به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه ایران نوشت:
بیانیه مشترک چین و عربستان سعودی مورد تحلیل و تفسیرهای داخلی و همچنین برخی سوءاستفادههای سیاسی قرار گرفت
در جریان این سفر شی جین پینگ و ملک سلمان دیدار دوجانبه و پس از آن بیانیه مشترکی را صادر کردند. در قسمتی از این بیانیه که به ذکر نکاتی در خصوص ایران پرداخته شده آمده است: «درباره مسأله ایران، طرفین با تقویت همکاری مشترک جهت تضمین ماهیت صلحآمیز برنامه اتمی ایران موافقت کردند. طرفین خواستار گسترش همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حفاظت از معاهده منع اشاعه شدند. طرفین بر احترام به اصل دوستی، حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی کشورها تأکید نمودند.»
همین جملات کافی بود که یک جریان سیاسی از آن با عنوان خیانت چین به ایران و همچنین شکست سیاست خارجی در دولت سیزدهم نام ببرد.
حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر حسن روحانی در دولت سابق با بیان این ادعا که «چین به دیپلماسی جهانی علیه ایران پیوسته است» استراتژیک خواندن روابط ایران و چین را زیر سؤال برد.
محمد مهاجری از نیروهای رسانهای نزدیک به دولت سابق نیز با بیان اینکه عربستان بزرگترین رقیب اقتصادی ایران است نوشت: «ما سر کاریم و روی دیوار چین یادگاری مینویسیم و به پیمان شانگهای مینازیم.»
محمد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز از چین به عنوان امپریالیسم یاد کرد و نوشت: «تا زمانی که [چین] در تلویزیون دولتی شان با رضا پهلوی مصاحبه میکنند، همواره نشان دادهاند که دوست ابدی ایران نیستند.» البته به نظر میرسد اشاره وی به مصاحبهای است که گفته میشود بیش از 10 سال قبل صورت گرفته و اکنون بار دیگر برای انحراف افکار عمومی در فضای مجازی منتشر شده است.
حال باید دید چرا این فضاسازیهای عجیب توسط رسانهها و شخصیتهای وابسته به دولت قبل شکل گرفته است . در ادامه به اهمیت همین مسأله پرداخته میشود:
یکم؛ چین به دنبال بیشینهسازی منافع خود در غرب آسیاست. این منطقه در راهبرد کلان کمربند و جاده پکن نقشی اساسی دارد. از همین رو مقامات چین تلاش دارند تا ضمن همکاری با همه کشورهای این منطقه پروژههای مشترک را به اجرا بگذارند.
دوم؛ روابط عمیق تهران و پکن نیاز به توصیف چندانی ندارد. چین در بدترین شرایط تحریمهای یکجانبه امریکا سطحی از همکاریهای سیاسی و اقتصادی را در نظر گرفته است. آمار فروش نفت ایران و همچنین تحریمهای متعدد امریکا علیه شرکتهای چینی به بهانه همکاری با ایران که هر بار توسط وزارت خارجه و خزانهداری امریکا اعلام میشود خود گواهی واضح بر این مدعاست. همچنین این کشور در رأیگیری اخیر ضدایرانی به بهانه حقوق بشر که چندی قبل انجام شد بهطور قاطعانه رأی منفی داد. این مسأله و رأیهای منفی پکن به قطعنامههای سیاسی آژانس انرژی اتمی در دو سال گذشته نیز خود را نشان داده است. همه اینها گویای آن است که روابط راهبردی تهران و پکن در شرایط مختلف و پایدار باقی مانده است.
سوم؛ علاوه بر موضع گیری وزیر امور خارجه، محمد جمشیدی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در توئیتی به همکاران چینی خود یادآوری کرد چگونه سعودی و امریکا از گروههای تروریستی در سوریه حمایت میکردند و ایران در برابر گسترش تروریست به شرق و غرب ایستاده بود. این مسأله بهخوبی نشان میدهد که اتفاقاً دولت سیزدهم پاسدار واقعی استقلال و سیاست خارجی متوازن کشور است. این مسأله در حالی است که در دولت گذشته این مسأله اساساً مورد توجه نبود.
چهارم؛ اصلاحطلبان کنونی در حالی از گسترش روابط چین و عربستان ابراز ناراحتی میکنند که پس از توافق برجام با اخراج شرکتهای چینی و بیتوجهی به روابط با پکن سبد دیپلماسی کشور را تنها با چند کشور بدعهد اروپایی پر کرده بودند. تعلل چندین ساله در انعقاد سند همکاری یکی از نمودهای عینی این مسیر اشتباه و یکطرفه از جانب دولت قبل بوده است. در حالی موضوع نوشتن یک سند جامع و بلند مدت در سال 94 و در دیدار رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور چین و همچنین دیدار دوجانبه شی جین پینگ با حسن روحانی مطرح شده بود که این مسأله تا سالها با بیتوجهی دولت وقت روبهرو شد. دولت روحانی تنها زمانی به سمت مسأله همکاری جامع با دومین قدرت اقتصادی جهان حرکت کرد که امریکا با خروج از برجام دولتها و شرکتهای غربی را از همکاری با تهران منع کرده بود.