چرا حکمرانی خوب شهری در ایران محقق نمی‌شود؟ 

خبرآنلاین چهارشنبه 23 آذر 1401 - 10:59
اینکه حکمرانی خوب چیست، به اندازه کافی در کتاب‌ها و مقالات پژوهشی به آن پرداخته شده است.

حتی موضوع حکمرانی خوب شهری در شهرداری برخی مناطق پایتخت یا دیگر شهرهای کشور مورد تحقیق و بررسی موردی قرار گرفته است؛ اما اینکه این پژوهش‌ها تا چه میزان عملیاتی شده و در ساماندهی امور به کار گرفته شده و دستاوردهای احتمالی این کاربست‌ها چه بوده و احیاناً چه موانع درون سازمانی در اجرای آن‌ها وجود داشته، خود نیازمند پژوهشی مستقل است. اما در پژوهش‌های صورت گرفته، عموماً تقسیم فضایی قدرت و به ویژه، بسترهای اجتماعی لازم برای تحقق حکمرانی خوب شهری نادیده گرفته‌ شده است.

این در حالی است که حکمرانی خوب شهری بدون تقسیم فضایی قدرت  به صورتی مناسب و وجود بسترهای اجتماعی لازم، امکان تحقق ندارد. در واقع، تقسیم فضایی قدرت اگر به شکل مناسبی صورت گیرد، نه تنها نیروهای مرکزگریز و تجزیه طلب را منزوی می‌کند، بلکه ضمن فراهم آوردن امکان مشارکت موثر شهروندان در اداره امور محلی به عنوان یکی از اصول حکمرانی خوب، موجب تقویت شهروندی و برابری سیاسی می‌شود که در تقابل با روحیه قومگرایی و هویت‌های پیشامدرن قرار دارد. همچنین، تقسیم فضایی مناسب قدرت، امکان دخالت نهادهای فرادست در امور محلی، برای نادیده گرفتن مطالبات محلی و تحمیل خواست‌های خود را کاهش می‌دهد.

به عنوان مثال، دیدیم که چگونه دولت پیشین برای ساخت و ساز در محدوده جماران با استفاده از ابزارهای قانونی، خواست و تصمیم شورا- شهرداری تهران را نادیده گرفت. این تنها نمونه‌ای است که به وضوح نشان می‌دهد فقدان تقسیم فضایی قدرت به صورتی مناسب، چگونه می‌تواند منجر به نادیده گرفته شدن خواست و مطالبات محلی شهروندان از سوی قدرت مرکزی شود. 

از سوی دیگر، با وجود آن که محققان دولت‌های محلی را نزدیک‌ترین سطح به شهروندان می‌دانند که آنها با توجه به نیازهای روزمره خود با آن در تماس بوده و به روح دموکراسی نزدیک‌تر است و با توجه به اینکه تکثر فرهنگی و تنوع جغرافیایی ایران، یکی از دلایل و عوامل مهم در عدم توانایی دولت مرکزی در پاسخگویی مطلوب به نیازهای مردم است و لازم است دولت‌های محلی با پذیرش بخشی از مسئولیت‌ و تلاش برای جلب مشارکت شهروندان در انجام بهینه امور محلی، بین شهروندان و دولت مرکزی حائلی ایجاد نمایند تا از فشار بر دولت مرکزی کاسته شود، و با وجود طرح ایده دولت‌های محلی از صدر مشروطه، شاهد آنیم که تحقق مطلوب آن و حکمرانی خوب شهری تاکنون در ایران محقق نشده است. 
به نظر می‌رسد، در سطح اجتماعی با وجود تحولات بسیار طی یک قرن اخیر، نیروهای اجتماعی شهری که خواهان مداخله در امور محلی و مشارکت اجتماعی در حکمرانی شهری باشند، شکل نگرفته است.

همچنین نخبگان محلی به منظور هدایت جریانات اجتماعی در سطح محلی پرورش نیافته و ادبیات لازم در خصوص ضرورت‌های حکمرانی محلی و شیوه‌های مناسب آن تولید نشده است و عمده دغدغه نخبگان و فعالان سیاسی و نیروهای اجتماعی، مشارکت سیاسی در سطح ملی و سهیم شدن در قدرت مرکزی است. امری که باعث تقویت بیش از پیش مرکزگرایی و تراکم قدرت در مرکز می‌شود. به عنوان مثال اگر نگاهی به فهرست اسامی منتخبان شش دوره شورای اسلامی شهر تهران بیندازیم، خواهیم دید که اکثریت قریب به اتفاق آنها یا فعالان سیاسی در سطح ملی بوده‌اند یا گم‌نامانی که به منظور ورود به فضای سیاسی ملی، از اقبال شهروندان تهرانی به جناح در قدرت استفاده کرده و با حضور در لیست احزاب و جناح‌ها، وارد شورای اسلامی شهر تهران شدند و پس از پایان حضورشان در شورا، دغدغه‌های محلی و شهری آنها نیز پایان یافته و هیچ فعالیت موثری در حوزه شهری از این افراد، دیگر دیده نمی‌شود.

بنابراین، اگر حکمرانی خوب شهری را محصول عوامل و شرایطی خارج از حدود و ثغوری بدانیم که عمدتاً در پژوهش‌هایی با تأکید بر نهاد شورا- شهرداری صورت گرفته، خواهیم دید که فقدان بسترهای اجتماعی لازم و تقسیم فضایی قدرت به صورت مناسب، به عنوان دو عاملی که از دو سو نهاد شورا- شهرداری را به عنوان نهاد حکمرانی شهری در بر گرفته‌اند، به عنوان مهم‌ترین عوامل بازدارنده تحقق حکمرانی خوب شهری در ایران عمل می‌کنند.

*جامعه‌شناس

4747

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.