همشهریآنلاین - مریم باقرپور: پس از بزرگراه یادگار امام(ه) و ورودی محله مرزداران غربی، خیابانهای شقایق و لادن قرار دارد که در انتهایش هنوز حال و هوای روستاهای قدیمی مشهود است. با اینکه ساختمانها و مجتمعهای مسکونی زیادی ساخته شدهاند اما همچنان زمینها و تپههای خاکی در آن دیده میشود که به حال خود رها شدهاند. این محدوده از محله مرزداران به «آسیاب کهک» معروف است؛ عنوانی که به دلیل قرارگیری آسیاب آبی قدیمی به این محدوده از محله مرزداران که در آن زمان روستا بود اطلاق میشد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
شکلگیری آسیاب با رودخانه
آسیاب متعلق به فردی بود که سالها پیش در زمینش که رودخانهای از آن میگذشت آن را ساخت تا خود و اهالی گندمهایشان را آرد کنند. گرچه این روزها با وجود تلاشهای مالک برای ماندگاری اثر و ثبت در فهرست آثار ملی، جز سازه آجری متروکه که بسیاری از بخشهای آن تخریب شده چیزی نمیتوان یافت اما در دانشنامه جغرافیایی تاریخ ایران که به کوشش «داریوش شهبازی» جمعآوری شده آمده است: «آسیاب کهک (به ضم کاف و فتح ها) آسیابی بود بزرگ با قناتی پرآب که در تغار رستم آجری بزرگی میریخت و آب گرد آمده دارای فشار زیادی میشد و آسیاب را به گردش در میآورد. تغار رستم بنایی است که آن را از آجر یا قلوه سنگ و گل آهک میساختند و به دلیل استفاده از نیروی ارتفاع آب، این بنا که به شکل مخروط ناقص است و قطر دایره پایین آن کمتر از دایره بالاست و ارتفاع آن کمتر از چندمتر است آسیاب را حرکت میداد.»
همچنین «حسین اسحاقی»، یکی از ساکنان مرزداران غربی نیز درباره گذشته این محدوده میگوید: «رودخانه قدیمی از کوههای البرز سرچشمه میگرفت و از مرزداران امروزی میگذشت. بخشی از این رودخانه هنوز وجود دارد تعدادی از درختان و بافت قدیمی همچنان حفظ شده است.»
آسیاب وقف شده
«زهرا شعبانی» یکی از قدیمیهای محله که چند سال حوالی آسیاب کهک زندگی کرده است، درباره این سازه میگوید: «آسیاب، در زمین شخصی فردی بود که بعد از فوتش آن را وقف کرد. فرزندان و نوههای او بعدها تصمیم گرفتند باغ پدریشان تغییر کاربری دهند اما آسیاب را تخریب نکردند اما مرور زمان باعث از بین رفتن این اثر شد. چون حفاظی نداشت و برخی روی آن تبلیغات نصب میکردند و برخی دیگر زبالههایشان را اطراف آن میریختند.»
در وقفنامه آسیاب، تاریخ وقف آن ۱۲۶۰ هجری قمری نوشته شده و زمان ساختش به دوران صفویه زندیه میرسد. به همین دلیل سال ۱۳۸۴ بهعنوان معدود آثار این دوره به شماره۱۳۷۳۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. شعبانی دراینباره توضیح میدهد: «نمیدانم این آسیاب چند سال قدمت دارد اما چند بار که از میراث فرهنگی برای بازدید از بنا آمدند و میگفتند سبک معماری آن شبیه بناهای دوره صفویه و زندیه است. چون آسیاب کهک بارانداز، ورودی و چشمه طاق داشت. گاهی که با مردم صحبت میکردیم میگفتند حالا که این آسیاب را جزو آثار تاریخی ثبت کردند، به آن بیشتر توجه میشود و مرمتش میکنند اما گویی خلاف آنچه انتظار میرفت اتفاق افتاد.»
فعالیت آسیاب کهک تا سال ۱۳۵۳
در کتاب «تهران من» که درباره آثار تاریخی به چاپ رسیده، از آسیاب کهک بهعنوان یکی از آسیابهای قدیمی تهران نام برده شده که شامل چرخ آسیاب، طویله و سایر متعلقات میشد. «امیررضا فرهبد» در این کتاب نوشته است: «مهرنوش خانم خواهر لطفعلی خان فراشباشی در وقف نامهاش، زمین را به همراه آسیاب وقف میکند. درآمد آسیاب صرف فقرا، سادات و غیرسادات، تعزیهداران سیدالشهدا و سایر معصومین میشود.»
اما این روزها از آسیاب کهک چیزی باقی نمانده است و بخشهای مختلف آن در حال فرسایش هستند. «محمدرضا خدایاری» یکی از ساکنان قدیمی میگوید: «نام قدیمی مرزداران، روستای محمودآباد بود. یادم است که در این باغ یگ گله گوسفند نگهداری میشد. سال ۱۳۵۹ هنگام غروب از صاحب گله شیر تازه میخریدیم و با آنها ماست درست میکردیم. آسیاب تا سال ۱۳۵۳ هم کار میکرد و چون بالای رودخانه قرار داشت و خوب دیده میِشد اما با افزایش ساختوسازها کمکم آسیاب لابهلای آپارتمانها و خانهها گم شد.»
اثری که هویت دارد
تنها بخش باقی مانده از روستای محمودآباد که به روستای آسیاب کهک بیشتر معروف بود بوستان انارستان است. باغ پر از انار سمت راست آسیاب کهک متعلق به صاحب آسیاب بود که هنوز تعدادی از درختان کهنسال آن زندهاند اما به دلیل حصارکشی و تملک یکی از ارگانها کسی اجازه ورود به آن را ندارد.
در شیب بالایی آسیاب حوالی انارستان هم، کابینتسازی و تعمیرگاهی ساخته شده است. دور دیوارهای کاهگلی و آجری آسیاب هم گاهی گونی میکشند و گاه گونیها برداشته میشود. این کار توسط مالک زمین آسیاب انجام میگیرد. «سید حسینی سادات حسینی» مالک آسیاب دراینباره میگوید: «با توجه به موقعیت جغرافیایی آسیاب و گرانی زمین بارها عدهای خواسته اند به این مکان تعرض کنند و در این محل برج و ساختمان بسازند. اما این میراث ماست. قرار بود سازمان میراث فرهنگی دور آسیاب دیوار بکشد اما خبری نشده و من هم برای حفظ سازههای باقی مانده، گاه مجبورم دورش را حصار بکشم. چون رهگذران فکر میکنند این مکان مثل تپه های خرابه اطراف، تکه رها شدهای از گذشته است درحالیکه هویت دارد.»