خبرگزاری فارس _ کرمان؛ آمنه شهریارپناه: در میان همه ماههای سال، هیچکدام به اندازه دیماه نزد مردم کرمان منفور و تلخ نیست، ماهی که در آن زخمهای عمیقی بر دل کرمانیها خورده و آنها را تا همیشه عزادار عزیزان خود کرده است.
اوایل دهه هشتاد بود که مردم کرمان، بر اثر یک بلای طبیعی مظلومانه در عزای مردم یک شهرشان سیاه پوشیدند و بهتزده و ناآرام به سر و صورت خود زدند. در بامداد آن صبح سرد زمستانی وقتی زمین طی ثانیههای طولانی به خود لرزید و مردم کرمان را هراسان از خواب بیدار کرد، کسی نمیدانست بیپناهان بم، ۱۲ ثانیه مرگبار را میگذرانند و ۵ دیماه ۸۲ برای همیشهی تاریخ با غم و اندوه گره میخورد.
وقتی تصاویر از بم منتشر شد، همگان دقایق سختی را گذراندند و ناباورانه به صحنههایی خیره شده بودند که یک شهر با نخلهای سر به فلک کشیده به تلی از خاک تبدیل شده بود. در آن حادثه شوم حدود ۳۴ هزار نفر زیر آوارهای شهر جان باختند و ۲۰۰ هزار نفر دیگر نیز مجروح شدند.
پدر و مادرانی که فرزند از دست دادند و فرزندانی که تا ابد گرد یتیمی به چهرهشان پاشیده شد.
چه عروس و دامادهایی برای همیشه سر بر بالین سرد خاک گذاشتند و چه زندگیهایی هنوز شکل نگرفته به خط پایان رسیدند. کودکانی که اگر آن روز آنها را از دست نمیدادیم، امروز جوانان رشیدی بودند و نیروی انسانی پرتلاشی میشدند، میتوانستند پیشران فعالیتهای مختلف در کشور باشند و حرکتهای عظیمی را شکل دهند...اما حیف!
در آن روز فراموش نشدنی، اما فرزندی از کرمان در نقش ناجی ظاهر و در پیشانی کمک به مردم بم قرار گرفت، کسی که در هنگامه مشکلات و سختیها نفر اول خدمت بود...حاجقاسم!
او جزو اولین نیروهای لشکری بود که وارد بم شده و هرچه در توانش بود انجام داد، از نجات انسانهای زیر آوار مانده تا هماهنگیها و انتقال مجروحان.
حاجقاسم وظیفه سنگین دلداری داغدیدگان را هم بر عهده داشت و همه تلاش خود را انجام داد.
فردی که ۱۶ سال بعد و در دیماهی دیگر، آن بهت و ناباوری را زنده و داغ دل مردم را تازه کرد ... چه کسی ما را آرام میکند ...
پایان پیام/۸۰۰۶۵/ب