بر همین اساس است که جزایر شمال خلیجفارس با جزایر جنوب آن از حیث زمین و خاک تفاوت دارند. جزایر شمالی، بهخصوص جزیره قشم، از جنس آهک و جزایر جنوبی بیشتر از شن و ماسه تشکیل شدهاند. گرچه تعداد جزایر کوچک و بزرگ خلیجفارس بسیار بیشتر از آن چیزی است که مردم میدانند یا در جراید به آنها اشاره میشود، باوجوداین تنها تعداد معدودی از این جزایر از ارزش و اهمیت نظامی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی برخوردارند؛ علاوهبراین باید دانست که تمام جزایر واقع در خلیجفارس متعلق به ایران نیستند. باوجوداین از میان جزایر کشورمان در خلیجفارس و بهویژه جزایر واقع در دهانه تنگه هرمز، آنهایی که از موقعیت استراتژیک خاصی برخوردارند، عبارتند از شش جزیره: هرمز، هنگام، قشم، لارک، تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی.
بررسی موقعیت و اهمیت جزایر سهگانه را بههیچ وجه نمیتوان از موقعیت و اهمیت خلیجفارس جدا در نظر گرفت. اصولا جایگاه و موقعیت این جزایر تنها در قالب و محیط کلی خلیجفارس است که معنا مییابد. برهمیناساس میتوان بسیاری از ویژگیها و مشخصات ژئوپلیتیکی خلیجفارس را به این جزایر نیز تعمیم داد.
مهمترین دلیل اهمیت جزایر سهگانه را باید در مباحث نظامی جستوجو کرد. دو جزیره (تنب بزرگ و کوچک) به همراه ابوموسی بخشی از سیستم دفاعی و حفاظتی تنگه هرمز و کرانههای جنوبی کشور را تشکیل میدهند و بهعلاوه موقعیت جغرافیایی آنها در عمق آبهای خلیجفارس و همچنین در داخل دو کریدور رفت و برگشت طرح تفکیک تردد بینالمللی کشتیها، آنها را از اهمیت استراتژیکی خاصی برخوردار کرده است. جزایر سهگانه اهمیت خاصی در دفاع از ایران دارند و به لحاظ نظامی فوقالعاده مهم و دارای موقعیت ویژه تدافعی هستند. البته نباید این اصل را نادیده گرفت که با دقت و تامل در جغرافیای طبیعی خلیجفارس درمییابیم که قدر و ارزش نظامی جزایر سهگانه فقط برای ایران مهم است نه برای سایر کشورها - از جمله دول حاشیه جنوبی خلیجفارس - چراکه: «ایران به تعدادی جزایر برخوردار از موقعیت ممتاز در تنگه هرمز در دهانه خلیجفارس حاکمیت دارد. از آن میان شش جزیره که زنجیره قوسی دفاعی ایران را تشکیل میدهند اهمیت بیشتری دارند. این جزایر عبارتند از: هرمز، لارک، قشم، هنگام، تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی که در فاصلههایی نسبتا کوتاه از یکدیگر قرار دارند. یک منحنی فرضی که این جزایر را به یکدیگر وصل کند، به درک برتری استراتژیک ایران در کنترل امنیت تنگه [هرمز] کمک بیشتری میکند.»
ازسویدیگر، اهمیت تنگه هرمز نیز بر کسی پوشیده نیست. تقریبا یکسوم نفتخام جهان از طریق همین تنگه به کشورهای مختلف صادر میشود. بیتردید کنترل و حفاظت از تنگه هرمز نهتنها به نفع ایران بلکه به نفع تمام کشورهای منطقه خواهد بود. تاریخ چند دهه اخیر مشحون از خطراتی است که این تنگه را مورد تهدید قرار داده است. ایران ناگزیر است برای اعمال دقیق حاکمیت و کنترل خود بر تنگه فوقالعاده استراتژیک هرمز، جزایر اطراف آن، از جمله جزایر سهگانه را تحت کنترل و حاکمیت خود داشته باشد؛ هرچند این ادعا هیچ منافاتی با حقوق تاریخی ایران بر این جزایر ندارد و حتی موید آن نیز هست. «دلایل دولت ایران برای اعاده حاکمیت خود در جزایر، بیشتر سیاسی-استراتژیک بود تا ارضی-تاریخی. ایران همواره نسبت به اشغال این جزایر از طریق مجاری دیپلماتیک اعتراض کرده است. اما مهمترین دلیل ایران، موقعیت استراتژیک این جزایر بود. ایران بر جزایر تنگه هرمز مانند لارک، هرمز، قشم و هنگام حاکمیت داشت. این چهار جزیره همراه با چهار جزیره دیگر [ ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک] که در فاصله نسبتا کوتاهی از یکدیگر واقع شدهاند، یک خط قوسی دفاعی را تشکیل میدهند. ایران معتقد بود که کنترل جزایر سهگانه توسط ایران برای امنیت ایران، کشورهای عربی خلیجفارس و غرب ضروری است.» جزایر سهگانه را میتوان بهعنوان تکیهگاههای دفاعی سواحل و بنادر جنوبی ایران و نقاط کنترل و نظارتی به آبراههای ایران محسوب کرد. همچنین در صورت بروز هرگونه تهاجم نظامی علیه کشور، جزایر مذکور میتوانند به مثابه یک سپر دفاعی عمل کنند و درصورت تجهیز و آمادهسازی مناسب، حجم وسیعی از عملیات و تحرکات نظامی را چه بهصورت دفاعی چه بهصورت تهاجمی، از آنها علیه هرگونه تجاوز و حمله نظامی خارجی انجام داد. «...آنچه هر انسان، بهطور طبیعی میفهمد [آن است که] جزایر ایران در خلیجفارس، بهترین سنگرها برای محافظت از سمت جنوب به شمار میآیند که اگر آنها را مجهز و مسلح کنند، تعرض به سواحل ایران بس مشکل و بلکه محال است. مثلا اگر جزایر هرمز، لارک و... را در نظر بگیریم، خواهیم دید مانند یک سرباز از دهانه خلیجفارس تا نزدیک منتهیالیه شمال که برای محافظت میهنی صف کشیده باشند، در جلوی ساحل ایران صف کشیدهاند و به قراولی میمانند که نگذارند هیچ بدخواهی به مام وطن نزدیک شود یا به یکسلسله استحکامات و حصار میمانند که مهندسان نظامی زبردست از روی کمال مهارت آنها را برای دفاع از سرزمین مقدس ایران طراحی کنند و معماران لایق آنها را ساخته باشند.»
وقوع چندین اتفاق در دهه۱۹۷۰ میلادی از جمله حمله به کشتیها و واقعه ظفار در عمان نشان داد که ایران باید برای کنترل تنگه هرمز و دفاع از تمامیت ارضی خود برنامههای جدیتری را دنبال کند. پس از بازگشت حاکمیت ایران به جزایر سهگانه در سال۱۹۷۱، این جزایر بهدلیل محل واقعشدنشان روی «خط دفاع قوسی» ایران از اهمیت خاصی برخوردار شدند. حاکم بودن فضای دوقطبی بر جهان در آن موقع، بیشازپیش بر قدر و اهمیت آبراهها و تنگههای حیاتی در جهان و از جمله هرمز میافزود. ناگزیر مراکز و مناطقی نیز که بهعنوان پشتیبان و پایگاههای دفاعی تنگه هرمز و آبراه خلیجفارس محسوب میشدند، نظیر جزایر سهگانه مذکور، قدر و اهمیت خاصی یافتند. وقوع انقلاب اسلامی در سالهای بعد، وقوع جنگ تحمیلی و کشیدهشدن آن به خلیجفارس، مساله جنگ نفتکشها، تهاجم دریایی آمریکا به منطقه و ایران، جنگ۱۹۹۱ آمریکا و عراق در کویت و تهاجم دوم آمریکا به عراق در سال۲۰۰۳، بیشازپیش بر اهمیت منحصربهفرد جزایر مذکور افزود. با چنین اوضاع و احوالی، بدیهی است که هرگونه خللی در حاکمیت ایران بر جزایر فوق به منزله تهدید مستقیم تنگه هرمز و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. جزایر ایرانی خلیجفارس همگی مکانهای بالقوهای برای استقرار ادوات نظامی انجام عملیات جنگی، چه از سوی ایران و چه علیه آن هستند. همچنین قدرت حاکم بر این جزایر میتواند بهسهولت صحنه عملیاتی دریایی مناسبی را به نفع خود فراهم کند و علاوه بر آن کنترل و نظارت بر تمامی سواحل خلیجفارس را در دست بگیرد. در یک کلام و از نگاه نظامی میتوان این جزایر را ناوهای غولپیکری فرض کرد که هرگز غرق نخواهند شد.
ناگفته نماند که تاکید بر وجه نظامی اهمیت جزایر خلیجفارس و بهویژه جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک نباید ما را از سایر وجوه اهمیت آنها غافل کند. جزایر سهگانه از پتانسیلهای اقتصادی بالقوهای نظیر منابع نفتی، شیلات، ذخایر معدنی و... برخوردارند و در سالهای اخیر تلاشهایی برای بهرهبرداری مطلوب از این استعدادها صورت گرفته است. در کل، جایگاه و اهمیت ویژه جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را برای ارائه یک تصور دقیق و کامل از آن میتوان چنین تبیین کرد: از دیدگاه استراتژیک، خلیجفارس، تنگه هرمز و جزایر آن -از جمله جزایر سهگانه- مکمل یکدیگرند و هر کشوری که این جزایر را در اختیار داشته باشد، علاوه بر تحکیم و تقویت موقعیت خود در تنگه هرمز، عملا کنترل منطقه را از نظر تجاری، سیاسی و نظامی در دست خواهد داشت.
داود راکی منبع: مرکز مطالعات خلیجفارس