چاپ سومین صنعت آمیخته با فناوریهای پیشرفته در دنیا است و همواره برای تولیدات چاپی باید از ابزارهای فناروانه با دانش روز و هایتک استفاده شود. حال باوجود چنین ماهیتی، نقش شرکتهای دانشبنیان میتواند اثرگذاری جدی داشته باشد، متاسفانه در این صنعت بیش از ۸۰ درصد وابستگی داریم. بدان معنا که در پژوهش و بخشی که مربوط به توسعه زیرساختها میشود، غفلت داشتهایم، همچنین بخش زیادی از این وابستگی به کمکاری فعالان این صنعت برمیگردد و اینکه در مقیاس حاکمیت هم تعریف درستی از این صنعت ارائه نشده و سیاست و برنامهریزی مدونی هم انجام نگرفته، متاسفانه زمینه ذهنی ایجادشده در صنعت چاپ با نشر و کتاب گره خورده است، در حالی که چاپ هویتی مستقل دارد و بهرسمیت نشناختن هویت این صنعت باعث شده که بهخوبی معرفی نشود و مجموعههای متبوع وزارت علوم و مراکز علمی هم شناخت چندانی پیدا نکنند، اما این انجمن برنامههای متنوع زیادی برگزار کرد که باعث شفاف شدن ماهیت این صنعت در سالهای اخیر شد و بهتازگی مراکز علمی و پژوهشی نگاه فناورانه نوینی پیدا کردهاند، بهگونهای که امروزه شاهد نقش و اهمیت این صنعت در مجموعههای حاکمیتی و سیاستگذار هستیم.
افزون بر اینکه صنعت چاپ سومین صنعت هایتک جهان است، بسیاری از شاخصههای صنعت راهبری و استراتژیک را هم در اختیار دارد، یعنی لازم است که بهعنوان یک صنعت راهبردی و استراتژیک بهرسمیت شناخته شود و برنامهریزیها در قالب یک صنعت راهبردی انجام بپذیرد، اینکه چرا به این صنعت، استراتژیک میگوییم، افزون بر هایتک بودن آن، که پیشتر نیز اشاره شد، به تراکنش مالی بالای این صنعت هم برمیگردد. تا پیش از شیوع کرونا، این صنعت نزدیک به هزار میلیارد دلار تراکنش مالی داشت و از این لحاظ در کشورهای پیشرفته جایگاه دوم و سوم را به خود اختصاص داده بود و جایگاه پنجم تا دهم را در کشورهای در حال توسعه داشت. گفتنی است، این صنعت عمومیترین صنعت جهان است. همه آحاد جمعیت جهان از این صنعت در طول دوران زندگی خود استفاده و با آن زندگی میکنند و قریب به اتفاق صنایع سنتی، پیشرفته و هایتک دنیا از صنعت چاپ بهره میبرند، بههمین دلیل، امروزه ادعا میشود که انسان و نوع بشر نمیتواند بدون صنعت چاپ ادامه حیات داشته باشد، از آنجایی که صنعت چاپ به نشر گره خورده است، برخی معتقدند با الکترونیکی شدن بخش زیادی از صنعت نشر یا نظام پولی و بانکی، ضربه به صنعت چاپ وارد شده است. این صنعت پویاتر از آن است که با چنین تغییراتی خللی در بدنه آن وارد شود. چاپ بهقدری وسیع است که براساس شرایط روز و نیاز بشر میتواند با کمک فناوریهای مدرن در ارائه خدمترسانی تغییر شکل دهد، برای مثال، اگر اسکناس چاپ نمیشود، همه کارتهای بانکی از فرآیند چاپ رسانا استفاده میکنند، همچنین در کتابهای الکترونیک هم، از مدار چاپ الکترونیک بهره میگیرند، بنابراین چاپ یکی از عمومیترین صنایع دنیا است.
خلق ارزشافزوده دیگر موردی است که از مزایای کاربرد این صنعت بهحساب میآید. در تشریح این مزیت، اگر محصولی را بخواهیم بهصورت فلهای بهفروش برسانیم، باید کمترین بها را در نظر بگیریم، اما با بستهبندی و چاپ روی آنها، میتوانیم ارزشافزوده پرسودی را برای کالاها ایجاد کنیم. بستهبندی بدون چاپ، تنها نقش محافظت از کالا را برعهده دارد و بهنوعی بیهویت بودن کالا را به مشتریان القا میکند، اما بستهبندی همراه با چاپ، ارزشآفرین و هویتساز است، همچنین موجب اعتماد مشتریان به نهاد سازنده و مانع از جعل میشود که نقش مستقیم در حفظ اصالت و مالکیت معنوی کالا دارد، بنابراین چاپ، ارزشافزوده چند برابری برای کالاها ایجاد میکند؛ اینجا است که باید به ثروت و ارزشآفرین بودن این صنعت پی برد. صنعت چاپ نقش مستقیم در صادرات غیرنفتی دارد و اگر میخواهیم تولیدات صنایع و کارخانجات را در بازارهای بینالمللی عرضه کنیم، راهی جز چاپ و بستهبندی استاندارد و باکیفیت بالا نداریم. این فرآیند میتواند اثر جدی در ارزآوری داشته باشد. جنبه دیگر اهمیت این صنعت در توسعه برند ملی و کشوری است که موجب ترویج تولیدات ایرانساخت میشود. برای جااندازی محصولات ایرانی در منطقه میتوان از برچسبهای هوشمند با کیفیت چاپ بالا استفاده کرد. این برچسبها افزون بر اینکه نشاندهنده تاریخ مصرف کالا هستند، میتوان با آنها کالای موردنظر را هم رصد کرد، در نتیجه با در نظر گرفتن تمامی موارد گفتهشده، باید اذعان کرد که این صنعت تمامی شاخصههای صنعت استراتژیک را دارد.