علت اینکه عدهای از این امر دلخور هستند صرفا به دلیل کوتاهشدن دست دلالی و امتیازات و قرعهکشیهاست، بنابراین بورسکالا به خودی خود تاثیری در افزایش قیمت ندارد و آنچه قیمت را افزایش میدهد تورم موجود و تورم انتظاری است. در این میان باید توجه داشت که صنعت خودرو با چند مشکل مواجه است و صرفا نباید با عرضه خودرو در بورسکالا و مبالغی که از این عرضه به جیب شرکتهای خودرویی میرود مشکلات آنها را حلشده بدانیم. مهمترین مشکلات شرکتهای خودرویی ما در حالحاضر بحث بدهیهای انباشته و راندمان تولید است. وقتی شرکتهای ما عمدتا با تکنولوژی قدیمی مبادرت به تولید میکنند و راندمان بالایی ندارند، طبیعتا حاشیه سود کمتری دارند و صرفا علت اینکه در حالحاضر میتوانند بازار داشته باشند، عدمواردات خودروهای اقتصادی و قبلا هم ثبت تعرفهای بودهاست.
باید درنظر داشت که اگر این ثبت برداشته شود و خودروهای وارداتی وارد بازار شوند طبیعتا خودروسازهای ما در این میان حرفی برای گفتن ندارند. از طرفی بدهیهای انباشتهای که خودروسازها دارند روزبهروز بیشتر و حجیمتر میشود و نمیتوانیم صرفا با عرضه خودرو در بورسکالا شرکتهای خودرویی را از زیان خارجشده بدانیم، اما بهعنوان یکی از پارامترهای مشکل که قبلا سودی به جیب دلال و واسطه میداد و الان به جیب سهامدار میرود، صرفا یکی از چندین مشکل با عرضه خودرو در بورسکالا مرتفع شدهاست. هرقدر بیشتر دست واسطه از بازار کوتاه شود و سود و مارجین نهایی به جیب سهامدار و سرمایهگذار هدایت شود و عملا به سمت تولید برود، وضعیت اقتصادی بهبود مییابد.
در بازار خودرو نیز قبلا عرضههای انحصاری، امتیازات و امضاهای طلایی و... در این بازار صرفا این پول را به جیب عدهای هدایت میکرد. همانطور که بارها دیدهشده هر عرضهای در بورسکالا همواره با مخالفت طیفی روبهرو بوده و یکی از نمونههای آن نیز گندم بودهاست. خودرو در حالحاضر نیز با همین شرایط مواجه است، اما اگر اقتصاد میخواهد به سمت کارآیی حرکت کند باید افرادی که قصد داشتند بدونریسک سود کنند از عرصه اقتصاد حذف شوند و عرضه کالا به بورسکالا سپرده شود. هرقدر کالاها و محصولات زنجیره تولید اعم از ابتدا، میانه و انتها وارد بورسکالا شوند در کوتاه، میان و بلندمدت برای اقتصاد و شرکتها مفیدتر خواهند بود و انگیزه تولیدکننده و حاشیه رفاه مصرفکننده را تضمین خواهند کرد.