آرژانتین بار دیگر به فینال جام جهانی رسید و حالا تنها ۹۰ دقیقه (شاید هم ۱۲۰ دقیقه) با کسب سومین جامش فاصله دارد. شاگردان لیونل اسکالونی که جام را با شکست مقابل عربستان آغاز کردند، در ادامه نمایشهای بهتری داشتند و حالا یک پای فینال هستند.
در این مسیر پیروزی این تیم مقابل هلند که در ضربات پنالتی به دست آمد و با درگیریهای شدید بین بازیکنان دو تیم همراه بود، حرف و حدیثهای زیادی را به وجود آورد. در این بین توبیاس کوفر، روزنامهنگار نشریه فرانکفورتر آلگمانیه سایتونگ، که در برزیل سکونت دارد و اخبار آمریکای جنوبی را پوشش میدهد، نگاهی انداخته به دو قهرمانی پیشین آرژانتین و اینگونه نتیجه گرفته که تیم ملی این کشور برای قهرمانی در جام جهانی ابایی از "کثیف بازی کردن" ندارد.
در ادامه متن کامل این مقاله را میخوانید؛
وقتی حقیقت آزاردهنده است، آنوقت باید از افسانهها کمک گرفت. در روز ۲۲ ژوئن ۱۹۸۶، روزی که برای همه سرنوشتساز بود، دیهگو مارادونا تصمیم گرفت حقهبازی را به معجزه تبدیل کند. شاید به این خاطر که صحنه نمایش ۲۲۰۰ متر از سطح دریا فاصله داشت و کمی به بهشت نزدیکتر بود. مارادونا با ضربه دست حساب کار را ۱-۰ کرد و آرژانتینیها دقیقا میدانستند که او چه کار کرده است. او در زمان شادی گل دو بار به سمت علی بن ناصر، داور تونسی، برگشت تا ببینند که آیا او آنچه پیتر شیلتون، دروازه بان انگلیس، و مدافعان این تیم از فاصله نزدیک به وضوح دیده بودند را دیده است یا نه.
اما در آن زمان داور VAR نبود تا این گل و یکی از معروفترین لحظات تاریخ جام جهانی را به لحظهای فراموش شدن در آرشیو جام جهانی تبدیل کند؛ و به این ترتیب گناه بزرگ آرژانتینیها راهش را در تاریخ باز کرد. این کشور که در جنگ فالکلند توسط انگلیسیها تحقیر شده بود، به این حقهبازی اهمیتی نداد؛ به اینکه مارادونا خیانتش به تیم حریف را "دست خدا" توصیف کرد.
در مقابل، بسیاری از آرژانتینیها معتقد بودند که عدالت در حق انگلیسیها اجرا شده است. کمی بعد، روی دیگر فوتبال آرژانتین خود را نشان داد: این بار مارادونا با یک حرکت انفرادی درخشان، یک اثر هنری در تاریخ فوتبال ثبت کرد. با این گل، "خدای فوتبال" به گلی که با دست زده بود هم مشروعیت بخشید. او ثابت کرد که بدون حقه بازی هم میتواند گل بزند.
دیهگو مارادونا امروز در آرژانتین اسطورهای خداگونه است؛ علی رغم اتهامهای جدی تجاوز در دوره حضورش در کوبا، همنشینیاش با دیکتاتورهای آمریکای جنوبی که قدرتشان را با به زندان انداختن مخالفانشان حفظ میکردند، علی رغم استفاده از مواد مخدر و نیروزا، فرار مالیاتی و نزدیکی به مافیای ایتالیا که پولشان را از راه شبکههای خانههای فساد به دست میآوردند.
در بسیاری از مستندهای تلویزیونی، رنجی که این آدمها متحمل شدند، بازتابی نداشت. در حالی که دستاوردهای مارادونا هنوز در کشورش تحسین میشود و خیابانهای بوئنوس آیرس پر از گرافیتیهایی است که دیوارهای خانه را به کلیساهای قدیسان شبیه کرده است.
چهار سال بعد، در خانه دومش ایتالیا، مارادونا معنای ویران شدن رویای قهرمانی در جام جهانی را فهمید. بعد از پیروزی مقابل تیم میزبان در نیمه نهایی در ناپل، او به چهرهای منفور برای ایتالیاییها تبدیل شد. در فینال جام جهانی، وقتی سرود ملی آرژانتین پخش شد، ایتالیاییهای عصبانی آن را هو کردند. در مقابل مارادونا رو به دوربینهای تلویزیونی فریاد زد:"حرامزادهها". آن زمان او به مدافع ملت آرژانتین تبدیل شد.
شاید این یکی از دلایلی باشد که گل مارادونا در سال ۱۹۸۶ تا امروز در آرژانتین چندان مورد کند و کاو قرار نگرفت مانند نقش دیکتاتوری نظامی در اولین قهرمانی آرژانتین در سال ۱۹۷۸ در کشور خودشان. سالها بعد، خوسه ولاسکز کاستیو، ملی پوش پرو، در مصاحبهای تایید کرد که به چندین بازیکن پرو رشوه داده شد تا مقابل آرژانتین با حداقل ۴ گل اختلاف شکست بخورند. به این ترتیب بدون تردید به فینال راه پیدا میکردند. آرژانتین ۶-۰ پیروز شد. کاستیو ادعا کرد که خورخه ویدلا مقامات پرو را به شدت تحت فشار گذاشت. تصمیمات داوریای در بازی گرفته شد که اگر VAR بود، رقم نمیخورد.
هر دو قهرمانی آرژانتینی تاکنون با همین دوگانه حقهبازی و هنرمندی رقم خورده است. از آن زمان تقریبا هرکاری برای آرژانتینیها مجاز است تا به موفقیت برسند. در جامهای جهانی، بازیکنان آرژانتینی همیشه مرزهای احساس و زیباییشناختی را جابجا میکنند. اما وقتی شرایط خوب پیش نمیرود، تنش شکل میگیرد.
درشکست مقابل آلمان در یک چهارم نهایی جام جهانی ۲۰۰۶، درگیریهای بعد از ضربات پنالتی باعث شد تا تورستن فرینگز کارت دریافت کند و نیمه نهایی را از دست بدهد. در یک چهارم نهایی مقابل هلند در قطر آرژانتینیها در نهایت با شایستگی پیروز شدند، اما وقتی تنش بالا گرفت، آنها در آستانه حذف شدن قرار گرفته بودند.
بعد از درگیریهای آن دیدار، نشریه محافظهکار "لا ناسیون" در مورد رفتار مسی نوشت که "یک بازیکن فوقالعاده نمیتواند رفتار آدمی بینزاکت را در خود پنهان کرده باشد". به نظر میرسد آرژانتینیها درگیری خیابانی را به عنوان نسخهای برای موفقیت قبول کردهاند؛ بدیلی برای "ژوگو بونیتو" (بازی زیبا) که در دیانای فوتبال برزیل جای دارد. برای برزیلیها جام جهانی فرصتی برای رقص و پایکوبی است و برای آرژانتینیها فحش دادن و درگیر شدن.
ستارههای مولتی میلیونر آرژانتین حالا با زبان مردم زاغهنشین صحبت میکنند؛ مردمی که همیشه از سیاستمداران فاسد کشور دروغ شنیدهاند، خیانت دیدهاند و ناامید شدهاند. نرخ فقر در آرژانتین اکنون ۴۰ درصد است. پس نمیتوان چنین مردمی را برای اینکه به تاثیر دیکتاتوری نظامی یا گلزنی با دست در قهرمانی تیمهای شان فکر نمیکنند، چندان سرزنش کرد. اکنون مردم کشور و تیم آرژانتین کاملا با هم متحد هستند؛ اتحادیه که میتواند کلید موفقیت آنها در راه فتح سومین جام باشد.
در حال تکمیل...