به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان و مدیرمسوول روزنامه وقایعالاتفاقیه در نامهای سرگشاده به ادعاهای حسین شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان که نسبت به بزرگان اصلاحات وارد کرده بود واکنش نشان داد. متن نامه به شرح زیر است:
جناب آقای حسین شریعتمداری
مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان
سلام علیکم
پیروی مطلب امروز روزنامه کیهان در مورد اتهامات بی سند و مدرک به برخی بزرگان جریان اصلاحات و موسسه گفتگوی تمدنها بیان موارد زیر جهت تنویر افکاری عمومی لازم دانستم. امیدوارم همانقدر که شهامت داشتید و از اشتباه تان درمورد آیت الله سیستانی عذرخواهی کردید شهامت عذرخواهی از کسانی که هموراه در معرض اتهامات دروغ و واهی شما هستند، هم داشته باشید.
در مناظره حضوری هفته گذشته هم خدمتتان عرض کردم که این نگاه و رویکردی که شما در پیش گرفته اید از هر دشمن خارجی و تهدیدی برای امنیت ملی کشور خطرناک تر و مخرب تر است. این که شما تمام سرمایه های اجتماعی مردم و کشور را که نمی پسندید تخریب می کنید و با تحقیر مسئولین و حاکمیت کشور، چهره ای خار و خفیف و مرعوب شده از تمامی نیروهای ملی اعم از سیاسی و نظامی و امنیتی به تصویر می کشید، تا اقتدار اسرائیل و آمریکا و دشمنان کشور را اثبات کنید، نه به نفع کشوراست، نه به نفع مردم و نه به نه نفع نظام .
در مورد مطلبی که نوشتید هیچ قرارداد و پروژه مشترکی بین مؤسسه گفتگوی تمدن ها و فرهنگ ها چه در ایران و چه در خارج از کشور با بنیاد بلوط سبز در هیچ حوزه ای وجود نداشته و ندارد. در سفر جناب آقای خاتمی به آمریکا که ایشان در دانشگاه هاروارد و ام آی تی سخنرانی داشتند و با اقتدار و قدرت از دمکراسی دینی ولایت و انقلاب بزرگ ملت ایران در مقابل صدها مخاطب دفاع کردند، به در خواست جناب دکتر محلاتی آز آقای خاتمی دعوت شد تا در مراسمی عصرانه ای برای جمعی ۷۰ الی ۸۰ نفره در مورد عظمت فردوسی و ادبیات ماندگار شاهنامه سخنرانی کنند. بنده هم میزبان نبودم. خانم دیویدسن استاد دانشگاه که در حوزه ادبیات فعال هستند، کتاب شاهنامه را با هماهنگی دایره المعارف بزرگ اسلامی چاپ و در این جلسه رونمایی کردند که هیچ ربطی به موسسه گفتگوی تمدن ها نداشت.
حکایت شما در این روایت کذب، حکایت خسن و خسین هر سه دختران معاویه اند شده است. آقای ریچارد فرای ایران شناس ایران پژوه با صد ها اثر و رساله وجیزه علمی و تربیت صدها شاگرد و دانشجو در دانشگاه های معتبر جهان به نقش ادبیات فارسی در تکوین و تکامل فرهنگ و ادبیات جهان همت گمارده است او شاگرد پاسخ پرفسور ادوارد براون و دهها استاد مبرز دیگر ایرانی بود که در شبستان بلند ایران شناسی و ایران پژوهی ماندگار شد. او در دوره های مختلف با نمایندگی های ایران در سازمان ملل و واشنگتن با وزیران فرهنگ و صاحب نظران ایرانی مراودات علمی و جلسات فکری و پژوهشی داشته اند و حتی رییس جمهور احمدی نژاد با وی ملاقات و دیدار داشتند.
این دیدارها در عرف بین الملل و سیاست خارجی ایران چیز عجیبی نبوده است و نیست همواره دستگاه دیپلماسی ایران باتیز بینی و زیرکی وظیفه خود دانسته تا با افراد صاحب نظر برای شناخت بیشتر کشورهای مختلف از جمله کشورهای دشمن گفتگو می کند. اما بر خلاف داستان سرایی شما که از دل افراد برای انتظار دیدار حکایت می کند هیچ دیدار محرمانه و خصوصی در منزل هیچ فردی صورت نگرفت و از اساس ادعاهای شما کذب و دروغ است. کاش تجدید نظری جدی در مورد کسانی که در این موارد به شما مشورت می دهند و یا مشوق شما و روزنامه کیهان در این سناریو نویسی های نخ نما هستند می کردید. ماجرای کروات هم صرفا شوخی من با آقای دکتر مهدوی دامغانی بود که کروات ایشان را باز کردم و اقای محلاتی نیز به شوخی آن عکس را گرفتند و در صفحه فیسبوک شان گذاشتند. اصل و فرع ماجرا تنها طنز و شوخی بود. و جالب است به قول آقای ابطحی نیز در این که در این سفر حضور نداشتند و ادعای ایشان در دادگاه شان بر اساس فتوای رهبری در مورد دیگران مسموع نیست، ارجاع فرموده اید.
جناب آقای شریعتمداری
شما بارها به کذب و دروغ مدعی شدید جناب آقای خاتمی با سوروس دیدار داشته اند. با وجود تکذیب رسمی ایشان و همه افرادی که در جریان هستند از جمله بنده کمترین که مستشار موتمن و مشاور ارشد سیاسی ایشان بوده ام و کاملا ان را رد کرده اند و کرده ام، مجددا بر این خلاف گویی پافشاری کرده اید. پرسش اصلی اینجانب این است این دیدار در کجا و در چه زمانی با حضور چه افرادی انجام شده است که هیچ نهاد امنیتی و مسئولی جز شما از آن خبر ندارد. واقعا تصور می کنید فردی با پروتکل های امنیتی و حفاظتی آقای خاتمی و یا در این سطح می تواند بدون اطلاع سفارت و مسولین و مشاورین خود که همواره در زیر چشمان تیز بین نهادهای امنیتی هستند با کسی دیدار کند و کسی از آن خبر نداشته باشد؟ جالب است بدانید جناب آقای خاتمی چه در دوران ریاست جمهوری و چه پس از آن، در صورتی که از دیدگاه مقام معظم رهبری مطلع میشدند علیرغم دیدگاه خود،نظر و دیدگاه رهبری را رجحان می دادند و یک گام در سیاست خارجی بدون هماهنگی با مقامات انجام ندادند این که تهمت بزنید کار ساده ای ست.
کما این که من می توانم مدعی باشم شما با شیمون پرز دیدار داشته اید. لااقل اگر دیدار نداشته اید همیشه اتحادهای نانوشته استراتژیک با اسرائیل داشته اید. اگر اتحاد هم نداشته باشید خدمات متقابل شما و اسرائیل در آسیب رساندن به منافع ملی ایران غیر قابل انکار و کتمان است.
آقای شریعتمداری
شما چشمان تان را بر حقیقت بسته اید. کاش شما که نماینده ولی فقیه هستید از مشی و سیره و ادب شخص رهبری که حرمت مخالفان خود را پاس داشته اند پیروی می کردید و یا از جناب اقای دعایی با ادب و متانت مثال زدنی شان یاد می گرفتید و پلی می شدید برای جذب جوانان و نخبگان کشور به نظام. ای کاش شما منش و فضائل مقام معظم رهبری را در بسط اندیشه و گسترش عقیده و کرسی های آزاد اندیشی حوزه و دانشگاه را سرلوحه کار خود قرار می دادید. کاش به جای اتهام زدن و کم ظرفیتی و همه را دشمن خطاب کردن دیگران، سعه صدر بیشتری داشتید. نمی توانید با سوء استفاده از جایگاه روزنامه کیهانی که به مقام معظم رهبری منصوب است تماما به افراد اتهام های بی سند و مدرک بزنید و متوجه تبعات شرعی و سیاسی آن نباشید. این که شما تسویه حساب مناظره تلویزیونی را به صورت یک طرفه در روزنامه کیهان با بودجه بیت المال انجام می دهید آیا حق الناس نیست؟ به روز مرگ و روز قیامت باور ندارید؟ این روزها همه در تهدید مرگ قرار گرفته ایم. جواب روز قیامت را با این رفتارها و سو استفاده ها چگونه می خواهید بدهید؟
آقای شریعتمداری شما یا می دانید دروغ می گویید یا نمی دانید. اگر آگاهانه دروغ می گویید که دچار یک ماکیاولی پیش افتاده و مبتذل شده اید که سالها ست که جامعه ما دیگر در دام آن نمی افتد. در این صورت شما فیلم ساز خوبی نیستید. فیلم ها و سناریوهای شما نه فروش مردمی خوبی دارد و نه مورد تحسین منتقدان قرار می گیرد. یا در حالت دوم شما فکر می کنید که راست می گویید که در این حالت دچار سندروم مرد شکاک شکاک شده اید که به هر کسی و هر چیزی شک دارید و با این شک ها در این مدت جز آسیب و تخریب نفوس تولیدی نداشتید.
یادتان باشد وقتی ما عادت کنیم که پاسخ هر نقد منطقی و دلسوزانه توام با آرامش و عقلانیت را با سناریوسازی های پلیسی امنیتی بدهیم ، تنها خروجی اش در بلند مدت آن است که نقدهای دلسوزانه و عقلانی خاموش می شود و شما می مانید و فریادهای احساسی و خصمانه. من برخلاف شما که مخالفین خود را دشمن مردم و نظام و جاسوس و.. می خوانید، شما را دشمن نظام خطاب نمی کنم. من می دانم که شما دوست دار نظام هستید. من همان حسین شریعتمداری همراه و همکار خود ارج میگذارم و دوست ندارم انبانی از اتهامات درست و نادرست در کارنامه تاریخی شما با تیغ بی رحم تاریخ به محک زده شود. اما دوستی شما برای نظام از جنس دوستی بی خردانی است که به نیت خیر نتیجه ای جز زیان و آسیب برای نظام به بار نمی آورند.
2727