ماهرخ عباسپور: «۸۰ میلیون ایرانی برایم مهم نیست وقتی قرار است خم به ابروی پسر من بیاید.» بسیاری اعتقاد دارند که «حمید فرخنژاد» با بیان صریح این جمله جلوی دوریین، مرگ هنری خود را رقم زد. مرگ هنریای که هم برای خودش رقم خورد هم برای عوامل سریال «سقوط» رقم زد. این اولینباری نیست که یک بازیگر فیلم یا سریال در حال ساخته دارد، اما انا از کشور خارج میشود و به شبکه یا جایی میپیوندد. به طور مثال عباس نادران، تهیهکننده سینما دقیقا به این ماجرا اشاره میکند و میگوید: «روزی که مهناز افشار از ایران به شبکه سعودی ایران اینترنشنال رفت و بعد کشف حجاب کرد، علاوه بر «شاهکش»، ۳ فیلم اکران نشده دیگر داشت. با این رفتارش فیلم ما و همه این فیلمها در اکران دچار محدودیتها و ممیزیهای جدی شدند. حالا هم فرخنژاد که در میانه اعتراضات هشتگ اعتصاب میزد هم سریال «سقوط» را بازی میکرد و هم فیلم سینمایی «پالایشگاه» را با پول بنیاد سینمایی فارابی برای جشنواره فجر امسال...
از ابتدای اعتراضات بارها فریاد زدم: «تا زمانی که جریان معترض اجتماعی برای بیان مطالباتش به این سلبریتیها اعتماد میکند، نتیجهای جز شکست نخواهد داشت.»
اینها مشتی کاسب هستند که هیچ چیزی جز ویزا و اقامت آمریکا و پول مفت بارآورده برایشان اهمیتی ندارد. حالا یک روز با وزارت اطلاعات و فارابی و روز دیگر با سعودی و...
حتی اگر خون هزاران جوان و نوجوان هم به زمین ریخته شود، این دیکتاتورها میگویند: فدای یک تار موی پسرم.
برخی از همکاران عزیز در پیغامهایی گفتند که فرخنژاد در پروژه پالایشگاه بازی نکرده است! در توضیح باید بگم ایشان برای این فیلم قرارداد بست و با فشار به تهیهکننده یکونیم میلیارد به عنوان پیش پرداخت دریافت کرد و حتی بعد از برهم خوردن قرارداد هیچوقت اون پول رو برنگردوند و با سه میلیاردی که از سریال «سقوط» (در نقش یک مامور امنیتی ج.ا) گرفت و زمین بازی را ترک کرد.»
گله عوامل
نکته ماجرا این است که همه هنرمندان دست به دست هم دادند تا از متوقف شدن پخش سریال «سقوط» آن هم فقط بخاطر اظهار نظر یک بازیگر جلوگیری کنند. عوامل سریال هم یادداشتی منتشر کردند و نوشتند: «حمید خان فرخنژاد؛ سلام که رسم ادب و معرفت و احترام است!
همه ما تیم تولید سریال «سقوط» شوکه هستیم. مگر میشود مرارتهایی که در روزهای سخت و خاکآلود فیلمبرداری در کوه و بیابان کشیدیم، از خاطر برد؟ مگر میشود شبهای سرد سقز را که با مهماننوازی هموطنان عزیزِ کُرد گرم شده بود، فراموش کرد؟ مگر میشود شببیداری عوامل تولید و علاقهِشان را به تولید سریالی متفاوت و جذاب برای مردم از یاد برد؟
حمید خان!
چطور میشود که زحمتهای گروهی را که خود در میانشان بودید، نبینید و تصمیمی فردی بگیرید که پخش سریال به مخاطره بیفتد؟ چطور میشود وقتی یاد بیانیهنویسی بیفتید که کارتان تمام شده باشد و بیخبر بار سفرتان را هم بسته باشید، ولی برایتان مهم نباشد که بقیه اعضای گروه چه بلایی بر سرشان میآید؟
چقدر سخت است که چند روز قبل همدیگر را در آغوش گرفته باشیم و برای هم آرزوی موفقیت در پروژههای بعدی را کرده باشیم و حالا همان آدمها را در مخمصهای گرفتار کرده باشید که انگار زحمات یکسالهشان خاکستر شده. چقدر خودخواهانه است که شرایط سخت کنونی مردم را دیده باشیم و بدتر از آن را، سر همکاران خود آورده باشید. چقدر عجیب است که خبرهای درگوشی حل مشکل خروج هنرمندان را شنیده باشیم و دقیقا رفتاری کنید که مشکل ممنوعالخروجی دوباره برای همه هنرمندان و دوستانتان برقرار شود.
جناب فرخنژاد! کاش معرفتی بود، کاش حرمت نان و نمک همچنان مقدس بود، کاش رفتار حرفهای فقط در هنگام نقد کردن چک معنا پیدا نمیکرد، کاش ارزش کلمهها اینقدر راحت و آسان نمیشکست.
همکاران شما در سریال «سقوط»
بیشتر بخوانید:
سرنوشت پرداخت میلیاردیِ فارابی به فرخنژاد چه میشود؟
خبرگزاری دولت علیه «آقای بازیگر»: او ممنوع الخروج بود / تعهد و امضا داد که ...
آخرین سریال او تحت نظر و پشتیبانی «نهادهای امنیتی»ست
یک انتقاد دیگر و درآمد میلیاردی
محمدرضا جوادی یگانه، منتقد نوشت: «حمید فرخنژاد پس از آنکه قسط آخر بازیاش در سریالی در شبکه خانگی را گرفت، از ایران رفت و ظاهرا با توجه به موضعگیری او، سریال هنوز تولیدنشده، متوقفشده تلقی میشود.
در این سهماهه، برخی هنرمندان حجاب خود را کنار گذاشتند یا درباره اعتراضات نظر دادند. واکنش نظام فرهنگی به این رفتارها، منع بود، ممنوعیت پخش فیلم یا سریالی که آن هنرمند در آن نقش داشته است. اما به نظرم جدای از اینکه افراد حق اعتراض و اظهار نظر دارند و برای ممنوعیتهای اجتماعی به دلیل اظهارنظرشان، دادگاه صالحه باید تصمیم بگیرد، دو نکته مهم است.
اول اینکه اثر متعلق به بازیگر یا کارگردان نیست، بلکه مالک اثر فرد دیگری است و تنبیه مالک اثر بخاطر رفتار فردی دیگر، منصفانه نیست.
دوم اینکه به نظرم این مساله دامی است که پیش پای مسئولان فرهنگی و هنری کشور پهن شده تا برخوردهای تندی با یک اثر، به دلیل رفتار یا گفتاری بیرون از خود اثر داشته باشند. فرق است بین کشف حجاب در فیلم و کشف حجاب بازیگر بیرون از فیلم، و این نظر من من در باره رفتارها و سخنان بیرون از فیلم و سریال است.
نتیجه چنین رفتارهایی، تضعیف فرهنگ و هنر در ایران است که اتفاقا از موفقترین بخشهای جامعه ایران و باعث سربلندی ایران در جهان است. یادمان نرفته که با بیرون رفتن مرجعیت رسانهای از داخل به خارج کشور، چه زیانهایی وارد شد. این اقدام، ادامه همان رفتار است، این بار به جای رسانه، هنر را نشانه گرفته است. متوجه تندرویهایی باشیم که پیامدهایی تاسفبار به دنبال خواهد داشت و از الان جلوی آن را بگیریم.»
تقی دژاکام به نظرم حمید فرخنژاد بیشتر از این هم فحش داد، سریالی که اخیرا تموم شد و بابت بازی در آن پول ۳ میلیاردی گرفت و فورا تهران را به مقصد آمریکا ترک کرد را حتما نمایش بدهن و به خاطر او از خیر پخشش نگذرند. منظورم همان سریالی است که فرخنژاد در آن نقش مامور امنیتی نظام را بازی کرده است.»
تعهدی که شکسته شد
گویا فرخنژاد برگه تعهدی را امضا کرد که در آن بهصراحت عنوان کرده که کشورش و تمامیت ارضی آن برایش مهم بوده و هیچگاه برخلاف مصلحت قانون ایران عمل نمیکند اما همینکه مطمئن شد جای پایش در آمریکا سفت شده، اقدام به انتشار مطالبی کرد که برخلاف تعهد او بود؛ حال آنکه وقتی یک هنرمند در قبال نوشتهها و امضای صریح خود، هیچ تعهدی را گردن نمیگیرد، آنزمان چگونه میتواند نگران و متعهد به کشور و مردمش باشد؟
البته این بیتعهدی تنها به این موارد ختم نمیشود او سالهاست در این حرفه کار میکند و میداند چه مسائلی آنده یک پروژه را به خطر میاندازد.
با این حال، فرخنژاد چه با میل و آزادی شخصی خود، برخلاف تعهدی که داد، این نوشته را منتشر کرده و چه تحت فشار و تهدید، دست به این عمل زده باشد، باید بداند که به کشور و مردمش پشت کرده است؛ همان مردمی که وی با صراحت اعلام کرده بود مردم برایش مهم نیستند و حالا میتوان بازتاب این کارش را در رسانههای اجتماعی بهوضوح شاهد بود. کافی است به یکی از این سامانه ها سر بزنید تا ببینید مردم، نهتنها با این یادداشت وی همراهی نکردهاند بلکه وی را به تظاهر و منفعتطلبی متهم کرده و بار دیگر وی را هدف حملات خود قرار دادهاند.
۵۷۲۴۵