار دیگری نکردند.