پارسینه - علی علیزاده| محمود احمدی نژاد، نامی که در ذهن نه تنها ایرانیان بلکه جمع کثیری از ملل جهان تا ابد باقی خواهد ماند. رفتارها و عملکرد این رئیس جمهور سابق به قدری فراز و نشیبهای جنجالی طی کرده که حقیقتاً نمی توان در مطلبی کوتاه به همه آنها اشاره کرد.
اگر احمدی نژاد بواسطه موضع و سخنانش در نگاه بخشی از مردم مستضعف و پا برهنه جهان به عنوان سمبل شجاعت در برابر قدرتهای جهانی قلمداد می شود، اما در اذهان بسیاری از ایرانیان به فردی جنجالی و غیرقابل پیش بینی شهرت دارد که دقیقاً معلوم نیست به کدام قطب و جریان نزدیک تر است.
هر چند احمدی نژاد از نگاه گرایش و قرابت، به افکار حلقه رفقای خود با دیدگاه های خاص مربوط به خودشان نزدیک است، اما وزنه اصلی عملکردش در حوزه حمایت از جریان اصولگرا بوده هر چند گاهی هم با رفتارهای ساختارشکنانه و دوقطبی نما، نمایشی هم از حمایت از سایر جریانهای و حتی متضاد و مخالف با افکارش به راه انداخته و بنابراین وی را به عنوان فردی که نمی توان برای عملکردش تخمین دقیق قائل شد، به حساب می آورند!
اما این مرد ۶۶ ساله این روزها کجاست؟
حوادث و نا آرامیهای بی سابقهای که از اواخر تابستان سال جاری تا امروز جامعه ایران را تحت تأثیر گذاشته و حتی تبعات داخلی و بین المللی آن بر اقتصاد و فرهنگ و سایر ارکان نظام سایه افکنده، چرا احمدی نژاد را به واکنش وادار نکرد؟
احمدی نژاد که در طول سالهای اخیر به سخنان و سخنرانیهای جنجالی و انتقادی از حکومت و برخی شخصیتهای پر نفوذ مشهور شده و در بسیاری از مصاحبه های جنجالی خود، به طریقی تلاش می کند تصویر نا فرُم و بعضاً سیاهی که مردم از هشت سال ریاستش به یاد دارند، تطهیر و عملاً خود را انسانی مردمی معرفی کند، در پیچیده ترین وضعیت جاری ایران پس از انقلاب اسلامی به چه بهانه و دلیلی ناپدید شده است؟
برخی منتقدان به سیاستهای کنونی دولت رئیسی که از قضا برخی از رجال سیاسی او و همکارانش، سابقه خدمت در دستگاه احمدی نژاد را هم دارند، این روزها به قدری از وضعیت رها شده نظام اقتصادی و معیشت مردم نا امید شدند که سخن از حسرت دوران احمدی نژاد و گرانیهای زمان وی سر می دهند!
البته برخی محافل سیاسی و منتقدان اعتقاد دارند سکوت احمدی نژاد به آغاز دولت رئیسی باز می گردد و احتمالاً احمدی نژاد بر اساس دستورالعملی روشن و جدی، دعوت به آرامش و سکوت شده چرا که اگر چنین نبود، در جریانات حوادث پس از ماجرای درگذشت مهسا امینی، بهترین فرصت بود تا اظهار وجود کند و یا لب به انتقاد و ابراز عقیده بگشاید، اما چنین رویدادی به وقوع نپیوست!
چندی پیش هم عبدالرضا داوری، عضو جنجالی پیشین دفتر احمدینژاد در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» سکوت رئیسجمهور اسبق بعد از ناآرامیهای اخیر را نشاندهنده سیاستورزی اقتضایی او دانست و مدعی شده بود: نوع سیاستورزی احمدینژاد، سیاستورزی اقتضایی است.
او بر اساس مبانی نظری و چارچوبهای سیاسی موضعگیری نمیکند، بلکه به فضا نگاه میکند و مختصات خودش را در فضا به نحوی تعریف میکند که منافعش تامین شود. بنابراین نمیتوان توقع داشت که اگر احمدینژاد در یک دورهای در اعتراضات موضعگیری داشت الزاما بر اساس یک نقشه راه باشد.
حتی در این مصاحبه ادعایی جالب مطرح شده که البته بنظر می رسد چندان بیراه هم نیست. داوری می گوید: حضور احمدینژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام برایش بسیار حیاتی است. دسترسی احمدینژاد در سطح حاکمیت بسیار محدود شده و مدیران ارشد کشور و فعالان مدنی تمایلی به ارتباط گرفتن با او ندارند.
علی ایحال هر چه که هست، بیش از پیش شکستن چهره مغرور و حق بجانب و زبان تند و تیز احمدی نژاد است که به راحتی می توان حس کرد.
به قدری اتفاقات گوناگون در این چند ماه اخیر از سر مردم گذشته که اگر قرار بود احمدی نژاد حتی به یکی از آنها واکنش نشان می داد، شاید پر کارترین رجل سیاسی نظام می شد. سکوت معنی دار احمدی نژاد بی شک قابل ادراک است و از کجا سرچشمه می گیرد فعلاً معلوم نیست.
البته هستند افرادی که تصور می کنند سکوت امروز احمدی نژاد از نگاه هوشمندانه و البته تاکتیک سیاسی وی سرچشمه می گیرد و تمایل دارد در بزنگاهی که خود تشخیص می دهد، بلندگو را به دست گرفته و علیه نابرابری ها با شعار حمایت از مردم طغیان کند!
حتی افرادی هم پیدا می شوند که منشاء سکوت احمدی نژاد را حیا و پشیمانی او تصور می کنند و حرکت به سمت آرامش و تکامل! آنها مدعی هستند وی بابت هشت سال سختی که بواسطه عملکرد ضعیف دولتمردان و سیاستهایش بر مردم تحمیل کرده، شرمنده است!
اگر موضوع آخر را بپذیریم ناخودآگاه فرمایش نقل شده از امام سجاد(ع) به ذهنمان خطور می کند.
یکی از مهمترین امور در مسیر سیر وسلوک الی اللَه رعایت مسأله صمت وسکوت وکیفیت تأثیر آن بر رشد وتکامل افراد میباشد. صبر درمسیر سیر وسلوک الی اللَه ومصائب وابتلاءات زندگی، کیمیای حرکت و راه انسان بسمت پروردگار متعال میباشد.