خبرگزاری میزان – طبق اعلام روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست نقد و بررسی کتاب «همت پنج به گوشم» دوشنبه (۲۱ آذرماه ۱۴۰۱) با حضور سمیرا خطیبزاده؛ نویسنده کتاب و محمد قاسمیپور؛ بهعنوان منتقد با اجرای میثم رشیدی مهرآبادی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
سعی کردم از چند جهت به زندگی شهید فلاح پیشه نگاه کنم
سمیرا خطیبزاده در بخش ابتدایی این نشست با اشاره به علاقهمندیاش برای قلم زدن درباره شهدای مدافع حرم، بیان کرد: پیش از این دو کتاب با عنوانهای «قصه شهرزاد» و «سرسپرده» نوشته بودم و علاقه داشتم که در حوزه شهدای مدافع حرم دست به قلم شوم. آقای جواد کلاته عربی بهعنوان مشاور تألیف، پرونده شهید فلاح پیشه را در اختیارم گذاشت و گفت که این شخصیت در جنگ تحمیلی حضور داشته و جانباز جنگی بود. پس از بازنشستگی از سپاه پاسداران نیز زمانی که موضوع سوریه مطرح شد، برای اعزام اعلام آمادگی کرد. در این کتاب سوژهای داشتیم که با وجود سن کم در دوران دفاع مقدس حضور پیدا کرده بود و زندگی پربار و پرفراز و نشیبی نیز داشت.
وی افزود: در این کتاب مصاحبههایی را با فرزندان، خانواده، همرزمان، سردار بهشتی فرمانده شهید و همچنین با دوستان شهید که در سوریه همراهش بودند، انجام دادم. خواندن پرونده اولیه زندگی شهید فلاح پیشه نیز نزدیک به پنج ماه زمان برد. بعد از پیشنهاد نگارش کتاب، ایدهای در زمینه سبک نگارش کتاب به ذهنم رسید. به واسطه تخصصی که در حوزه رسانه دارم و نیز آشناییام با مجموعه شهدا به روایت همسرانشان که روایت فتح منتشر کرده، تصمیم گرفتم در نگارش این کتاب از تکنیک قاببندی واقعیت استفاده کنم.
نویسنده کتاب «همت پنج به گوشم» در ادامه گفت: در کتابهایی که به روایت همسر شهید است، فقط یک قاب از شهید میبندند که این ویژگی را در بسیاری از آثار مربوط به شهدا نیز میبینیم. حتی اگر کتاب دیگری به روایت اشخاص دیگر نوشته شود نیز گاهی دو شخصیت متفاوت و حتی متضاد از شهید دیده میشود. در صحبت با آقای کلاته به این موضوع اشاره کردم و ایشان گفت این موضوعی است که درباره خیلی از کتابها وجود دارد. به این دلیل سعی کردم در نگارش این کتاب اسیر قاببندی خاصی نشوم و بتوانم از چند جهت به زندگی شهید نگاه کنم. با وجودی که روایت همسر شهید فلاح پیشه به تنهایی ارزش کتاب شدن داشت، اما احساس کردم اگر اینطور بنویسم، اثر کاستیهایی خواهد داشت.
خطیبزاده در بخش دیگری از سخنانش در معرفی ساختار این کتاب، اظهار کرد: کتاب دارای ۲۳ فصل است که فصلهای فرد آن مربوط به روایت همسر شهید است و فصلهای زوج بهصورت دانای کل نوشته شده و مربوط به همه موارد زندگی شهید است که غیرخانوادگی تلقی میشود؛ مواردی شامل دفاع مقدس، عملیاتها، سیمبانی، تجربههای خوبی که در عملیاتها داشته و همچنین مسئولیتهایی که در لشکر ۲۷ به ایشان سپرده میشود و از دید همرزمانش پرداخته شدهاند.
وی افزود: بعد از پایان جنگ و پذیرش قطعنامه، خیلیها به زندگی و روال عادی بازگشتند، اما شهید فلاح پیشه زندگی جهادی را دنبال کرد.
این نویسنده همچنین گفت: نقطه شروع کتاب مربوط به خاطره مشترک همسر و دختر شهید است که هر دو موقع ازدواج، پدرشان را تازه از دست داده بودند و موقع عقد خاطرات پدرشان را مرور میکردند. در پایان کتاب هم به دلتنگیهای همسر شهید سر مزار نمادین پرداخته شده است.
وی درباره میزان آشنایی با محل زندگی شهید و همچنین آشنایی با مختصات پادگان دوکوهه نیز ادامه داد: شهید فلاح پیشه پس از محله فلاح به میدان امام حسن مجتبی (ع) و خانههای سازمانی نقل مکان کرد که من هم به مدت ۱۲ سال در همان خانههای سازمانی ساکن بودم و این محله و خانههایش را میشناختم. اما محله فلاح را نمیشناختم و با توجه به روایتهایی که بهدستم رسید در کتاب به آن پرداختم. همچنین در قالب کاروان راهیان نور به پادگان دوکوهه رفتهام و از طریق برنامههای روایت فتح نیز مختصات این مکان را میشناختم.
خطیبزاده در پایان بیان کرد: درباره مواردی که احساس میکردم در پژوهش مطرح نشده، با راوی مصاحبه تکمیلی انجام میدادم و پس از دریافت دادهها، تناقضهای آماری را راستیآزمایی میکردم. در کتابهای قبلیام نیز تنها به پژوهشهایی که بهدستم میرسید، اکتفا نکردهام.
از نظر عاطفی بین فصلهای کتاب پیوند جدی برقرار نیست
محمد قاسمیپور نیز در این نشست گفت: توصیه میکنم خوانندگان کتاب بخش درگذشت مادر شهید و همچنین مادر همسر شهید فلاح پیشه را بخوانند تا متوجه شوند نویسنده از پس قاببندی واقعیت برآمده است.
وی در نقد خود بر این کتاب، گفت: در کارهایی که روی جلد آن موضوع روایت زندگی درج میشوند، با خاطره و موضوعاتی که زندگی را دنبال میکنند، مواجه هستیم. مرحله انتخاب زاویه دید و راوی کار مهمی است و نویسندگان باید در این زمینه تمرین کنند.
این منتقد ادبی افزود: در این آثار فقط کار خودمان و مشاور مهم نیست. در چنین کارهایی توجه به مخاطبان عام مهم است. مخاطب عام در چنین کارهایی وقتی کتاب را در دست میگیرد، باید از زاویه دید لذت ببرد و احساس همراه شدن و همذاتپنداری پیدا کند. نقد من به کتاب این است که به لحاظ حسی و عاطفی بین فصلهای زوج و فرد پیوند جدی برقرار نیست. این فصلها همچون دو دسته ساز با نواهای مختلف هستند. نوای ساز همسر شهید کوکتر است و خواننده به دنبال کردن آن مشتاق میشود، اما در کل کتاب باید توازن و تعادل رعایت حسی انجام میشد.
قاسمیپور همچنین اظهار کرد: مرحله تحقیق و پژوهش باید توسط کسی انجام شود که میخواهد کتاب را کار کند. احساس میکنم بخشی از پرسیدنها در مرحله تشکیل پرونده برای نگارش کتاب، بهدرستی انجام نشده است.
وی با اشاره به اینکه بخشهایی از کتاب این قابلیت را داشتند که بیشتر به آنها پرداخته شود، ادامه داد: بهعنوان مثال این موضوع که شهید بهغیر از عزای امام حسین (ع) نسبت به رنگ مشکی بیباور بود و همسرش در زمان خبر شهادت به فرزندانش اجازه پوشیدن لباس مشکی نداد یا مراسمهای تولد شهید که هر سال فرزندانش در روز ۱۲ یا ۱۳ بهمن به این مناسبت مراسمی برگزار و برای پدرشان کادو تهیه میکنند، میتوانست بیشتر دنبال شود. در مواردی باید به خواننده اجازه بدهیم که جلوتر برود و حدسهایی بزند و بعد ببیند که حدسش درست بوده یا خیر. از این جهت متن کتاب جای کار دارد.
این منتقد ادبی در پایان گفت: بیان تاریخ جنگ سوریه در کتاب غیرضروری است. همانجایی که لشکر ۲۷ تصمیم میگیرد به سوریه نیرو اعزام کند، میتوانست نقطه شروع روایت نویسنده کتاب باشد.
انتهای پیام/