در حال حاضر تنها کسی که از این اختلاف با جزئیات اطلاع دارد علی نصیریان است که او هم زبان به افشای این راز باز نکرده است. اما چنان که شنیده شده تقریبا از حوالی سالهای ۱۳۴۳ یا ۱۳۴۴ بود که جمشید مشایخی در تئاتر سنگلج به چهرهای شناختهشده تبدیل شده بود و آرامآرام در صحنه اجرا یکهتازی میکرد. در آن سوی میدان دو قطب دوستداشتنی دیگر، عزتالله انتظامی و علی نصیریان وجود داشتند که در ابتدا این سه نفر توانستند بهخوبی با یکدیگر هماهنگ شوند و تیم مناسبی را ایجاد کردند. رسانهها از قول یکی از کارشناسان سینما نوشتهاند که همه چیز داشت خوب پیش میرفت اما اختلاف سلیقهها آرامآرام خودش را نشان داد. علی نصیریان و عزتالله انتظامی به یکدیگر نزدیکتر شدند و جمشید مشایخی دورتر. تفاوتهای فکری و شخصیتی نیز در این اتفاق بیتاثیر نبود.
با وجود همه اختلافات این سه نفر در سال ۱۳۴۸ فیلم «گاو» داریوش مهرجویی را بازی کردند و به شهرتی مضاعف در سینما دست پیدا کردند. هر چند سهم اصلی موفقیت، نصیب عزتالله انتظامی و بازی شگفتانگیزش شد. استعدادهایی که در صحنه سینما تا آن زمان دیده نشده بودند ناگهان بر سر زبانها افتادند. پس از این فیلم بود که درهای سینما به سوی این سه نفر باز شد اما مشایخی یک موقعیت ویژهتر پیدا کرد. او دقیقا در همان سال در فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی بازی کرد و در سینمای عامهپسند نیز توانست جای خود را باز کند. بهتازگی نیز ایرج راد درباره این ماجرا گفته: «این دو هنرمند بزرگ سالها با هم در سینما، تئاتر و تلویزیون کار کردند و همکاریهای زیادی داشتند. اینکه چه چیزی بین آنها گذشته کسی چندان با جزئیات نمیداند. علی حاتمی هم در جریان این موضوع بود، اما وقتی هر دو عزیز را سر کار دعوت میکرد میدانست شرایط را چگونه مدیریت و کنترل کند. به نحوی که هیچگاه سر کارهای آقای حاتمی کسی با دیگری به مشکل نمیخورد و همه دوستان به راحتی کنار یکدیگر فعالیت میکردند.»
در سالهای پس از انقلاب، بسیاری از هنرمندان خواسته یا ناخواسته دیگر فعالیت نکردند. خوشبختانه علی حاتمی از آن دسته هنرمندانی بود که توانست فعالیتش را ادامه دهد. اگرچه اوایل انقلاب و زمان ساخت «هزاردستان» با مشکلاتی مواجه شد، اما به مرور زمان این مشکلات حل شد. راد درباره کنار رفتن هنرمندان پس از انقلاب میگوید: «پس از انقلاب جریانی ایجاد شد که برخی از هنرمندان حذف شدند یا برخی دیگر خودشان به کار ادامه ندادند؛ اما آقای حاتمی به واسطه نوع کاری که انجام میداد و ویژگیای که در کارش داشت، توانست فعالیتش را ادامه دهد، هرچند ساخت «هزار دستان» پس از انقلاب مدتی متوقف شد و اصلاحیههایی روی سناریوی آن انجام شد تا بتواند ساخته شود.»