اقتصادآنلاین - حسین عسکری؛ تاریخ پولی به ما می گوید که چندین ارز ذخیره جهانی می توانند در یک زمان وجود داشته باشند و بسیاری از کشورها فعالانه به دنبال جایگزین ارز ذخیره ای هستند که از درگیری های سیاسی جهانی مصون باشد.
بیت کوین ممکن است برای این امر مناسب باشد و اگر به عنوان یک ارز ذخیره جایگزین حتی در حاشیه به کار گرفته شود، شاهد راه اندازی تجارت مبتنی بر بیت کوین و ظهور یک واقعیت ژئوپلیتیکی جدید خواهیم بود. شبکه بیت کوین برای این لحظه آماده است.
ارزهای ذخیره زیادی در جهان وجود دارد، از دلار آمریکا گرفته تا یوان چین، ین ژاپن و غیره. اما دلار از نظر محبوبیت در استفاده برای مبادله بزرگترین است.
تجارت مبتنی بر بیت کوین بر این ایده متمرکز است که بیت کوین همچنین می تواند به عنوان یک ارز ذخیره ای باشد و به موازات سایر ارزهای ذخیره فعالیت کند.
کشورهایی که دارای مواد خام، قابلیتهای تولید یا هر تعداد ورودی حیاتی دیگر برای تجارت جهانی هستند، میتوانند بر اساس تقاضا برای این نهادهها از بیت کوین به عنوان واحد مبادله استفاده کنند که یک شبکه تسویه حساب غیرسیاسی است.
اقتصاد جهانی اکنون به دو محصول راهبردی نیاز دارد. اولین مورد نیاز به یک سیستم ارز ذخیره کارآمد و نسبتا غیرسیاسی است. دوم تعیین یک قانون جامع و جهانی برای ورودیهایی مانند مواد خام، هزینههای ساخت، فرآیندهای تولید تخصصی، حفاظت از مالکیت معنوی و غیره است.
اینکه آیا دلار باید از سلسله مراتب ارز ذخیره فعلی خارج شود یا نه موضوعی است که برای زمان دیگری مطرح می شود.
در همین چند سال پیش، در نظر گرفتن بیت کوین به عنوان ارز ذخیره غیرممکن بود. با این وجود، بیت کوین اکنون به دلیل اندازه و سطح غیرمتمرکز شبکه، به یک ارز قابل دوام تبدیل شده است که می تواند در کنار دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی باشد.
فراتر از هرگونه شک و تردید عمومی، در گذشته به این علت که بلاک چین بیت کوین بسیار کند و بسیار انرژی بر بود نمی توانست یک ارز ذخیره جهانی قابل دوام باشد. امروزه اما بیت کوین به دلیل دارا بودن بسیاری از ویژگی های مثبت می تواند به یک ارز ذخیره جهانی تبدیل شود.
به زبان ساده، شبکه بیت کوین روز به روز قوی تر و چند منظوره تر می شود.
ظهور شبکه لایتنینگ استفاده از بیت کوین را برای کاربران آسان تر می کند.
علاوه بر این شبکه لایتنینگ به سرعت در حال گسترش است. لایتینیگ قادر خواهد بود حجم زیادی از تراکنش های بیت کوین را سریع تر کند تا با ارزهای فیات در سطوح مختلف تجارت رقابت کند.
دومین چالش عمده اقتصاد جهان، نیاز روزافزون به ورودی های حیاتی اقتصاد جهانی است. اینها ورودی هایی هستند که سمت عرضه بازار را نشان می دهند که شامل مواد خام مانند نفت، تراشه های کامپیوتری، لیتیوم و آلومینیوم و فرآیندهای تولید بسیار خاص است که به درجه بالایی از تخصص یا ساخت بسیار ارزان نیاز دارد.
نتیجه نهایی این است: با استفاده از یک ارز ذخیره بی طرف مانند بیت کوین، توانایی آن دسته از کشورهایی که دارای ورودیهای حیاتی در سمت عرضه هستند، به طرز چشمگیری افزایش مییابد.
این امر باعث می شود که نهادهایی مانند بانک های مرکزی، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و بسیاری دیگر از موسسات مالی جهانی بخشی از قدرت سیاسی خود را از دست بدهند.
این مهم است؛ زیرا همانطور که تاریخ نشان داده است، این نهادها از نفوذ سیاسی بزرگی استفاده می کنند که با واقعیت اقتصادی که آنها ادعا می کنند از آن حمایت می کنند، همسو نیست.
بیایید صندوق بین المللی پول را مثال بزنیم. یک کارشناس اقتصادی به نام الکس گلادشتاین تحقیقات گسترده ای برای درک بهتر روابط پیچیده بین نهادهایی مانند BIS، IMF، بانک جهانی و کشورهایی که به آنها وام می دهند، انجام داده است.
به گفته گلادشتاین، صندوق بین المللی پول به 41 کشور در آفریقا، 28 کشور در آمریکای لاتین، 20 کشور در آسیا، هشت کشور در خاورمیانه و پنج کشور در اروپا وام اعطا کرده است که بر 3 میلیارد نفر انسان تأثیر گذاشته است یعنی یک سوم جمعیت جهان.
برای انجام تجارت با صندوق بین المللی پول، یک کشور باید به صندوق بین المللی پول بپیوندد. یکی از ملزومات پیوستن به این نهاد، سپرده گذاری به وسیله ارز بومی خود کشور و همچنین طلا، دلار یا ارزهای اروپایی است.
190 کشور تا به امروز به صندوق بین المللی پول ملحق شده اند، زمانی که یک کشور عضو برای یک پروژه زیرساختی اضطراری یا بزرگ به وام نیاز دارد، معمولاً آن وام را با سطح نرخ بهره و با شرایط خاص پرداختی دریافت میکند که برآورده کردن آن دشوار است.
کشورهایی که این تعهد را رعایت نکنند جریمه می شوند. این جریمهها دامنه دارند، اما اغلب به شکل افزایش نرخ بهره، کاهش ارزش پول، محدودیتهای مخارج دولت و موارد دیگر اعمال میشوند.
بنابراین، کشور وام گیرنده بدهکارتر می شود و توانایی خود برای پرداخت واقعی وام را محدود می کند. به یاد بیاورید که دلار ارز ذخیره جهانی است. این ایالات متحده است که بیشترین رای را در صندوق بین المللی پول دارد و بنابراین، به نظر می رسد، سلسله مراتب پولی جهانی از طریق بدهکاری تقویت و حفظ می شود.
با در نظر گرفتن این موضوع از دریچه نظریه بازی، منطقی است، کسانی که در قدرت هستند و میخواهند از آن قدرت بهره ببرند، برای حفظ آن موقعیت، آنچه را که میتوانند و احساس میکنند باید انجام دهند.
اکنون یک پارادایم جدید در حال ظهور است، ورودی های حیاتی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارند، در پس زمینه تغییر سیاست پولی ایالات متحده، اهرم مالی ممکن است در حال تغییر باشد.
افزایش شدید نرخ بهره در بازارهای جهانی ویرانی ایجاد می کند، فشار بر کشورهایی که وام های دلاری دارند مانند وام های صندوق بین المللی پول در حال افزایش است.
اما بسیاری از این کشورها دارای ورودی های حیاتی هستند که جهان به آنها نیاز دارد.
کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و عربستان سعودی اکنون فعالانه به دنبال جایگزینی برای دلار هستند. تحلیلگران بازار فکر می کنند که گذار به یک ارز جایگزین قطعی است.
تحلیلگران بازار عقیده دارند که جایگزین کوتاه مدت طلا خواهد بود. در میان مدت و بلند مدت، دارایی هایی مانند بیت کوین میتواند یک ارز ذخیره جهانی باشد.
همیشه طلا به عنوان یک گزینه مناسب در نظر گرفته می شود زیرا تاریخ، آن را نشان می دهد. اما از آنجایی که کشورها به تدریج در حال قانونی کردن بیت کوین هستند، چرخش به سمت طلا ممکن است موقتی باشد.
اگر این اتفاق بیفتد و شاهد حرکتی به سمت تجارت مبتنی بر بیت کوین باشیم، همه چیز عوض می شود، واقعیت ژئوپلیتیک جدیدی پدیدار خواهد شد.
یک رژیم تجارت جهانی چند قطبی جای خود را به اتحادهای بین کشورها خواهد داد. اتحادهای جدید به این معنی است که شرکای تجاری جدید مسیرهای تجاری جدیدی خواهند ساخت و سیاست پولی به عنوان یک روش اهرمی از بین خواهد رفت. کشورهایی که دارای ورودی های حیاتی هستند، قدرتی خواهند داشت که قبلاً هرگز نداشته اند.
انتقال بینظم خواهد بود و پیشبینی نتیجه غیرممکن است، اما یک چیز مسلم است: ما شاهد تغییراتی در تجارت جهانی هستیم.
اکنون زمان آن است که به جایگاهی که بیت کوین ممکن است در آن پارادایم بگیرد، توجه دقیق داشته باشیم.