شعر زنده یاد حمید سبزواری
کیست امشب حلقه بر در میزند
میهمانی،آشنایی ،محرمی؟
یا که ره گم کرده ای آزرده جان
تا بیاساید ز رنج ره دمی؟
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
هرزه مستیی رانده از میخانه ای
در پی میخانه اینجا آمده
تا بگیرد باز هم پیمانه ای
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
رسته از زنجیرها دیوانه ایست!
با جهان دردمندان آشنا
وز جهان عاقلان بیگانه ایست؟
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
سائلی با صد تمنا آمده؟
یا که محرومی ز محرومان شهر
رانده از هر سو به اینجا آمده
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
آه شیطان است بازی میکند
تا بترساند مرا این نیمه شب
در پس در صحنه سازی میکند
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
باد ولگرد است میکوبد به در
میبرد هر شب مرا از دیده خواب
میزند هر دم به این ویرانه سر
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
هیچکس را من ندارم انتظار؟
پیک غم پیغام مرگ آورده است
تا چه می خواهد ز جان بی قرار
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته