اول اینکه ایران از نظر تقسیمات منابع آبی در قسمت خشک و نیمهخشک قرار دارد و دیگر اینکه از نظر رعایت استانداردهای زیستمحیطی پایینتر از نرم جهانی است.
اما جنبه مثبت شرایط اقلیمی کشور این است که ایران جزو 10 کشور برتر معدنی جهان است و دومین منابع گازی دنیا را دارد، 9 ماه از سال در 80 درصد از پهنه کشور انرژی خورشید وجود دارد و کریدورهای بادخیز و فعال مداوم در طول سال در جای جای کشور جریان دارند.
این مجموعه نشان میدهدکه باید معدنکاری سبز را گسترش دهیم و به این سمت و سو حرکت کنیم. گفتوگوی امروز صمت با فرشاد رشیدنژاد، مدرس دانشگاه و فعال معدن درباره فرصتها و چالشهای معدنکاری سبز است.
در معدنکاری بهویژه در روش استخراج روباز، مقدار زیادی باطله تولید میشود که مخرب محیطزیست است. در گذشتههای دور، اهمیت حفظ و نگهداری محیطزیست مثل امروز برای بشر مشخص نبود،اما با افزایش آگاهی جامعه در این زمینه، مطالبات از معدنکاران برای اجرای عملیات معدنکاری بهطور مسئولانه، افزایش یافته و این روند کماکان ادامه دارد. معدنکاران هم سعی کردهاند ملاحظات محیطزیستی را در فاز برنامهریزی پروژههای معدنی مدنظر داشته باشند و در فازهای ساخت و بهرهبرداری هم سعی کنند، کمترین آسیب متوجه محیطزیست شود. در این رابطه، نقش بستن معدن و بازسازی و احیای منطقه بسیار مهم است، چون معدنکاری کاربرد یکبارمصرف از زمین است، با بازسازی معدن و تغییر کاربری زمین این امکان بهوجود میآید که بتوان از زمین باز هم استفاده کرد.
همچنین با بازگرداندن خاک نباتی به نواحی استخراجشده و انباشتگاههای باطله، بذرپاشی و گیاهکاری میتوان معادن را به مناطق سبز تبدیل کرد.
البته باید شرایط آبوهوایی و اقلیمی مساعد باشد و آب کافی هم وجود داشته باشد تا بتوان معادن را به «معادن سبز» تبدیل کرد. نکته قابلتوجه در این زمینه این است که باید بودجه کافی برای انجام کارهای بازسازی معادن در نظر گرفته شود. مدیریت ریسک اکوسیستم، مدیریت باطله معدن، کمینه کردن میزان تولید باطله، بازفرآوری باطله فرآوری (تیلینگز)، کاهش سطح اشغال معدن و اقداماتی ازایندست هم به معدنکاری سبز کمک میکند.
معدنکاری سبز نقش مهمی در دستیابی به اهداف توسعه پایدار دارد، چرا که توسعه پایدار بر 3 رکن اجتماع، اقتصاد و محیطزیست استوار است و معدنکاری سبز میتواند در هر 3 رکن نقشی اساسی ایفا کند. در جهان امروزی، توجه نکردن به توسعه پایدار در هیچ کجای جهان پذیرفتنی نیست. هرچند شرایط رعایت ملاحظات محیطزیستی و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته بهتر از کشورهای درحالتوسعه است،اما در این کشورها هم، تقاضا از معدنکاران برای رعایت ملاحظات محیطزیستی و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی روزبهروز در حال گسترش است.
ترویج مفهوم توسعه پایدار از ابتدای هزاره سوم آغاز شده و با گسترش علم و فناوری در این حوزه، معدنکاری سبز به یکی از مفاهیم کلیدی و راهگشا برای رفع چالشهای پیشروی معدنکاری تبدیل شده است، هرچند معدنکاری خود بهطور بالقوه مخرب محیطزیست است و بهویژه بخش قابلتوجهی از تولید گازهای گلخانهای به سوزاندن زغالسنگ برای تولید برق مربوط میشود که منشأ آن معدن است، اما از طرف دیگر، معدن مولد عناصری است که برای کاهش اثرات منفی محیطزیستی ناشی از انتشار گازهای گلخانهای بهکار میرود، در واقع معدنکاری نقشی دوگانه و ناسازگار با تولید گازهای گلخانهای دارد.
جهان به نقش گازهای گلخانهای (بهویژه گازکربنیک) در گرمایش جهانی و خطرات آن پی برده و در راستای کاهش تولید این گازها گام برمیدارد. برای مثال، کشورهای ایالاتمتحده امریکا و کانادا برنامهریزی کردهاند که تا سال ۲۰۵۰ به کشورهایی با تولید کربن صفر تبدیل شوند. در اروپا هم برخی کشورها تا سال ۲۰۳۰ ،خودروهای با سوخت فسیلی را از رده خارج میکنند و خودروهای برقی جایگزین آنها خواهد شد و دیگر تجهیزات موردنیاز برای نیروگاههای با سوختهای فسیلی را تامین نخواهد کرد و در عوض بهسمت تولید تجهیزات موردنیاز برای مولدهای انرژی با منابع تجدیدپذیر روی آورده است.
این عزم جهانی در راستای کاهش ردپای کربن کاملا جدی و عملیاتی است و قاعدتا ایران هم از این امر مستثنا نیست؛ هرچند ایران تابهحال، عملکرد قابلدفاعی در این زمینه نداشته است. شنیدهها هم حاکی از آن است که ایران درصدد است تا ۵۰۰۰ مگاوات ظرفیت تولید برق از زغالسنگ ایجاد کند. اگر این تصمیم دولت صحت داشته باشد، بعید است در راستای اهداف توسعه پایدار باشد، البته ناگفته نماند که پیشبینی میشود مصرف زغالسنگ جهان در سال ۲۰۲۲ رکورد جدیدی را شکسته و برای نخستینبار از مرز ۸ میلیارد تن در یک سال فراتر برود.
وابستگی شدید اروپا به زغالسنگ در سال جاری میلادی، بیشتر بهدلیل کاهش گاز روسیه به این قاره، آنها را مجبور به استفاده از سایر منابع انرژی از جمله زغالسنگ، البته بهصورت موقتی و کوتاهمدت، کرده است.
شیوه معدنکاری سنتی در جهان رو به بهبود است. مفاهیم انقلاب صنعتی چهارم در صنعت معدن همانند سایر صنایع بهسرعت در حال جا افتادن است. استفاده از فناوریهای نوین، نظیر اینترنت اشیا، در معادن در حال گسترش است و با روند کنونی، شیوه معدنکاری سنتی رفتهرفته جای خود را به روشهای نوین خواهد داد. با استفاده از فناوریهای نوین، هم امکان افزایش و بهبود در تولید میسر است، هم اینکه میتوان ایمنی کارکنان را تا حد چشمگیری ارتقا و آسیبهای وارده به محیطزیست را نیز کاهش داد. باتوجه به شرایط کاری بهنسبت دشوار در معادن، چه از حیث فاصله معادن تا شهرهای پرجمعیت و مراکز تجمع افراد و چه از حیث محیط کاری، بهویژه معادن زیرزمینی، کاربرد فناوریهای نوین در معادن نسبت به سایر صنایع خیلی مهم و ضروری است.
ممکن است در آغاز، هزینههای سرمایهای لازم برای بکارگیری فناوریهای نوین زیاد بهنظر برسد،اما منافعی که بهدنبال خواهد داشت، قابلتوجه است و کمکم معدنکاران متوجه آن خواهند شد. این در حالی است که مدرنیزه کردن معادن ظرف 2 سال گذشته در کشورهایی نظیر ایالاتمتحدهامریکا، کانادا و استرالیا شتاب گرفته و با جدیت در حال دنبال شدن است.
انعقاد قراردادهای متعدد بین شرکتهای معدنی و شرکتهای تامینکننده سختافزار و نرمافزار لازم برای مدرنیزه کردن معادن، نظیر جنرالالکتریک، سیسکو، ای.بی.بی، زیمنس، اشنایدر و ... ظرف 2 سال گذشته، گواهی بر صدق این ادعا است. این در حالی است که بهدلیل برخی از مشکلات ساختاری و مدیریتی در کشور و همچنین نداشتن تعامل سازنده با شرکتهای معتبر خارجی، بهدلیل وجود تحریمهای فلجکننده، معادن و صنایع معدنی کشور تا حد زیادی از قافله جا ماندهاند و لازم است راههای برونرفت از وضعیت کنونی در اتاقهای فکر بررسی شده و هرچه سریعتر راهکارهایی برای کاهش فاصله با کشورهای پیشرفته و توسعهیافته برداشته شود.
معادن و صنایع معدنی کشور بهشدت از وضعیت کنونی متضرر میشود و لازم است سیاستهایی اتخاذ شود تا هرچه زودتر جلوی این ضرر و زیانها گرفته شود.
همانطور که گفته شد، در شرایط موجود هم، امکان انجام معدنکاری سبز وجود دارد،اما نکته اینجا است که کارها در این زمینه نسبتا بهکندی پیش میرود و با روند کنونی، معادن و صنایع معدنی کشور در زمانی معقول از وضعیت مطلوبی برخوردار نخواهند شد.
سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، موسوم به ایمیدرو، در سالهای اخیر گامهایی را در این زمینه برداشته است؛ اما این کافی نیست، زیرا فرهنگسازی مناسبی در کشور انجام نشده و بخش خصوصی هنوز چراغسبزهای مشهودی به معدنکاری سبز نشان نداده است. بیشتر از معدنکاران داخلی شنیده میشود که قوانین و الزامات اجتماعی و محیطزیستی را دستوپاگیر تلقی و سعی میکنند آنها را دور بزنند یا تا حد امکان کمتر زیر بار تعهدات مربوطه بروند. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته، فرهنگسازی مناسب، هم توسط دانشگاه و صنعت و هم رسانهها انجام میشود و معدنکاران و شرکتهای معدنی نهتنها در کشورشان خود را ملزم به رعایت قوانین و الزامات اجتماعی و محیطزیستی میدانند، بلکه اگر در کشورهای دیگر هم مشغول فعالیتهای معدنی باشند، سعی میکنند قوانین و الزامات اجتماعی و محیطزیستی آن کشور را هم رعایت کنند. همانطور که گفته شد، برای رسیدن به نقطه مطلوب، فرهنگسازی لازم است و من نقش دانشگاه را در این رابطه مهم و راهگشا ارزیابی میکنم.
بدون شک معدنکاری سبز مستلزم صرف هزینه است. برای استقرار سامانههای مبتنی بر اینترنت اشیا در معادن و کنترل و پایش فرآیندها به سختافزارها و نرمافزارهای پیشرفته نیاز است. اینترنت، بهویژه اگر از نوع۵G باشد، از ضروریات هوشمندسازی معادن و معدنکاری سبز است. در حال حاضر که بحث اینترنت ملی در کشور داغ است،لازم است، روشن شود که اگر اینترنت ملی شود، تکلیف هوشمندسازی صنایع چه خواهد شد. این مسئله از این نظر حائزاهمیت است که برخی دستگاهها الزاما باید بتوانند با سرورهای مستقر در خارج از کشور تبادل اطلاعات داشته باشند و در صورت ملی شدن اینترنت، چه معضلاتی ممکن است برای این صنایع ایجاد شود و چه چاره و راهکارهایی برای آن وجود خواهد داشت؟
خوشبختانه استارتآپهای متعددی در کشور در زمینه هوشمندسازی فعال هستند و چشمانداز آینده روشن است، فقط باید با تعامل سازنده با تامینکنندگان مطرح در سطح جهان، سرعت روند مثبت کنونی را افزایش و فاصلهها با کشورهای پیشرفته را کاهش داد. این امر هم بدون تعامل سازنده با تامینکنندگان تراز اول در سطح جهان میسر نخواهد شد.
نقش دولتها بیشتر فراهم کردن زیرساختهایی است که تامین آنها از عهده و توان بخش خصوصی خارج است. یکی از مهمترین زیرساختهای لازم برای هوشمندسازی معادن و معدنکاری سبز، دسترسی به اینترنت پرسرعت و با پهنای باند بالا است که تامین آن برعهده دولت است، همچنین قوای سهگانه میتوانند با تصویب، اجرا و نظارت بر اجرای قوانین خوب، باعث تسهیل در استقرار سامانههای پیشرفته شوند. بخش خصوصی هم میتواند نقش مهم و سازندهای در زمینه معدنکاری سبز ایفا کند، در واقع آگاهی و تسلط به دانش و فناوریهای روز، لازمه معدنکاری سبز است. طراحی و اجرای سامانههای مرتبط با معدنکاری سبز هم بیشتر باید برعهده بخش خصوصی باشد. دانشگاهها هم میتوانند نقشی اساسی و کلیدی در این زمینه ایفا کنند. بهنظر من، در حال حاضر در بخش آموزش، کمیت و کیفیت مطالب ارائهشده به دانشجویان رشتههایی نظیر مهندسی معدن و مهندسی عمران و محیطزیست در زمینه معدنکاری سبز از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست، بنابراین لازم است در دروس مربوطه بازنگری شده و حتی دروس جدیدی هم طراحی شود. در بخش پژوهشی هم لازم است پروژههای تحقیقاتی بیشتری در زمینه معدنکاری سبز تعریف و توسط سازمانهای مختلف هم پشتیبانی شود تا شاهد رشد بالنده در این حوزه باشیم و تلاش کنیم تا اهداف توسعه پایدار در حوزه معدن و صنایع معدنی که سهم مهمی در تولید ناخالص ملی دارند، بیش از پیش محقق شود.
هرکشوری خود باید در راستای توسعه پایدار گام بردارد، البته برنامههای وابسته به سازمان ملل هم پشتیبانیهایی در این زمینه انجام میدهند،اما این پشتیبانیها آنقدر نیست که بشود روی آن حساب کرد.
ایران کشور فقیری نیست که بخواهد چشم به کمکهای خارجی داشته باشد؛ فقط کافی است بودجه مناسب در این زمینه تخصیص داده شود و با ایجاد یا تقویت صندوقهایی از معادن و صنایع معدنی پشتیبانی مالی بهعمل آید، البته ناگفته نماند که برخی کشورها هم در این زمینه کارهایی انجام دادهاند.
بهعنوانمثال، کشور کانادا درصدد است تا یک استاندارد جهانی برای معدنکاری پایدار پایهگذاری کند. این برنامه که «بهسوی معدنکاری پایدار» (TSM) نام دارد در سال ۲۰۰۴ از انجمن معدن کانادا (MAC) کلید خورده است. این برنامه استانداردی است که به ایجاد ظرفیت در صنعت معدن در سطح جهانی کمک میکند. 5 کشور فنلاند، آرژانتین، بوتسوانا، فیلیپین و اسپانیا هم از اقصی نقاط جهان به این برنامه پیوستهاند.
متاسفانه کشور ایران در زمینه تعاملات بینالمللی سازنده در حوزه معادن و صنایع معدنی عملکرد خوبی نداشته و لازم است، تغییراتی در سیاستهای کلان کشور ایجاد شود تا با تعاملات سازنده با کشورهای پیشرفته، مسیر ترقی و توسعه پایدار کشور هموارتر شده و کارها با سرعت بیشتری بهپیش برود.
اول اینکه ایران از نظر تقسیمات منابع آبی در قسمت خشک و نیمهخشک قرار دارد و دیگر اینکه از نظر رعایت استانداردهای زیستمحیطی پایینتر از نرم جهانی است.
اما جنبه مثبت شرایط اقلیمی کشور این است که ایران جزو 10 کشور برتر معدنی جهان است و دومین منابع گازی دنیا را دارد، 9 ماه از سال در 80 درصد از پهنه کشور انرژی خورشید وجود دارد و کریدورهای بادخیز و فعال مداوم در طول سال در جای جای کشور جریان دارند.
این مجموعه نشان میدهدکه باید معدنکاری سبز را گسترش دهیم و به این سمت و سو حرکت کنیم. گفتوگوی امروز صمت با فرشاد رشیدنژاد، مدرس دانشگاه و فعال معدن درباره فرصتها و چالشهای معدنکاری سبز است.
در معدنکاری بهویژه در روش استخراج روباز، مقدار زیادی باطله تولید میشود که مخرب محیطزیست است. در گذشتههای دور، اهمیت حفظ و نگهداری محیطزیست مثل امروز برای بشر مشخص نبود،اما با افزایش آگاهی جامعه در این زمینه، مطالبات از معدنکاران برای اجرای عملیات معدنکاری بهطور مسئولانه، افزایش یافته و این روند کماکان ادامه دارد. معدنکاران هم سعی کردهاند ملاحظات محیطزیستی را در فاز برنامهریزی پروژههای معدنی مدنظر داشته باشند و در فازهای ساخت و بهرهبرداری هم سعی کنند، کمترین آسیب متوجه محیطزیست شود. در این رابطه، نقش بستن معدن و بازسازی و احیای منطقه بسیار مهم است، چون معدنکاری کاربرد یکبارمصرف از زمین است، با بازسازی معدن و تغییر کاربری زمین این امکان بهوجود میآید که بتوان از زمین باز هم استفاده کرد.
همچنین با بازگرداندن خاک نباتی به نواحی استخراجشده و انباشتگاههای باطله، بذرپاشی و گیاهکاری میتوان معادن را به مناطق سبز تبدیل کرد.
البته باید شرایط آبوهوایی و اقلیمی مساعد باشد و آب کافی هم وجود داشته باشد تا بتوان معادن را به «معادن سبز» تبدیل کرد. نکته قابلتوجه در این زمینه این است که باید بودجه کافی برای انجام کارهای بازسازی معادن در نظر گرفته شود. مدیریت ریسک اکوسیستم، مدیریت باطله معدن، کمینه کردن میزان تولید باطله، بازفرآوری باطله فرآوری (تیلینگز)، کاهش سطح اشغال معدن و اقداماتی ازایندست هم به معدنکاری سبز کمک میکند.
معدنکاری سبز نقش مهمی در دستیابی به اهداف توسعه پایدار دارد، چرا که توسعه پایدار بر 3 رکن اجتماع، اقتصاد و محیطزیست استوار است و معدنکاری سبز میتواند در هر 3 رکن نقشی اساسی ایفا کند. در جهان امروزی، توجه نکردن به توسعه پایدار در هیچ کجای جهان پذیرفتنی نیست. هرچند شرایط رعایت ملاحظات محیطزیستی و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته بهتر از کشورهای درحالتوسعه است،اما در این کشورها هم، تقاضا از معدنکاران برای رعایت ملاحظات محیطزیستی و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی روزبهروز در حال گسترش است.
ترویج مفهوم توسعه پایدار از ابتدای هزاره سوم آغاز شده و با گسترش علم و فناوری در این حوزه، معدنکاری سبز به یکی از مفاهیم کلیدی و راهگشا برای رفع چالشهای پیشروی معدنکاری تبدیل شده است، هرچند معدنکاری خود بهطور بالقوه مخرب محیطزیست است و بهویژه بخش قابلتوجهی از تولید گازهای گلخانهای به سوزاندن زغالسنگ برای تولید برق مربوط میشود که منشأ آن معدن است، اما از طرف دیگر، معدن مولد عناصری است که برای کاهش اثرات منفی محیطزیستی ناشی از انتشار گازهای گلخانهای بهکار میرود، در واقع معدنکاری نقشی دوگانه و ناسازگار با تولید گازهای گلخانهای دارد.
جهان به نقش گازهای گلخانهای (بهویژه گازکربنیک) در گرمایش جهانی و خطرات آن پی برده و در راستای کاهش تولید این گازها گام برمیدارد. برای مثال، کشورهای ایالاتمتحده امریکا و کانادا برنامهریزی کردهاند که تا سال ۲۰۵۰ به کشورهایی با تولید کربن صفر تبدیل شوند. در اروپا هم برخی کشورها تا سال ۲۰۳۰ ،خودروهای با سوخت فسیلی را از رده خارج میکنند و خودروهای برقی جایگزین آنها خواهد شد و دیگر تجهیزات موردنیاز برای نیروگاههای با سوختهای فسیلی را تامین نخواهد کرد و در عوض بهسمت تولید تجهیزات موردنیاز برای مولدهای انرژی با منابع تجدیدپذیر روی آورده است.
این عزم جهانی در راستای کاهش ردپای کربن کاملا جدی و عملیاتی است و قاعدتا ایران هم از این امر مستثنا نیست؛ هرچند ایران تابهحال، عملکرد قابلدفاعی در این زمینه نداشته است. شنیدهها هم حاکی از آن است که ایران درصدد است تا ۵۰۰۰ مگاوات ظرفیت تولید برق از زغالسنگ ایجاد کند. اگر این تصمیم دولت صحت داشته باشد، بعید است در راستای اهداف توسعه پایدار باشد، البته ناگفته نماند که پیشبینی میشود مصرف زغالسنگ جهان در سال ۲۰۲۲ رکورد جدیدی را شکسته و برای نخستینبار از مرز ۸ میلیارد تن در یک سال فراتر برود.
وابستگی شدید اروپا به زغالسنگ در سال جاری میلادی، بیشتر بهدلیل کاهش گاز روسیه به این قاره، آنها را مجبور به استفاده از سایر منابع انرژی از جمله زغالسنگ، البته بهصورت موقتی و کوتاهمدت، کرده است.
شیوه معدنکاری سنتی در جهان رو به بهبود است. مفاهیم انقلاب صنعتی چهارم در صنعت معدن همانند سایر صنایع بهسرعت در حال جا افتادن است. استفاده از فناوریهای نوین، نظیر اینترنت اشیا، در معادن در حال گسترش است و با روند کنونی، شیوه معدنکاری سنتی رفتهرفته جای خود را به روشهای نوین خواهد داد. با استفاده از فناوریهای نوین، هم امکان افزایش و بهبود در تولید میسر است، هم اینکه میتوان ایمنی کارکنان را تا حد چشمگیری ارتقا و آسیبهای وارده به محیطزیست را نیز کاهش داد. باتوجه به شرایط کاری بهنسبت دشوار در معادن، چه از حیث فاصله معادن تا شهرهای پرجمعیت و مراکز تجمع افراد و چه از حیث محیط کاری، بهویژه معادن زیرزمینی، کاربرد فناوریهای نوین در معادن نسبت به سایر صنایع خیلی مهم و ضروری است.
ممکن است در آغاز، هزینههای سرمایهای لازم برای بکارگیری فناوریهای نوین زیاد بهنظر برسد،اما منافعی که بهدنبال خواهد داشت، قابلتوجه است و کمکم معدنکاران متوجه آن خواهند شد. این در حالی است که مدرنیزه کردن معادن ظرف 2 سال گذشته در کشورهایی نظیر ایالاتمتحدهامریکا، کانادا و استرالیا شتاب گرفته و با جدیت در حال دنبال شدن است.
انعقاد قراردادهای متعدد بین شرکتهای معدنی و شرکتهای تامینکننده سختافزار و نرمافزار لازم برای مدرنیزه کردن معادن، نظیر جنرالالکتریک، سیسکو، ای.بی.بی، زیمنس، اشنایدر و ... ظرف 2 سال گذشته، گواهی بر صدق این ادعا است. این در حالی است که بهدلیل برخی از مشکلات ساختاری و مدیریتی در کشور و همچنین نداشتن تعامل سازنده با شرکتهای معتبر خارجی، بهدلیل وجود تحریمهای فلجکننده، معادن و صنایع معدنی کشور تا حد زیادی از قافله جا ماندهاند و لازم است راههای برونرفت از وضعیت کنونی در اتاقهای فکر بررسی شده و هرچه سریعتر راهکارهایی برای کاهش فاصله با کشورهای پیشرفته و توسعهیافته برداشته شود.
معادن و صنایع معدنی کشور بهشدت از وضعیت کنونی متضرر میشود و لازم است سیاستهایی اتخاذ شود تا هرچه زودتر جلوی این ضرر و زیانها گرفته شود.
همانطور که گفته شد، در شرایط موجود هم، امکان انجام معدنکاری سبز وجود دارد،اما نکته اینجا است که کارها در این زمینه نسبتا بهکندی پیش میرود و با روند کنونی، معادن و صنایع معدنی کشور در زمانی معقول از وضعیت مطلوبی برخوردار نخواهند شد.
سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، موسوم به ایمیدرو، در سالهای اخیر گامهایی را در این زمینه برداشته است؛ اما این کافی نیست، زیرا فرهنگسازی مناسبی در کشور انجام نشده و بخش خصوصی هنوز چراغسبزهای مشهودی به معدنکاری سبز نشان نداده است. بیشتر از معدنکاران داخلی شنیده میشود که قوانین و الزامات اجتماعی و محیطزیستی را دستوپاگیر تلقی و سعی میکنند آنها را دور بزنند یا تا حد امکان کمتر زیر بار تعهدات مربوطه بروند. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته، فرهنگسازی مناسب، هم توسط دانشگاه و صنعت و هم رسانهها انجام میشود و معدنکاران و شرکتهای معدنی نهتنها در کشورشان خود را ملزم به رعایت قوانین و الزامات اجتماعی و محیطزیستی میدانند، بلکه اگر در کشورهای دیگر هم مشغول فعالیتهای معدنی باشند، سعی میکنند قوانین و الزامات اجتماعی و محیطزیستی آن کشور را هم رعایت کنند. همانطور که گفته شد، برای رسیدن به نقطه مطلوب، فرهنگسازی لازم است و من نقش دانشگاه را در این رابطه مهم و راهگشا ارزیابی میکنم.
بدون شک معدنکاری سبز مستلزم صرف هزینه است. برای استقرار سامانههای مبتنی بر اینترنت اشیا در معادن و کنترل و پایش فرآیندها به سختافزارها و نرمافزارهای پیشرفته نیاز است. اینترنت، بهویژه اگر از نوع۵G باشد، از ضروریات هوشمندسازی معادن و معدنکاری سبز است. در حال حاضر که بحث اینترنت ملی در کشور داغ است،لازم است، روشن شود که اگر اینترنت ملی شود، تکلیف هوشمندسازی صنایع چه خواهد شد. این مسئله از این نظر حائزاهمیت است که برخی دستگاهها الزاما باید بتوانند با سرورهای مستقر در خارج از کشور تبادل اطلاعات داشته باشند و در صورت ملی شدن اینترنت، چه معضلاتی ممکن است برای این صنایع ایجاد شود و چه چاره و راهکارهایی برای آن وجود خواهد داشت؟
خوشبختانه استارتآپهای متعددی در کشور در زمینه هوشمندسازی فعال هستند و چشمانداز آینده روشن است، فقط باید با تعامل سازنده با تامینکنندگان مطرح در سطح جهان، سرعت روند مثبت کنونی را افزایش و فاصلهها با کشورهای پیشرفته را کاهش داد. این امر هم بدون تعامل سازنده با تامینکنندگان تراز اول در سطح جهان میسر نخواهد شد.
نقش دولتها بیشتر فراهم کردن زیرساختهایی است که تامین آنها از عهده و توان بخش خصوصی خارج است. یکی از مهمترین زیرساختهای لازم برای هوشمندسازی معادن و معدنکاری سبز، دسترسی به اینترنت پرسرعت و با پهنای باند بالا است که تامین آن برعهده دولت است، همچنین قوای سهگانه میتوانند با تصویب، اجرا و نظارت بر اجرای قوانین خوب، باعث تسهیل در استقرار سامانههای پیشرفته شوند. بخش خصوصی هم میتواند نقش مهم و سازندهای در زمینه معدنکاری سبز ایفا کند، در واقع آگاهی و تسلط به دانش و فناوریهای روز، لازمه معدنکاری سبز است. طراحی و اجرای سامانههای مرتبط با معدنکاری سبز هم بیشتر باید برعهده بخش خصوصی باشد. دانشگاهها هم میتوانند نقشی اساسی و کلیدی در این زمینه ایفا کنند. بهنظر من، در حال حاضر در بخش آموزش، کمیت و کیفیت مطالب ارائهشده به دانشجویان رشتههایی نظیر مهندسی معدن و مهندسی عمران و محیطزیست در زمینه معدنکاری سبز از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست، بنابراین لازم است در دروس مربوطه بازنگری شده و حتی دروس جدیدی هم طراحی شود. در بخش پژوهشی هم لازم است پروژههای تحقیقاتی بیشتری در زمینه معدنکاری سبز تعریف و توسط سازمانهای مختلف هم پشتیبانی شود تا شاهد رشد بالنده در این حوزه باشیم و تلاش کنیم تا اهداف توسعه پایدار در حوزه معدن و صنایع معدنی که سهم مهمی در تولید ناخالص ملی دارند، بیش از پیش محقق شود.
هرکشوری خود باید در راستای توسعه پایدار گام بردارد، البته برنامههای وابسته به سازمان ملل هم پشتیبانیهایی در این زمینه انجام میدهند،اما این پشتیبانیها آنقدر نیست که بشود روی آن حساب کرد.
ایران کشور فقیری نیست که بخواهد چشم به کمکهای خارجی داشته باشد؛ فقط کافی است بودجه مناسب در این زمینه تخصیص داده شود و با ایجاد یا تقویت صندوقهایی از معادن و صنایع معدنی پشتیبانی مالی بهعمل آید، البته ناگفته نماند که برخی کشورها هم در این زمینه کارهایی انجام دادهاند.
بهعنوانمثال، کشور کانادا درصدد است تا یک استاندارد جهانی برای معدنکاری پایدار پایهگذاری کند. این برنامه که «بهسوی معدنکاری پایدار» (TSM) نام دارد در سال ۲۰۰۴ از انجمن معدن کانادا (MAC) کلید خورده است. این برنامه استانداردی است که به ایجاد ظرفیت در صنعت معدن در سطح جهانی کمک میکند. 5 کشور فنلاند، آرژانتین، بوتسوانا، فیلیپین و اسپانیا هم از اقصی نقاط جهان به این برنامه پیوستهاند.
متاسفانه کشور ایران در زمینه تعاملات بینالمللی سازنده در حوزه معادن و صنایع معدنی عملکرد خوبی نداشته و لازم است، تغییراتی در سیاستهای کلان کشور ایجاد شود تا با تعاملات سازنده با کشورهای پیشرفته، مسیر ترقی و توسعه پایدار کشور هموارتر شده و کارها با سرعت بیشتری بهپیش برود.