آقای سعید علامیان در نشست تخصصی و کارشناسی خبر گزاری صدا و سیما افزود: خاطره نگاری رجوع به گذشته است گذشتهها باید به روز شود باید گفته شود مخصوصا گذشتههایی مثل دفاع مقدس هویت یک ملت هستند اولین قدم این است که ثبت شود و از یاد نرود این خاطره باید زنده بماند، چون افتخار آمیز هستند، چون ما دفاع کردیم مردمی که دفاع میکنند در همه جنگها به دفاعشان افتخار میکنند و اونهایی که مهاجم بودن برای اینکه خجل نشوند سعی میکنند خاطرات را بکشند تا وجود نداشته باشد.
وی با بیان اینکه خاطره نگاری میتواند پایه کار فیلم نامه نویس، رمان نویس و نمایش نامه نویس باشد ادامه داد: خاطره یک تنه به تاریخ و یک تنه به ادبیات میزند در واقع دووجهی است خاطره یک گونه مهمی است که در دفاع مقدس باید به آن پرداخته شود و الحمدالله اقبال خوبی از طرف مخاطبان و نویسندگان جوان در خاطره نگاری دفاع مقدس شده است.
سعید علامیان گفت: در زمینه دفاع مقدس یک پیشینه داریم و آن هم این است که یک دفاع مردمی بی نظیر بوده و جوان گرایی فرماندهان لشگرما که ۲۵ هزار نفر بودندمیانگین سنیشان ۲۳ تا ۲۴ سال بودند مثل شهیدخرازی، باقری، زین الدین که یک لشکر را اداره میکردند به نظرم اینها نقاط افتخار آفرینند ضمن اینکه خاطرات دفاع مقدس در بطن خود روایت پیشرفت را دارد.
این نویسنده ادامه داد: در خاطرات دفاع مقدس هرچه که از سالهایی ابتدایی جنگ جلوتر میرویم در سالهای ۶۶ پهبادها، موشکها، ابزارهای جنگی ساخته شدند و ما در دل این روایت پیشرفت را میبینیم ما باید خاطرات این دوران را برای مخاطبان بازگو کنیم.
آقای علامیان در پاسخ به این سوال که چه حوزههایی در ثبت روایتهای جنگ مغفول مانده است گفت: خیلی موضوعات هست که میشود راجع به آن نوشت و پژوهش کرد درجنگ مهاجران جنگی را داشتیم وقتی صدام به کشورمان حمله کرد ۵ استان درگیر جنگ شدند و مردمش آواره شدند و به شهرهای دیگر مهاجرت کردند و ما در این زمینه چیزی برای خاطره نگاری نداریم و این موضوع بسیار مهم و جالب برای خاطره نگاری است.
وی بخش حمل و نقل کشور برای تامین ارزاق در شرایط سخت جنگی را ازدیگر از موضوعات مغفول مانده دانست و افزود: درباره گروهی که به دلیل نبود سیستم پیشرفته برای رصد موشکهایی که صدام به شهرها میزدمجبور بودند چشم به آسمان بدوزند و به محض مشاهده موشک در آسمان ایران وضعیت قرمز را اعلام کنند هم هیچ خاطره نگاری نشده و راجع به آنها هم میتوان پژ وهش کرد.
آقای علامیان درپاسخ به این پرسش که یک نویسنده در تالیف کتابهای دفاع مقدس چه اهدافی را دنبال میکند گفت: هدف مهم نویسنده کتابهای دفاع مقدس این است که با قشر جوان ارتباط برقرار کند، چون ما باید با جوانها طرح موضوع کنیم باید گذشته را برایشان یادآوری کنیم و این یک ابزار میخواهد و آن هم کتاب است کتاب یک رسانه است و مهم و ماندگار است مثل خبرنیست که تاریخ مصرف داشته باشد کتاب یک ذسانه ماندگار و هرلحظه قابل دسترس است ما باید با اینرسانه با جوانها صحبت کنیم و ابزارش این است که ادبیاتمان جوان پسند باشد با ادبیات دهه شصت دیگر نمیتوانیم بنویسیم امروزه لحن تغییر کرده است ما باید با ادبیات تازه به سراغ مخاطبانمان به ویژه جوانان برویم.
وی درپاسخ به این پرسش که یک نویسنده در تالیف کتابهای دفاع مقدس چه اهدافی را دنبال میکند گفت: هدف مهم نویسنده کتابهای دفاع مقدس این است که با قشر جوان ارتباط برقرار کند، چون ما باید با جوانها طرح موضوع کنیم باید گذشته را برایشان یادآوری کنیم و این یک ابزار میخواهد و آن هم کتاب است.
کتاب یک رسانه است و مهم و ماندگار است مثل خبرنیست که تاریخ مصرف داشته باشد کتاب یک رسانه ماندگار و هرلحظه قابل دسترس است ما باید با این رسانه با جوانها صحبت کنیم و ابزارش این است که ادبیاتمان جوان پسند باشد با ادبیات دهه شصت دیگر نمیتوانیم بنویسیم امروزه لحن تغییر کرده است باید با ادبیات تازه به سراغ مخاطبانمان به ویژه جوانان برویم.
این نویسنده درباره نقاط قوت و ضعف کتابهای حوزه دفاع دفاع مقدس گفت: کتابهایی که در ۲۰ سال اخیر در این حوزه منتشر شده کتابهایی است که به ذوق مخاطب نزدیک است و باورپذیرتر بوده مخصوصا دهه اخیر کتابهایی در حوزه مدافعان حرم نوشته شد خیلی با استقبال روبه رو شده ما کتابهای موفق بسیاری داریم که ۱۰۰ بار به چاپ رسیده و با توجه به پایین بودن سرانه مطالعه در کشور اقبال از کتابهای حوزه دفاع مقدس در مقایسه با دیگر کتابهای عمومی به لحاظ تعداد تیراژ و مخاطب بالاتر است.
نویسنده چیزی که مینویسد باید برای مخاطب باورپذیر باشد وقتی مخاطب کتاب را میخواند باور کند اگر نویسنده غلو کند و بزرگ نمایی کاذب داشته باشد متن را از باور میاندازد و این آسیب جبران ناپذیری است اگر درباره هرشهیدی که مینویسیم غلو کنیم درواقع شهید را دوباره شهید کردیم این ضعف بزرگی است.
وی همچنین درباره کتابهایش در حوزه خاطره نگاری گفت: کتابهای بنده زندگی نامه رزمندگان، فرماندهان و شهداست و از دهه ۶۰ بنا به علاقهای که به خاطره نگاری داشتم در برخی عملیاتها شرکت کردم اون زمان اخبار جنگ صرفا به صورت اطلاعیه ستاد مشترک ارتش و سپاه بود و کمتر درباره خاطرات کار میشده و، چون آن زمان خبرنگار بودم صفحهای در روزنامه داشتم به نام جبهه و جنگ و خاطرات جنگ را در آن منتشر میکردم که رزمندگان و قاطبه مردم مثل مردم تهران از آن بسیار استقبال میکردند چرا که از جنگ دور بودند و فقط یک خبر میشنیدند که امروز در جبهه چه گذشته است و این روایتهای غیر رسمی برایشان بسیار جذاب بود و به جنبه حماسی دفاع مقدس یعنی حماسه حضور مردم و برادرهای ارتشی و فرماندهان سپاه پرداختم.
اولین کتابم در سال ۸۵ منتشر شد که خاطرات امیر سرتیپ فردوسی فرمانده یکی از گردانهای لشگر قزوین بود و تا امروز ۱۹ کتاب دراین حوزه نوشتم بعضی از کتابها پر حجم هستند مثل کتاب شهید حسن باقری که سه جلدی هست و در مجموع هزارو ۲۰۰ صفحه دارد و درحال حاضر هم درمرحله مصاحبه و تحقیق یک کتاب هستم درباره شهید سردار محمد حجازی است.