بی‌نظیر بوتو؛ خون زن شرقی در میدان سیاست/ همۀ فرضیه‌های معمای ترور

عصر ایران سه شنبه 06 دی 1401 - 11:35
در پانزدهمین سالگرد ترور بی‌نظیر بوتو نخست‌وزیر فقید پاکستان همچنان می‌توان به داستان زندگی و مرگ زنی پرداخت که از شناخته‌شده‌ترین و شاید محبوب‌ترین شخصیت‌های خارجی نزد ایرانیان بود

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در پانزدهمین سالگرد ترور بی‌نظیر بوتو نخست‌وزیر فقید پاکستان همچنان می‌توان به داستان زندگی و مرگ زنی پرداخت که از شناخته‌شده‌ترین و شاید محبوب‌ترین شخصیت‌های خارجی نزد ایرانیان بود چندان که ترور و قتل او در 7 دی 1386 خورشیدی (‌27 دسامبر 2007) در ایران هم بازتاب گسترده‌ای داشت در حالی که هنگام واقعه نخست‌وزیر نبود بلکه برای موفقیت در انتخاباتی می‌کوشید که می‌توانست به سومین نخست‌وزیری او بینجامد اما مصداق دیگری از شعر حافظ شد:

  شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
  کلاهی دل‌کش است اما به ترک سر نمی‌ارزد

   در باور بی‌نظیر اما گویی این کلاه به ترک سر می‌ارزیده چون اگرچه سرنوشت پدر و برادر را دیده بود که در این راه سر دادند اما سودای بازگشت به قدرت را از سر دور نکرد و زندگی مرفه در لندن و دوبی را ترک گفت و به پاکستان بازگشت تا بار دیگر ردای صدارت بپوشد.

بی‌نظیر بوتو؛ خون زن شرقی در میدان سیاست
  
   شهرت و محبوبیت بی‌نظیر بوتو در ایران سه وجه داشت: نخست این که زن بود. اولین زن مسلمان که به نخست‌وزیری در کشوری اسلامی رسیده بود. دوم این که شیعه بود البته سکولار اما در دیدارهای خود با رهبری و رییس جمهوری وقت ایران به صراحت گفته بود شیعه است و سفر زیارتی او به مشهد هم علاقۀ او را نشان داد.  وجه سوم هم نسب ایرانی او از مادر بود: بانو نصرت اسپهانی (بوتو). این سه ویژگی از خانم بوتو تصویر یک زن خارجی ناآشنا را را در ذهن ایرانیان ترسیم نمی‌کرد. 

  پاکستان از هند جدا شده اما بی‌نظیر بوتو در همانی مسیری گام نهاد که نخست‌وزیر فقید هند پیموده بود. ایندیرا گاندی دختر نخست‌وزیر فقید هند بود و خود نخست‌وزیر شد و به قتل رسید. بی‌نظیر بوتو هم دختر ذوالفقار علی بوتو نخست وزیر فقید هند بود و خود دوبار نخست وزیر شد و به قتل رسید.

  این دو البته تفاوت‌هایی داشتند و جز هندو بودن یکی و  مسلمان/‌شیعه بودن دیگری می‌توان گفت در ارتقای ایندیرا موفقیت‌های شخصی دختر بر نسبت خانوادگی می‌چربید و پدر به مرگ طبیعی درگذشته بود اما بی‌نظیر در خانواده‌ای ثروت‌مند و زمین‌دار در کشوری که هنوز نظام فئودالی برچیده نشده بالید و پدرش در پی کودتای محمد ضیاءالحق اعدام شد.

   تفاوت دیگر این که ایندیرا سیاست را زنانه نکرد حال آن که بی‌نظیر بر آن بود که نشان دهد می توان هم نخست وزیر بود و سیاست مدار و هم مادر و در  انتخابات قبل حین بارداری سفر تبلیغاتی داشت و بار شیرین را بعد از پیروزی بر زمین نهاد و آیت الله صدوقی نمایندۀ فقید یزد در مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نبود تا از این خبر مطلع شود چرا که در آن مجلس در مخالفت با ریاست جمهوری یا نخست وزیری زنان گفته بود اگر خانم باردار شد و مقام خارجی آمد و نتوانست در جلسات شرکت کند بگوییم، خانم وضع حمل داشته است؟

 بخش دیگر شهرت و محبوبیت بی نظیر به خاطر زیبایی شرقی او بود. در وهلۀ اول زنی زیبا بود و در مرتبۀ بعد سیاست مدار و این برای ایرانیانی که زنان را با زن بودن محک می‌زنند حایز اهمیت بود چندان که دربارۀ سفر او به ایران لطیفه‌هایی هم ساخته شد. در خیابان شریعتی تهران به یک فروشگاه بزرگ و چند طبقۀ لوستر هم رفت و چلچراغ‌های گران‌قیمتی خرید و با خود برد. کاری که هیچ سیاست‌مدار مردی انجام نمی‌دهد!

  پنهان نمی‌کنم در زمرۀ سیاست مداران محبوب و نه الزاما مطلوب نویسندۀ این سطور هم بود چندان که وقتی خبر را شنیدم و برای «امید جوان» در 15 سال قبل تحلیل نوشتم آن روایت را با این شعر شاملو به پایان بردم:

  ای زنی که صبحانه‌ی خورشید در پیراهن توست،
  پیروزی‌ عشق نصیب تو باد!
  از برای تو، مفهومی نیست
  نه لحظه‌ای:
  پروانه‌‌ای‌ست که بال می‌زند
  یا رودخانه‌ای که در گذر است. –
  هیچ چیز تکرار نمی‌‌شود
  و عمر به پایان می‌رسد... 

  جدای این نگاه های روماتیک نکتۀ اصلی اما این است که معمای ترور بی نظیر بوتو پس از 15 سال هنوز گشوده نشده یعنی هیچ گاه مشخص نشد چه کسی او را کشت؟ در حالی که سیاهه‌ای از متهمان و احتمالات را می‌توان برشمرد بی آن که کسی توانسته باشد ثابت کند کار کی بوده و این در کشوری اتفاق افتاد که خود یک معماست.

بی‌نظیر بوتو؛ خون زن شرقی در میدان سیاست

  1. طالبان و القاعده. هر چند طالبان برآمده سازمان اطلاعات پاکستان بوده و در نوبت جدید هم این احتمال جدی است اما مشخص نشد که شخص خانم بوتو هم در روی کار آمدن نقش داشت یا نه. هر چند شیعه و زن بودن او این احتمال را کم رنگ می کرد ضمن این که ساعاتی قبل از ترور با حامد کرزای رییس جمهوری وقت افغانستان که بعد از خلع طالبان روی کار آمد دیدار کرده بود. از این رو برخی انگشت اتهام را به جانب طالبان گرفتند. اگرچه پرویز مشرف رییس جمهوری وقت پاکستان ترجیح داد از القاعده به عنوان متهم اصلی یاد کند.

 2. ارتش و ژنرال مشرف. کیست که از رقابت ارتش و احزاب در پاکستان بی‌خبر باشد؟ با این نگاه همان‌گونه که ژنرال محمد ضیاء‌الحق، ذوالفقار علی بوتو را با کودتا کنار زد و بالای دار فرستاد، ژنرال پرویز مشرف هم نمی‌خواست دختر او دوباره نخست‌وزیر شود و چون نمی‌توانست مثل پدر محاکمه و اعدام کند با ترور حذف کرد. این گمانه اما قوی نیست چون مشرف کودتای بدون خون‌ریزی انجام داده بود و مطبوعات را نبست و چنین کاری تمام اعتبار او را زیر سؤال می‌برد ضمن این که بر متقاضی دریافت کمک مالی از آمریکا به روال سابق بود. اگرچه برخی به استناد به همین فقرۀ آخر معتقدند ترور کار گروه او بوده تا توجه آمریکا را به تخصیص بودجه برای مقابله با تروریسم جذب کنند.

3. هند. همان گونه که در هر تروری در هند دنبال عوامل پاکستان هستند در هر ترور در پاکستان هم به دنبال عوامل هندی هستند و البته هیچ گاه ثابت نشده چرا که می تواند به جنگ دیگری بین دو کشور بینجامد اما دست کم در سطح تبلیغاتی مطرح شده است.

4. مذهبی‌های تندرو. نخست‌وزیری سه بارۀ یک زن آن هم با نشب شیعی برای جریان‌های ضد شیعه قابل تحمل نبوده است هر قدرهم سکولار باشد. از این رو به همان دلیل که پدر و برادرش مرتضی کشته شدند او هم کشته شد. 

5.آصف علی زرداری. این نام باید عجیب به نظر برسد چون همسر او بوده اما یادمان باشد که خانم بوتو کم چوب اشتهار همسرش به فساد مالی و اشتهار به آقای 5 درصدی (‌مثل جعفر شریف امامی در سال های پیش از انقلاب) را نخورد و این بار بعید بود به او میدان بدهد. ضمن این که می توانست خون خواه او هم بشود کما این که شد. آن قدر که از حذف بی نظیر و خون خواهی او سود می برد از حیات و صدارت او نمی برد! . این فرضیه را اما نسبت این دو کم جان می‌کند.

6. رقابت آمریکا و انگلیس. با نگاه دایی جان ناپلئونی رقابت آمریکا و انگلستان در منطقه تمام نشده است. آمریکا چهره های متمایل به بریتانیا را کنار می‌زند و بریتانیا هم آمریکایی‌ها را! منتها انگلیسی‌ها با پنبه سر می‌برند. نقل است که بعد از ترور حسنعلی منصور و بر سر بالین او همسر نخست وزیر به امیر عباس هویدا که هنوز نخست وزیر نشده بود گفت: آن قدر آمریکایی بازی درآوردید که انگلیسی ها او را زدند! سال ها بعد محمود احمدی نژاد هم گفت اگر قصد انتقام 15 خرداد در بین بود چرا سراغ اسدالله علم نرفتند که هم مهرۀ مهم تری بود و هم ترور او آسان تر؟ و خود پرسید: نرفتند چون انگلیسی بود؟ نویسندۀ این سطور البته با این تئوری‌ها موافق نیست ولی مطرح است. اقامت خانم بوتو در لندن و دوبی را هم به عنوان شاهد می آورند. کما این که مرحوم علی اکبر پوراستاد عضو فداییان اسلام گفته بود به دیدار سید مجتبی نواب صفوی رفته و سید ضیاء را دیده بود و پس از آن دیگر اشتیاقی برای ملاقات با نواب نداشته است. پارسال هم عمران خان نخست‌وزیر وقت پاکستان در حالی برکنار شد که به روسیه رفته و به طور نسبی از تجاوز به اوکراین حمایت حمایت کرده بود. انگار می خواست آمریکا و انگلستان را کنار بگذارد و سراغ روس ها برود و ناکام ماند. مثل فتح‌علی شاه قاجار که چون از شمال تحت فشار روس‌ها بود و قطعاتی از خاک ما را کنده و برده بودند و از جنوب و شرق هم انگلیسی‌ها در خلیج فارس و هند، سراغ فرانسه رفت و نامۀ فدایت شوم برای ناپلئون نوشت که البته او هم ناکام ماند. 

7. رانت‌خواران فاسد. خانم بوتو قول داده بود در دورۀ جدید سراغ مفسدان و رانت خواران می رود و با این حساب همان ها کلک او را کندند. چون می دانستند اگر بیاید دست‌شان کوتاه شود. کافی بود بوتو اشارتی کند ور زونامه های آزاد در پاکستان پی‌گیری کنند. نفع آنان هم در حذف بی‌نظیر بود.

8.برخورد یا گلوله یا انفجار؟ از عجایب داستان ترور گزارش‌های متناقض دربارۀ علت مرگ است. از اصابت گلوله به گردن تا ترکش‌های یک انفجار و حتی «برخورد سر با اهرم سقف متحرک یا سان روف خودرو». سه روایت تا این حد متفاوت در حالی که بررسی جسد نشان می داده ماوقع چه بوده شک‌ها را بیشتر کرد چرا که اگر سر به سقف خورده باشد با ترکش انفجار و البته گلوله نشانه‌های کاملا متفاوتی بر جای می‌گذارند اما اگر عمدی بود تا نفوذ خود را در نهادهای بررسی‌کننده هم نشان دهند و 15 سال گذشته اما هنوز روشن نشده مرگ خانم بوتو به سبب کدام یک از این موارد سه گانه بوده است.  اگرچه صندلی‌های خون آلود و شاهدان عینی و جای گلوله ظن تیراندازی را تقویت می‌کند.

    معدود زنانی در شرق رؤیای پدر را دنبال می کنند. ایندیرا گاندی در هند قدم در راه پدر گذاشت و نخست‌وزیر هم شد و در فرجام تاوان خطای خود را در تخریب معبد مقدس سیک ها را پرداخت و کشته شد.

    بی نظیر بوتو هم مثل پدر نخست وزیر شد و تاوان مواضع مبهم در قابل طالبان را شاید. در ایران آیا دختر هاشمی رفسنجانی هم دوست داشت مثل ایندیرا گاندی و بی نظیر بوتو به قدرت سیاسی برسد و این رؤیا را در سفر او به ایران در دوران ریاست جمهوری پدرش دست یافتنی دید که کاندیدای نمایندگی مجلس شد و روزنامه راه انداخت؟

   اگر در کنج زندان به خاطرات سفر خانم بوتو بیندیشد شاید به جای آن شعر شاملو که در بالا آمد این یک را در ذهن مرور کند: بودن به از نبود شدن. باشی و رییس دولت نشوی بهتر از ان است که بشوی و کشته شوی!

 

 

 

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.