ایران طی دهههای اخیر، تلاشی جدی را در راستای اجرای پیمانهای پولی با کشورهایی که بیشترین مراودات تجاری را با آنها دارد، در پیش گرفت. نمونههای محدودی از اجرای این نوع تجارت در سالهای گذشته دیده شد. بهعنوان مثال، ایران تجارت محدودی را با کشور چین براساس یوآن و با روسیه برمبنای روبل، انجام داده است، اما حجم این معاملات بهاندازهای نبوده که بتوان آن را تاثیرگذار بر تجارت خارجی کشور عنوان کرد. در چند مدت اخیر، بحث تجارت با واحد پولی کشورها مجدد داغ شده و روسیه تلاشی جدی برای بهثمر رساندن این امر دارد. تا پیش از این، چین بهعنوان یکی از کشورهایی بود که به حذف دلار در تجارت خود توجه داشت، حال با وضع تحریمهای بانکی علیه روسیه، این کشور نیز درصدد بهبود شرایط تجاری است. عزم روسیه برای اجرایی کردن پیمانهای پولی در اتحادیههای مختلف اقتصادی مانند اوراسیا و بریکس، نشان از جدی بودن مسئله حذف دلار در تجارت این کشور بوده و باید در ادامه دید نتیجه این روند چه خواهد بود. یکی از شرکای اصلی روسیه در اجرای پیمانهای پولی منطقهای، ایران بوده و در چند ماه اخیر نیز دولتهای این 2 کشور، بهمنظور عملیاتی کردن موفقیتآمیز این پیمان، جلسات مختلفی را برگزار کردند.
شرایط پیشآمده، فرصتی مناسب برای توسعه روابط تجاری با کشور روسیه است و ایران باید از این مجال، نهایت بهرهبرداری را داشته باشد.
بهبیانی دیگر، روسیه یکی از کشورهایی است که ایران باید نگاهی بلندمدت برای برقراری ارتباط تجاری با آن داشته و تنها به مبادلات اقتصادی در کوتاهمدت توجه نداشته باشد، حتی در صورت کاهش تحریمها علیه ایران یا روسیه و بهبود تنشهای بینالمللی موجود برای هر 2 کشور، بازار روسیه همچنان برای ایران یک هدف تجاری مهم است و نباید به این مسئله نگاهی سطحی داشت.
دلارزدایی از تعاملات تجاری، میتواند نیاز کشور به ارزهای غربی و تاثیرپذیری تجارت ایران از این ارزها را کاهش دهد. ایران میتواند نهتنها با روسیه، بلکه با سایر کشورها از جمله چین طرح دلارزدایی از تعاملات تجاری را اجرا کند، اما موفقیتآمیز بودن این طرح، نیازمند ایجاد مولفههای متعدد و بسترهای پولی، بانکی و تجاری است تا چارچوبهای مربوط به پیمانهای پولی مشخص شود.
بهعبارتی، پیش از هدفگذاری برای اجرای پیمانهای پولی، لازم است، بررسی شود که اقتصاد کشور موردنظر، تا چه میزان به ارزهایی مانند دلار و یورو وابسته است و تا چه حد از اقتصاد و احوالات کشورهای غربی تاثیر میپذیرد. با کشورهایی که اقتصاد آنها کمترین وابستگی را به دلار داشته و خواهان دلارزایی از روابط تجاری خود هستند، میتوان با ارز ملی به مبادلات تجاری پرداخت و باید مبنایی جدید و مشترک برای تبادل با این کشورها در نظر گرفته شود. علاوه بر تمامی موارد عنوانشده، یکی از مسائل مهم در بحث تجارت جهانی، اتکا به ارزی پایدار است که مبنای مبادلات قرار گیرد.
این ارز معتبر، کمتر از سایر واحدهای پولی دچار نوسان شده و براساس تورم و شرایط حاکم جهانی، دچار فراز و فرودهای چندان نمیشود. در تعیین جایگزین برای دلار، باید پایه پولی مستحکم و قدرتمندی ایجاد و یا شناسایی شود.
در رابطه با اهمیت استفاده از ارز قدرتمند، توجه کنیم تجارت جهانی نیازمند ثبات است، از اینرو همواره باید از تمامی بسترها برای کاهش حداکثری نوسانات بهره گرفت، ازاینرو مناسب بهنظر میرسد که بتوان برای انجام معاملات با پول ملی، از نام این ارزهای باثبات استفاده کرده و براساس محاسبه نرخ کالاها با دلار و یورو، میزان بهای بهدستآمده را با پول ملی بپردازیم.
بهبیانی سادهتر، نرخ کالاهای صادراتی با دلار و یورو محاسبه شود، اما در نهایت بهای آن را با پول ملی بپردازیم. در چنین شرایطی، ضمن کاهش تاثیر دلار بر تجارت، از ارزی مبنا و باثبات برای تجارت بهره گرفته شده است.