به گزارش خبرگزاری تسنیم، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا روز جمعه طی سخنانی در مؤسسه صلح آمریکا (USIP) اعلام کرد که مهار برنامه هستهای ایران یک اولویت برای دولت بایدن در مواجهه با ایران است. او گفت: «مهار برنامه هسته ای ایران یک اولویت مهم برای ماست. برنامه موشکی ایران و همچنین فعالیتهای شرورانه آنها در خاورمیانه نیز تهدیداتی چشمگیر محسوب میشوند و ما باید با این تهدیدات مقابله کنیم.»
سالیوان در ادامه گفت: اگر ما بتوانیم به دیپلماسی برگردیم که بتواند برنامه هستهای ایران را محدود کند، این امر سکویی ایجاد خواهد کرد تا با تلاشی جهانی، شامل شرکا، متحدان در منطقه، اروپا و سایر نقاط، به تهدیدات مهم دیگر بپردازیم.
در همین حال، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه و جنیفر ساکی، سخنگوی کاخ سفید اخیراً اعلام کردند که در بازگشت به تعهدات برجامی، ابتدا باید ایران گام بردارد. موضع آمریکا در اصل به مانند پیش شرطی میماند که در ادامه سیاست دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق است. این در حالی است که ایران در توافق هستهای است و صرفا بخشی از تعهدات خود را منطبق بر توافق هستهای کاهش داده است. اما آمریکا به طور کامل از توافق خارج شده و مرتکب نقض کامل و فاحش مفاد برجام شده است. ماجرا شبیه به این است که طرفی که الان جزیی از توافق نیست، برای اعضای توافق شرط و شروط تعیین میکند.
مقامات فرانسوی نیز مواضع مشابهی را اتخاذ کردهاند. یک مقام در ریاست جمهوری فرانسه، هفته گذشته به خبرگزاری فرانسه گفت که ایران ابتدا باید به تعهدات خود برگردد تا اینکه آمریکا هم به توافق هستهای بپیوندد. امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه نیز به تازگی مدعی شده است که کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان در هر گونه توافقی با ایران حضور داشته باشند.
باقی ماندن اروپا و آمریکا بر موضع امتیازگیری به عوض امتیازدهی
مواضع غرب به ویژه آمریکا نشان میدهد که سیاست و برنامه آنها ناظر بر ندادن امتیاز به ایران، ضمن احیای محدودیتهای شدید هستهای تهران است. مقامات آمریکایی از جمله سالیوان و بلینکن به صراحت اعلام کردهاند که آنها هدف از بازگشت به برجام را ایجاد سکویی برای فشار بر ایران در سایر زمینهها از جمله موضوعات موشکی و منطقهای میدانند.
بنابراین، آنها ضمن فشار بر تهران برای بازگشت به تعهدات هستهای ذیل برجام، به دنبال حفظ تحریمها برای اخذ امتیاز از طرف ایرانی در آینده هستند. آنها همچنان فشار و تحریم را به عنوان اهرم مذاکراتی احتمالی در آینده میبینند.
اصل بر اجرای کامل تعهدات است نه تقدم و تأخر
با این وجود، دعوا بر سر تقدم بازگشت به توافق و تعهدات، اگر بحثی حاشیهای نباشد، به طور قطع در راستای اطمینان بخشی از تحدید برنامه هستهای ایران قبل از رفع تحریمهاست. در صورت وقوع چنین سناریویی، دستهای تهران خالی از کارتها و اهرم مذاکراتی برای برداشته شدن کامل تحریمها خواهد بود. رصد و سنجش تمامی مواضع مقامات اروپایی و آمریکا به صراحت نشان میدهد که آنها انحصاراً مطالبات خود را در بازی برجامی خود پیگیری میکنند و توجهی به مطالبات ایران ندارند.
موضع ایران در این خصوص شفاف و مشخص بوده است. همانطور که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران تاکید کرده، آمریکا کشوری بوده که از برجام به طور یکجانبه خارج شده و الان خارج از توافق است. بنابراین، این کشور برای اینکه بتواند حرفی بزند، ابتدا باید به تعهدات خود عمل کند تا بتواند با کسب رضایت اعضا عضویت مجدد خود را احراز کند. پس از آن، ایران در صورت انتفاع از پایبندی طرف مقابل، میتواند تعهدات بازگردد. بازگشت آمریکا به تعهدات نیز به مفهوم رفع عملی و موثر تحریمها خواهد بود، به نحوی که روابط تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای جهان به حالت عادی برگردد.
در شرایط حاضر و در مقوله بازگشت به برجام، دو حالت متصور است. اول اینکه طرفین به توافق هستهای و تعهدات مندرج در آن بازگردند و تحریمهای ایران کاملا رفع شود. حالت دوم این است که ایران به تعهدات هستهای برگردد، اما طرف مقابل به الزامات خود پایبند نباشد و صرفا بر روی کاغذ و به صورت اعلامی بازگشت خود را محقق کند. در حالت دوم، فقط مطالبه طرف غربی برآورده شده و ایران از توافق منتفع نخواهد شد. علاوه بر این طرف غربی در تلاش است تا با بازگشت اسمی و بدون اجرای تعهدات آمریکا به برجام، ضمن محدود کردن برنامه غنیسازی ایران از لحاظ سطح و میزان غنیسازی مواد و مراکز غنیسازی، مکانیزم ماشه را نیز مجدد احیا و آن را به عنوان اهرم فشاری برای فرصتهای آتی حفظ کند.
مسئله چیست؟
تعیین پیش شرط از طرف ناقض تعهدات نه منطقی است و نه اینکه برای ایران فایدهای دارد. فلسفه کاهش تعهدات ایران، عدم پایبندی طرف مقابل بود و تهران با چنین تدبیری سعی کرد تا طرفهای غربی را برای بازگشت به تعهدات تحت فشار قرار دهد. دوم اینکه، اقدام ایران واکنش به کنش آمریکا و اروپا بود. الان هم مطابق بر همین دسته بندی، ابتدا باید آمریکا و اروپا کنش بازگشت به تعهدات را انجام دهند تا اینکه تهران هم به آن واکنش نشان دهد.
قطع نظر از موارد فوق، بحث تقدم و تاخر به بحث عدم اعتماد و اطمینان ایران به طرفهای غربی در برجام است. آمریکا و اروپا با عملکرد چند سال گذشته خود، سوء سابقه بدی را از خود به جای گذاشتهاند. بنابراین، ابدا نمیتوان روی خوش حسابی و حسن نیت آنها حساب باز کرد. لذا تقدم بازگشت ایران به تعهدات ریسک بالایی دارد و هیچ تضمینی برای پایبندی آمریکا و اروپا به وعدههای شفاهی یا کاغذیشان وجود ندارد.
روزهای حیاتی پیش روی بایدن
ایران بر اساس قانون جدید مجلس غنیسازی 20 درصدی را از سر گرفته و کار نصب و تولید تعداد مشخصی از سانتریفیوژهای پیشرفته از جمله هزار دستگاه IR2m را نیز در دستور کار قرار دارد. علاوه بر این قرار است اگر طرفهای برجامی طی حدود 20 روز آینده به تعهداتشان برنگردند، تهران در گامی جدید، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف خواهد کرد. با این حساب، انتظار میرود که اروپا و آمریکا در این سه هفته باقیمانده به هیاهو، تهدید و فشار بر ایران بیفزایند.
آنچه مهم است این است که ایران فریب این هیاهوی غربی را نخورده و بدون تغییر در محاسبات و تسلیم شدن، بر موضع منطقی خود بایستد. ایران سابقه مقاومت در برابر فشار حداکثری آمریکا را دارد. مقاومت ایران به حدی موثر بود که امروز مقامات آمریکایی و اروپایی به شکست سیاست فشار حداکثری دولت آمریکا معترف هستند. چه بسا که همین شکست و عدم کارآمدی فشارها باعث تلاش آمریکا و اروپا برای مذاکره با ایران شده است.
آمریکا و اروپا با فرآیند مذاکراتی با ایران، در نهایت به دنبال تغییرات محاسبات تهران و کوتاه آمدن آن از رفع تحریمهای کامل که خواسته اصلی ایران است، هستند. آنها طبق گفته مقامات آمریکایی و اروپایی، به دنبال تبدیل برجام به سکویی هستند تا از طریق آن، محدودیتهای بیشتری را علیه ایران در حوزههای فرابرجامی اعمال کنند.
با این وجود، به نظر میرسد موضع درست همانی است که وزیر خارجه کشورمان نیز در یکی از گفتههایش بر آن تاکید کرده است. اینکه آمریکا و اروپا ابتدا به تعهدات خود برگردند و ایران در واکنش به آن پایبندی کامل خود به برجام را از سرگیرد. این موضع که منطقی به نظر میرسد نباید تحت هوچیگری غرب تغییر یابد. تهران نباید تا زمان رفع کامل تحریمهای مرتبط، مطالبات طرف مقابل را برآورده کند. مضاف بر این باید تدبیری و تضمینی اندیشیده شود تا طرف مقابل برای اجرای تعهدات خود پایبند بماند.
انتهای پیام/.