6 ماه دوم بهویژه 3 ماه پایانی سال بهعلت نزدیک شدن به ایام عید، فصل رونق نساجی است. بازار نیمه دوم سال میتواند به رونق فروش کالاها و تامین نقدینگی و نیازهای مالی صنعت نساجی کمک کند. در ماههای آبان و آذر تولیدکنندگان پوشاک به سمت تولید سفارشات خود میروند؛ در نتیجه بخش پوشاک، صنعت نساجی و تمام رشتههای آن به حرکت در میآید. در این ایام واحدهای تولیدی باید میزان تولید خود را بالا ببرند تا در شب عید دچار مشکل نشوند.
بزرگترین مشکلی که این روزها ازسوی برخی فعالان صنعت نساجی عنوان میشود، کاهش تقاضا برای خرید محصولات است؛ در نتیجه این وضعیت تولیدکنندگان با انباشت کالا در انبارها مواجه شدهاند و فروش کاهش یافته است.
میزان صادرات پوشاک در بهترین حالت سالانه ۵۰ میلیون دلار بوده، در حالی که این رقم در شأن کشور ما نیست و بسیار کمتر از ظرفیتهای ما است. کشوری مانند بنگلادش سالانه ۴۰ میلیارد دلار صادرات پوشاک دارد و از این طریق کشور خود را اداره میکند که این رقم معادل مجموع رقم صادرات غیرنفتی کشور ما است.
در بخش پوشاک واردات ممنوع است و اگر هم وارداتی صورت بگیرد، قاچاق است. برای صادرات نیز نیازمند روابط مناسب با دنیا هستیم. هنگامی که قصد تعاملات تجاری داریم ابتدا باید روابط مناسب تجاری داشته باشیم.
مدتهاست که در حال مبارزه و جلوگیری از قاچاق هستیم و بودجه سنگینی صرف این حوزه شده، اما تنها روشی که برای مقابله با قاچاق داشتیم «بگیروببند» است. وقتی سالهای بسیاری است که به نتیجه درستی نمیرسیم پس مسیر غلط است. هیچ کس نمیخواهد مشکل قاچاق کالا حل شود؛ بهدلیل اینکه جریان داشتن آن سودآور است.
راههای زیادی برای جلوگیری از قاچاق وجود دارد. یکی از این راهها یادگیری از کشورهایی است که میزان قاچاق کالا در آنها کم است. نباید فراموش کرد زمانی که باوجود تقاضا در بازار، واردات پوشاک را ممنوع میکنید و تولید داخلی نیز تامینکننده سلیقه برخی از افراد نیست قطعا پای قاچاق به کشور باز میشود.
راهکار اصلی برای نجات بازار پوشاک این است که ورود پوشاک با حداقل تعرفه آزاد شود. این اقدام برای کشور چندین منفعت دارد؛ نخستین منفعت این است که دیگر چیزی بهعنوان پوشاک قاچاق وجود ندارد و بهتبع آن هزینهای بابت مبارزه با کالای قاچاق صرف نمیشود. از سوی دیگر بهصورت رسمی مشخص است پوشاک از کدام کشور و به چه اندازه وارد کشور میشود. همچنین واردکننده به گمرک حقوق و عوارض میدهد؛ در نتیجه هزینهای که به جیب قاچاقچی میرود از این طریق به جیب دولت میرود. منفعت بعدی ایجاد نمایندگی و بهدنبال آن حفظ حقوق مصرفکننده است. آقایان همه این منافع را کنار گذاشتند و قاچاق نیز ادامه دارد. برای مثال صنعت خودروسازی سالهاست که در یک محیط گلخانهای فعالیت میکند و اگر ۶ ماه واردات انجام شود تمام خودروسازان ما ورشکسته میشوند.
صنعت پوشاک باید قادر به حضور در بازار رقابتی باشد تا توانمند شود. ممنوعیت واردات پوشاک به نفع صنعت پوشاک نیست، بلکه بهنفع تولیدکننده است. تولیدکننده پوشاک از این موضوع سود میبرد و وقتی رقابت وجود نداشته باشد دیگر سعی بر افزایش کیفیت ندارد. بهتر است اگر واحد تولیدی خوب کار نمیکند، تعطیل شود.
در بدترین حالت تقاضا برای پوشاک خارجی حدود ۲۰ درصد است؛ در نتیجه ۸۰ درصد بازار مختص پوشاک داخل خواهد بود و این تهدیدی برای صنعت پوشاک بهحساب نمیآید و یک عدد استاندارد است.