به گزارش مشرق،اخیراً ویدویی منتشر شده که فردی در آمریکا به بایدن میگوید: «رئیس جمهور بایدن، لطفاً اعلام کنید برجام مرده است.» بایدن پاسخ میدهد: «خیر». سپس توضیح میدهد: «دلایل زیادی دارد. [برجام] مرده است، ولی اعلام نمیکنیم. داستان آن طولانی است.»
تاریخ این مکالمه برای چهارم نوامبر (۱۳ آبان) است. امّا اعلام آن موضوع غافلگیر کنندهای نبود. امری که ساکنان فعلی کاخ سفید به انحای مختلف طی ۲ سال اخیر بر اصل این موضوع صحه گذاشتند.
«وندی شرمن» قائم مقام وزارت خارجه آمریکا روز ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ در کمیته روابط خارجی سنا گفت که سال ۲۰۲۱ نه سال ۲۰۱۵ است که توافق انجام شد و نه سال ۲۰۱۶ که برجام اجرا شد. حقایق روی زمین تغییر کرده؛ ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرده و راه پیش رو نیز باید تغییر کند.[1]
اظهارات شرمن در ادامه راهبردی بود که رئیس جمهور آمریکا قبل از انتخابات آبان ۱۳۹۹ اعلام کرد. بایدن روز ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ به صراحت در CNN نوشت: «راهی که من به عنوان رئیس جمهور آن را انجام خواهم داد ... درصورت بازگشت ایران به تعهدات هستهای(!)، آمریکا به عنوان نقطه شروع مذاکرات بعدی به توافق بازمیگردد! ما به همراه متحدانمان بر روی گسترش و تقویت مفاد توافق هستهای کار خواهیم کرد.»[2]
«رابرت مالی» بر اساس همین راهبرد به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در امور ایران انتخاب شد. «مالی» خود از بانیان اصلی برجام بود و هم اکنون رهبر تیم مذاکراتی آمریکا در مذاکرات وین است.
مالی پیش از دولت بایدن رئیس اندیشکده موسوم به گروه بینالمللی بحران (ICG) بود. این اندیشکده به نوعی ارگان غیر رسمی سیاستگذاری برای دولت دموکرات در پروندههای بینالمللی کاخ سفید است.
در گزارش ۱۵ مهر۱۴۰۰ گروه بینالمللی بحران آمده است: «اروپاییها میتوانند یک توافق موقت را پیشنهاد کنند که طی آن، تهران برخی از حساسترین فعالیتهای اشاعهای خود را در ازای تخفیف محدود در فروش نفت یا دسترسی به منابع ارزی تعلیق کند.»
این اندیشکده از این توافق موقت تحت عنوان برجام ماینس (JCPOA-minus) یاد میکند که کارکرد آن زمینه سازی برای برجام پلاس (JCPOA-plus) است.
گروه بین المللی بحران نوشت: «برجام ماینس (توافقی با مفاد کمتر از برجام) میتواند ایستگاهی برای رسیدن به برجام پلاس (توافقی با مفاد بیشتر از برجام) باشد.» این اندیشکده برجام پلاس را توافقی با محدودیت هستهای طولانیتر و سختگیرانهتر از برجام ۲۰۱۵ معرفی کرد. این دقیقاً همان نقطهای است که بایدن در مقاله شهریور ۱۳۹۹ بدان اشاره کرد.
گروه بین المللی بحران روز ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ در مقالهای تحت عنوان «آیا هنوز احیای برجام ممکن است؟» نوشت: «اگر گفتگوها طولانی شوند و یا شکست بخورند، بهترین گزینهی پیشرو توافق بر سر تعهدات تکبندی متقابل و احترام به خطوط قرمز یکدیگر به منظور اجتناب از افزایش تنشهای هستهای و منطقهای است. بدین شکل طرفین زمان میخرند و فرصت پیدا میکنند به تصویری از یک توافق پایدارتر دست یابند.»
این اندیشکده در بخش دیگری از این مقاله نوشت: «این امکان هست که گفتگوها به درازا بکشد و یا شکاف بین مواضع طرفین قابل پر کردن نباشد. اگر چنین شود، طرفین باید به سمت یافتن یک راهکار موقت بروند که ترکیبی باشد از توافق بر سر تعهدات تکبندی متقابل و احترام به خطوط قرمز یکدیگر به منظور مدیریت خطر تقابل نظامی.»[3]
راهبرد آمریکا چیست؟
سیاست خارجی آمریکا رویهای مشخصی به خود گرفته است. بدین معنا که دموکراتها توافقی را امضاء و دولت جمهوریخواه بعدی آن را باطل میکند! نکته اصلی این است: در صورت بازگشت دموکراتها به کاخ سفید هم آمریکا به آن توافق بازنمیگردد! معاهده آسمانهای باز (OST) و توافق هستهای ۲۰۱۵ (JCPOA) نمونه از این رویه است. این رویه نشان داد که یک اصول ثابت در هرم قدرت آمریکا مبنی بر «نقض سیستماتیک تعهدات بینالمللی» پس از بی مصرف شدن آن برای واشنگتن وجود دارد.
امّا چرا مرگ برجام را علنی اعلام نمیکنند:
اول؛ اخیراً مرکل (صدراعظم سابق آلمان در سالهای ۲۰۰۵ -۲۰۲۱) فاش کرد که توافق مینسک به منظور خرید زمان برای اوکراین بود تا ناتو بتواند این کشور را تسلیح و تجهیز کند. اگر این توافق در سال ۲۰۱۴ صورت نمیگرفت، اوکراین به راحتی به تصرف نظامی روسیه درمیآمد امّا در حال حاضر قریب به تمام استعداد اطلاعاتی-نظامی ناتو در اوکراین تجمیع شده است. یعنی هدف توافق مینسک پایان درگیری نبود بلکه تقویت طرف ناتو برای یک درگیری سنگینتر با روسیه بود.
همین موضوع درباره برنامه هستهای ایران نیز صدق میکند. هدف آمریکا از برجام عادی سازی روابط یا منفعت اقتصادی برای ایران نبود بلکه اخلال در برنامه هستهای بود. همین اتفاق نیز رخ داد. آنچه آمریکا با برجام انجام داد، با حمله ۱۰۰ جنگنده F-16 به عمق سرزمینی ایران نمیتوانست به دست آورد.
تعداد سانتریفیوژهای ایران تا لحظه خروج آمریکا | منبع: ISIS
دوم؛ گروه بین المللی بحران نکتهای مهم در مقاله ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ خود نوشت: « [ایران و آمریکا] هر دو در کلام به ادامه دیپلماسی برای احیای برجام متهعد ماندهاند، اما در عمل اگر مذاکرات بدون برنامه و هدف مشخص طولانی شود یا شکست بخورد، ورود به یک مارپیچ پرتنش اجتنابناپذیر خواهد بود.»
این اندیشکده در بخش دیگری نوشت: «اگر گفتگوها طولانی شوند و یا شکست بخورند، بهترین گزینهی پیشرو توافق بر سر تعهدات تکبندی متقابل و احترام به خطوط قرمز یکدیگر به منظور اجتناب از افزایش تنشهای هستهای و منطقهای است. بدین شکل طرفین زمان میخرند و فرصت پیدا میکنند به تصویری از یک توافق پایدارتر دست یابند.» این موضوع نشان میهد که جایگزین برجام هنوز مشخص یا مهیا نشده است. این جایگزین میتواند بسترسازی نظامی در منطقه خلیج فارس با محوریت رژیم صهیونیستی باشد.