در ایران، یک فرهنگ دیرپای حضور زنان در عرصهی اجتماع وجود دارد که اثر آن را بهصورت نقشآفرینی در اقتصاد، سیاست، فرهنگ، و مدیریت خانواده در موضوعهایی مانند خورد و خوراک، چیدمان وسایل، برقراری ارتباطهای خانوادگی، پسانداز، و شیوهی هزینه کردن میتوان دید. این حضور فعال که از تلفیق حس مادرانگی با خردورزیِ معطوف به رفتار آیندهنگرانهی اقتصادی ناشی میشود، به گفتهی مرتضی فرهادی، مردمشناس برجسته، تا حدی بوده که شماری از تاریخنگاران از منطقههایی مانند ری بهعنوان نقاطی یاد کردهاند که در آنها، زنان بر مردان حاکم بودهاند. اثر این حضور کارساز زنان را میتوان در فرهنگ طنزآمیز عامیانه و کنایههای گفتاری ایرانیان که حاکی از فرمانبری مردان از زنان در بسیاری امور است، دریافت.
در میان قومهای کوهنشین ایران، زنان با برعهده گرفتنِ وظیفههایی چون دوشیدن شیر، درست کردن محصولهای شیری، پختن نان و خوراک، گردآوری گیاهان خوراکی و دارویی و رنگدانهای، ریسیدن پشم، درانداختن طرحهای ذهنی شگفتآور برای دستبافتهها، تولید قالی و گلیم، فرزندآوری، تربیت بچهها، و شکل دادن به گونههایی از تعاونی برای پیشبرد امور اجتماعی نقشی سترگ بر عهده دارند.
این حضور نیرومند و دلسوزانه، برای زنان احترامی ژرف همراه با تعهد از سوی مردان در پی داشته که یک نمود آن وظیفهای است که مرد، با بهره گرفتن از توان فیزیکی خود، بهشکل غیرت در دفاع از ناموس بر عهده میگیرد. در میان عشایر ما، برای مثال در میان قشقاییها که حامل پارهای از ریشهدارترین جلوههای فرهنگی حوزهی تمدنی ایران هستند، زنان هم از نظر نقشآفرینی در فعالیتهای روزانه و اقتصاد و هم از نظر رنگ بخشیدن به محیط و شورآفرینی در فضای زیستی (برای مثال با پوشاک رنگارنگ و گیسوان چشمنواز خود یا شادیآفرینی در مراسم ازدواج و جز آن) موقعیتی دارند که اصلا نمیتوان آنان را زیر ستم مردان یا محروم از حقوقی که مردان دارند، دانست. اگر هم تبعیضهایی به زیان زنان دیده شود، بیشتر حاصل تحمیل فرهنگِ رسمیِ اجباری و جدید است.
در جنبش جهانی حفاظت از محیط زیست، زنان نقش موثری چه در آغاز کارزارهای جدی (مانند فعالیت رایشل کارسون در مبارزه با کاربرد گستردهی سمهای شیمیایی) و چه در مطالبهگریِ محیط زیستی و آموزش بچهها و کار مطبوعاتی داشته و دارند. در محیطهای کوهستانی، روزبهروز زنان بیشتری را میبینیم که گذشته از فعالیت ورزشی، در کارِ ترویج فرهنگ حفاظت از کوهستان هستند و همچنین در تغییر القائات اجباری و رسمی در زمینهی زیست اجتماعی میکوشند.
*کنشگر محیط زیست
4747