به گزارش رکنا به نقل از هم میهن، محمد رییسزاده در این باره گفت: با این نابهسامانیها راه به جایی نمیبریم و برای برونرفت از دالان هزارتوی مشکلات، خواستار تشکیل شورای راهبردی ملی است: «ما بهشدت احتیاج به تصمیمات فراقوهای داریم عقلای مجلس، دولت، فرهنگستان و نظام پزشکی باید دور هم جمعشوند و چارهای بیاندیشند وگرنه ما تا پنجسال آینده در برخی از رشتهها دیگر جراح نخواهیم داشت و باید بیماران را به خارج بفرستیم و ۱۰ برابر هزینه کنیم تا یک عمل ساده قلب انجام دهند. جراحی قلب بهویژه جراحی قلب اطفال، جراحی اطفال و تخصص بیهوشی در شرف نابودی و همزمان پزشکی لوکس و جراحیهای زیبایی در حال رشد است.
وی در تحلیل وضعیت جراحی ایران میگوید: «ما با دو چالش بزرگ مواجهیم؛ درون جامعه پزشکی ، چالش زیربنایی ما تعهد حرفهای است و چالش خارجی ما، وجود نداشتن درک صحیح مسئولان کشور از جامعه جراحی. وضعیت جراحی در حال حاضر قابل قبول است و در برخی رشتههای جراحی مانند جراحی عروق عالی هستیم، اما نسبت به آینده امیدوار نیستم. در هر سه مولفه مهم جراحی، دچار ضعف هستیم. در زمینه آموزش، مهارت و تعهدحرفهای، دانشجویان ضعیفتری در حال تربیت هستند و این در طولانیمدت صدمهزننده است.»
رییسزاده معتقد است، مسیر جراحی در ایران صعودی و حتی صاف هم نیست و نزولی شده و این افت، نه در آیندههای دور حتی تا پنجسال آینده ما را با بحرانهای جبرانناپذیر مواجه میکند و با یک پسرفت ۴۰ ساله مواجه میشویم: «قطعا بهلحاظ کیفیت بهشدت دچار بحران جایگزینی خواهیم شد. وقتی استادهای قوی نداشته باشیم، قطعا کیفیت جراحان ایران افت محسوسی میکند.»
رئیس سازمان نظام پزشکی درباره میزان مهاجرتها هم معتقد است، بحث مهاجرت از قدیم بوده، اما حالا شتاب آن بیشتر شده است: «در سال۱۴۰۰ بالغ برچهارهزار و ۲۷نفر درخواست گود استندینگ یا عدم سوءپیشینه پزشکی کردند و امسال چیزی حدود پنجهزار مورد ثبت شده است. البته به این معنا نیست که تمام این افراد از کشور خارج شدند، فقط درخواست دادهاند. بالغ بر یکسوم این افراد، پزشکعمومی هستند. اما نکته مهم و هشداردهنده این است که آمار مهاجرت در متخصصان و فوقتخصصهای ما هم دارد بالا میرود. در هر حال این افزایش میل و تمایل، برای ما نگرانکننده است و اینکه موج مهاجرت ها بهسمت پزشکانمتخصص و فوقتخصص رفته است، زنگ خطر جدی است.»
رییسزاده با اشاره به افت استقبال از برخی رشتهها هم میگوید: «خالی ماندن ظرفیتها چندسالی است در رشتههایی مانند جراحی قلب، بیهوشی و اطفال وجود داشته، دامنگیر رشتههای دیگری هم شده، امسال در جراحی عروق هم داوطلبی نداشتیم و بعد وزارت بهداشت بهجای ریشهیابی و حل اساسی مشکل و با خروج از استاندارهای لازم در طرحهای تکمیل ظرفیت، شروع به جذب دستیار بدون آزمون و تایید صلاحتهای علمی کرد که این خودش در آینده بهشدت مشکلساز خواهد شد.»
وی با استناد به آمارها میگوید: «جامعهپزشکی به خودکفایی رسیده، ولی زیرساختها وجود ندارد. باید توجه کرد که در اوایل انقلاب، در کشور ۱۸هزار پزشک داشتیم، اما درحالحاضر بیش از ۱۶۰هزار پزشک داریم و به نسبت جمعیت، سرانه پزشک پنج تا ششبرابر رشد کرده است و تعداد پزشکانمان بیش از ۱۲برابر شده است. همچنین اوایل انقلاب بین ۹ تا ۱۳دانشکده پزشکی داشتیم، اما در حال حاضر ۶۷دانشکده پزشکی داریم؛ بنابراین در کشور با حداکثر توانی که داشتیم، به افزایش ظرفیت ادامه دادیم. آن هم نهتنها از نظر کمی، بلکه بهلحاظ کیفی هم در بحث آموزش نیروهای تخصصی، فوقتخصصی و فلوشیپ نیز تا حد امکان رشد کردهایم. نتیجه این دو فرآیند آن بود که در حوزه خدماتدرمانی، به خودکفایی مطلق رسیدیم. کمتر حوزهای است که بتوانیم در آن اعلام کنیم به خودکفایی رسیدیم، اما بهجرأت اعلام میکنم که در حوزه عرضه خدماتدرمانی در کشورمان به خودکفایی مطلق رسیدهایم؛ یعنی نیاز به اعزام هیچ نیرویی برای آموزش به خارج از کشور نداریم و این توانمندی آموزش در دانشگاهها، دانشکدهها و استادانمان ایجاد شده است. در عین حال در حوزه درمانبیماری، نیاز به اعزام هیچ بیماری به خارج از کشور نداریم و این همان خودکفایی مطلق است.»
او ادامه میدهد: «اینکه در عرضه خدمات سلامت و دسترسی به آنها، نارسایی و مشکل وجود دارد، مشکل سیاستگذار، قانونگذار و مدیران اجرایی است و مشکل حوزه سلامت نیست، بنابراین در حوزه سلامت به خودکفایی مطلق رسیدیم و با حداکثر توان هم رشد کردیم. توانمان همین است. حال ابتدا باید زیرساختها را افزایش دهند.