معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه تهران گفت: هنگامی که یک آییننامه انضباطی به طور رسمی ابلاغ و جاری نشود، چطور در اعتراض به آن تحصن میکنند یا در کلاسهای درس حاضر نمیشوند؟ رفتارهایی از این دست به معنای خروج از چارچوب فعالیتهای مدنی است. هنگامی که پیشنویس آییننامه انضباطی ابلاغ شد، میتوان درباره آن به بحث و گفتگو نشست. ولی تا وقتی که هیچ سند مشخصی وجود ندارد، چرا کلاسهای درس را تعطیل میکنند؟
دکتر هادی بهرامیاحسان در گفتوگو با ایسنا، درباره شرایط و ضرورتهای فعالیتهای فرهنگیاجتماعی دانشجویان گفت: تمام فعالیتهایی که در جامعه مدنی انجام میشوند برای اینکه بتوانند به مقصد نهایی خود برسند و در تضاد با فعالیتهای اجتماعی دیگر قرار نگیرند، میبایست "قانونمند" باشند. بر این باور هستم، چنین قاعدهای از سوی هیچکس منسوخ نیست و نادیده گرفته نمیشود. زیرا قانونمندی جزو شرایط ضروری کنشهای مدنی است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه درخصوص کنشهای مدنی پرسش «آیا قانونمندی موجب محدودیت میشود؟» مطرح است، تصریح کرد: برای پاسخ به این پرسش باید گفت، هر ماده قانونی به معنای ایجاد محدودیت است که با هدف تنظیم یک رفتار مشخص وضع میشود. اگر وسعتدید، آمادگی ذهنی و پیشاگهی ذهنی درخصوص مسائل فرهنگی داشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که فرهنگ در ذات خود یک فعالیت نوآورانه، ابداعی، اجتماعی و خلاقانه است. اگر چنین دیدگاهی وجود داشته باشد، میتوان با بسیاری از فعالیتها کنار آمد و با فعالان همکاری کرد.
معاون فرهنگیاجتماعی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه این دانشگاه هیچ محدودیتی برای دانشجویان ایجاد نمیکند، توضیح داد: مشکلات، ریشه در ایجاد محدودیت از سوی دانشگاه ندارد، بلکه در مسائلی دیگر ریشه دارد. هنگامی که برخی از رفتارها سبب به چالش کشیده شدن اصل قانون میشوند، آنجا است که باید تفاهم و تساهل کنار گذاشته شود.
دکتر بهرامیاحسان در پاسخ به پرسشی درباره ضرورت بهروز شدن آییننامهها و اساسنامههای فعالیتهای فرهنگی دانشجویان گفت: حل مسائل و مشکلات فرهنگی دانشجویان در گرو آییننامهها و قوانین فعالیتهای فرهنگی دانشجویی نیست. معتقدم، مساله اصلی روزآمد کردن آییننامههای فعالیتهای فرهنگی دانشجویی نیست؛ چرا که ظرفهای فرهنگی برای فعالیتهای فرهنگی دانشگاهی موسع است و دانشجویان میتوانند هرکاری را بر مبنای همین ظرفها انجام دهند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران با بیان اینکه دیدگاهها، آرمانها و روحیات آحاد جامعه در گذر زمان تغییر کرده، گفت: نمیتوان از جامعه انتظار رفتار باثبات در تمام اعصار داشت؛ چرا که جامعه زنده استو همانطور که به طور قطع، شیوه و روش زندگی در طول ۱۰۰ سال گذشته تغییر کرده، آیندگان هم شیوه زندگی متفاوتی خواهند داشت. آنچه که محل تعارض است، اصل رفتار مدنی است. گاهی برخی از دانشجویان اظهار میکنند، آییننامههای کنونی را قبول ندارند و این موضوع را به طرق مختلف ابراز میکنند. برخی اعلام میکنند، به منظور تغییر آییننامهها دست به یک فعالیت مدنی میزنند.
وی با بیان اینکه گاهی یک خانواده در ارتباط با مسئلهای تصمیم میگیرد که شاید موردنظر تمام اعضاء نباشد، در چنین شرایطی، عضو چگونه رفتار میکند؟ افزود: دانشجویان گاهی بیان میکنند که اصل خانواده را قبول ندارند و باید مطابق نظر آنها عمل شود؛ این موضوع در هیچ جای دنیا پذیرفتنی نیست. هیچکس نمیتواند خودخواهانه در یک طرف بایستد و تمام خواستهای طرف مقابل را با جمله "یا من یا آنها" نقض کند. گاهی اوقات نیز دانشگاهیان از گفتگو، مباحثه، تجربهکردن به صورت مشترک سخن به میان میآورند که به یک جمعبندی جدید برسند؛ بنابراین تغییر آییننامهها، اصل موضوع نیست چرا که بخشنامهها و آییننامهها مدام در حال تغییر است. مسئله اصلی در ارتباط در ارتباط با بروز شدن آییننامههای فعالیتهای فرهنگی، شیوه و نحوه درخواست تغییرات است که به نتیجه برسد. اگر تقاضای تغییر آییننامهها در چارچوب فعالیت مدنی باشد، هیچکس با آن مخالفت نمیکند.
دکتر بهرامیاحسان افزود: به طور مثال، دانشجویان به آییننامه انضباطی انتقاداتی وارد میکنند. تا زمانی که آییننامه به طور رسمی ابلاغ و جاری نشود، چطور در اعتراض به آن تحصن میکنند یا در کلاسهای درس حاضر نمیشوند؟ رفتارهایی از این دست به معنای خروج از چارچوب فعالیتهای مدنی است. هنگامی که پیشنویس آییننامه انضباطی ابلاغ شد، میتوان درباره آن به بحث و گفتگو نشست. هنگامی که هیچ سند مشخصی وجود ندارد، چرا میخواهند کلاسهای درس را تعطیل کنند؟
معاون فرهنگیاجتماعی دانشگاه تهران توضیح داد: رفتارهایی از سوی برخی دانشجویان بروز میکند که حاکی از تلاش برای اصلاح یک مولفه نیست بلکه با هدف به حاشیهبردن است. اگر دانشجویان بر ضرورت تغییرات پافشاری میکنند، خواسته آنها باید بر بستر فعالیتهای مدنی ابراز شود؛ در چنین شرایطی، خواسته آنها قابل پیگیری است. اگر عمل آنها موجب شود امنیت اجتماعی که کل جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد، به حاشیه برود؛ هیچکس آن را برنمیتابد.
استاد گروه روانشناسی دانشگاه تهران در باره اینکه برخی بر این باورند کنشگری اجتماعی به دانشجویان آموزش داده نشده است، گفت: فعالیت در یک کانون فرهنگیاجتماعی به نحوی تمرین رفتار اجتماعی است. دانشجو فعالیت اجتماعی را این روزها در بستر دانشگاه و در آینده در بستر جامعه انجام میدهد. به طور مثال، یک انجمن علمی علاوه بر کار علمی در زمره امور فرهنگی هم فعالیت میکند و کار علمیاجتماعی انجام میدهد. به عبارت دیگر، دانشجویان تمرین سازماندهی و سازمانیافتگی را در دانشگاهها انجام میدهند. همچنین تشکلهای سیاسی، یک فعالیت سیاسی را در قالبهای مختلف از جمله انتقادات صریح، سازندگی و حضور در میدان به عنوان عمل اجتماعی انجام میدهند. دانشجویان، پرچم انتقاد را در اعتراض به موضوع خاص به اهتزاز در میآورند و از کارشناسان مختلف میخواهند درباره یک موضوع صحبت کنند؛ هرکدام از این موارد کنشگری اجتماعی است.
وی در ادامه با بیان اینکه مسائلی را مشاهده میکنیم که ارتباطی با مسئله کنشگری اجتماعی ندارند، خاطرنشان کرد:در وقایع اخیر به نوعی شاهد لمپنیسم بودیم و اعتراض اجتماعی با بدترین تعابیر ممکن از زبان جامعه دانشگاهی بیان شد. کلماتی به زبان دانشجویان میآمد که بسیار زشت بود. این مسائل با آموزش ارتباطی ندارد و ریشه در مسائل دیگر دارد. کنشگری اجتماعی فقط محدود به آموزش در دانشگاه نیست؛ چرا که دانشجویان پیش از مهر ماه در خارج فضای دانشگاه و در معرض فضای رسانهای بسیار متنوعی بودهاند که برخی از این منابع تراز دانشگاه نیست.
وی با بیان اینکه گفتگو میتواند اقناعی باشد و این مولفه را بارها تجربه کردهام، گفت: من در جمع دانشجویان بارها سخن گفتهام؛ اگرچه دیدگاههای دانشجویان بسیار تند بود و فاصله بسیاری با دیدگاههای ما داشت، اما توانستیم با گفتگو آنها را به دیدگاههای خودمان نزدیک کنیم. گفتگو میتواند سوءتفاهمها را برطرف کند، اگر بخواهیم به صورت مسالمتآمیز در کنار هم زندگی کنیم چارهای نداریم که افقهای دیدگاههایمان را به هم نزدیک کنیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه شرایط موجود، به جای آنکه عنصر شناختی باشد، بیشتر یک کوره تولید نفرت است؛ تصریح کرد: برخی از جوانان تمایلی به شنیدن صدای ما ندارند. برخی از دانشجویان را برای گفتگو درباره یک موضوع دعوت کردهایم که تندترین حرفها را زدهاند. یک دانشجو در یکی از جلسات تعبیر بسیار زشتی به کار برد که من تذکر دادم، اما کسی وارد حاشیه و درگیری نشد. هنگامی که چنین مواردی اتفاق میافتد، عناصر شناختی و عقلانی نقشی ندارند بلکه عنصرعاطفی سنگین دخالت میکند که هرگز خاستگاه آن ملی نیست. در واقع میتوان گفت تولید نفرت در جامعه ما از بیرون تزریق میشود و کسانی عامدانه دست به چنین کاری میزنند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران گفت: ما یک نماد ملی به نام پرچم داریم که متعلق به یک شخص خاص و دولت نیست بلکه ارزش، اقتدار ملی و همه روح یک جامعه است. این نماد را از مردم جدا میکنند و به یک گروه خاص نسبت میدهند و آن را برای عدهای ضدارزش میکنند. مصداق بارز این موضوع در مورد تیم فوتبال ایران که متعلق به مردم است، بروز کرد. عدهای سعی داشتند این تیم را از مردم جدا کرده و به یک گروه نسبت دهند. آنها معتقد بودند که باید از شکست تیم ملی خوشحال بود. بازیکنان تحت یک بار روانشناختی جداکردن بخشی از ملت ایران از ملت ایران بودند. متاسفانه آنچه که در شرایط موجود بسیار سهمگین نمود دارد، تولید نفرت است که به وسیله آن عقول را خاموش میکنند. در این شرایط افراد از نفرت تبعیت میکنند در حالی که تولید نفرت، عظیمترین تاثیر روانشناختی در تمام عرصهها برای کسانی که نفرت را تجربه میکنند و یا به دیگران ترویج میدهند، به همراه دارد.
دکتر بهرامیاحسان با بیان اینکه دانشگاه تهران با برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی از طرف طیفها و گروههای مختلف مشکلی ندارد، اظهارکرد: معاونت فرهنگی دانشگاه تهران از گروههای مختلف برای برگزاری کرسیهای آزاداندیشی دعوت کرده است. هنگامی که مسئولیت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه را برعهده گرفتم، دو موضوع "آزاداندیشی" و "خانه گفتگو" را مطالبه کردم. زیرا بر این باور هستم، وقتی جدیدترین نظریهها در کلاسهای درس تدریس میشوند، چرا نظریههای اجتماعی در یک فضای باز مورد گفتگو، نقد و بررسی قرار نگیرند؟
وی با اشاره به افزایش تعداد جلسات خانه گفتگو و کرسیهای آزاداندیشی، خاطرنشان کرد: هرکدام از این جلسات یکبار در هفته برگزار میشوند. پیش از این، این جلسات هر دو هفته یکبار برگزار میشدند. زیرا راهی به جز گفتگو وجود ندارد، راه ما فقط این است که در چارچوب قواعد مدنی فعالیت کنیم.
دکتر بهرامیاحسان درباره دو مولفه آزادی بیان و آزادی پس از بیان گفت: نبود آزادی پس از بیان از موارد برچسبزنیهایی است که علیه مسئولان دانشگاه تعریف کردهاند. یک نمونه و مصداق مطرح کنند که دانشجویان پس از بیان تندترین حرفها که در چارچوب قواعد بوده دچار مشکل شدهاند. اگر اظهار نظرها در چارچوب قوانین بودهاند، هیچ مشکلی پیش نیامده است.
وی تاکید کرد: سخن از آزادی پس از بیان، یکی از مولفههای جنگ روانشناختی است تا مانعی برای سخن گفتن دانشجویان باشد. برای اینکه تعامل میان دانشجو و دانشگاه صورت نگیرد، سخن از آزادی پس از بیان به زبان میآورند.
این استاد دانشگاه درباره فعالیتهای فرهنگی در فضای مجازی گفت: نشریات دانشجویی همچنان در فضای مجازی فعالیت میکنند. چه اشکالی دارد که دانشجویان تمام امور فرهنگی را در دست بگیرند ولو کسانی که با ما همسو نباشد. من بازهم تاکید میکنم، فعالیت دانشجویان باید در چارچوب قوانین و شرایط مدنی باشد. ما به دانشجویان مجوز میدهیم و از آنها حمایت و مراقبت میکنیم. در کنار این مسائل، اگر دانشجویان خطا کنند با آنها برخورد هم میکنیم. همه چیز در چارچوب قانون است، ما پیش قراول ایجاد شرایط گفتگو در فضای مجازی با دانشجویان هستیم. میخواهیم که دانشجویان در یک شبکه اجتماعی حفاظت شده حضور داشته باشند و درباره همه مسائل حرف بزنند. ما پیش قراول این قصه هستیم به شرطی که تمایلی هم از سوی دانشجویان وجود داشته باشد.
معاون فرهنگی دانشگاه تهران با بیان اینکه از فروردین تا امروز، بیش از ۷۰۰ برنامه توسط دانشجویان در دانشگاه اجرا شده است، خاطرنشان کرد: تصدی امور در دستان مسئولان دانشگاه نبوده و تنها نقش نظارتی یا همکاری جزئی با دانشجویان داشتهایم. انتخابات کانونها و انجمنها توسط دانشجویان برگزار شد. ما فقط فضای انتخاباتی را فراهم کردیم و مابقی امور بر عهده دانشجویان بود. بدون حضور دانشجویان، کار فرهنگی کردن معنا و مفهومی ندارد.
معاون فرهنگیاجتماعی دانشگاه تهران درباره شرایط و ضوابط شرکت دانشجویان در انتخابات گفت: دانشجوی مشروط و دارای محکومیت نمیتواند در انتخابات شرکتکند. کسی که قرار است نمایندگی گروهی را برعهده داشته باشد، نباید محکومیت داشتهباشد. قانون نمیخواهد دانشجویان را محدود کند بلکه میخواهد که فعالیتهای فرهنگی در یک فضای سالم انجام شود که این موضوع به نفع دانشجویان است. اگر کسی محکومیتی در شورای انضباطی داشته باشد، مجاز به رهبری یک جریان اجتماعی دانشجویی نیست.
وی خاطرنشان کرد: در مقطع مهمی قرار داریم. دانشگاه در برابر جوانان چه موافق، چه مخالف، چه معترض و غیرمعترض مسئول است، چرا که همه آنها فرزندان ما هستند. حدود ۵۰ هزار دانشجو داریم که با نقشهای مختلف در عرصه اجتماعی در دانشگاه تحصیل و فعالیت میکنند. دانشجویان با انرژی که برای تعطیلی کلاسها و فعالیتهای بیفرجام میگذارند، مانع تاریخی برای رشد ملی ایجاد میکنند. امیدوارم همه ما در جهت رشد گام برداریم.