اقتصاد آنلاین – مهسا نجاتی؛ روانشناسان تکاملی معتقدند که توانایی "حفظ ثروت" به انسان مدرن مزیت تعیین کنندهای در رقابت تکاملی با سایر انسانها داده است. نیک سابو حکایت جالبی در این خصوص در مقاله خود نوشت: "پرداخت هزینه: ریشههای پول"
زمانی که هموساپینها، حدود ۴۰ هزار تا ۳۵ هزار سال قبل از میلاد مسیح، باعث جابجایی انسانهای نئاندرتال در اروپا شدند، به دنبال آن انفجارهای جمعیتی رخ داد.
توضیح دلیل آن دشوار است؛ زیرا تازهواردان، هموساپینها، اندازه مغز یکسان، استخوانهای ضعیفتر و ماهیچههای کوچکتری نسبت به نئاندرتالها داشتند. بزرگترین تفاوت شاید انتقال ثروت باشد که توسط کلکسیونها موثرتر یا حتی ممکن شده است. شواهد نشان میدهد که هموساپینها از جمعآوری صدفها، ساختن جواهرات از آنها، نشان دادن آنها و معامله با آنها لذت میبردند.
بنابراین، توانایی حفظ ثروت یکی از پایههای تمدن بشری است. از لحاظ تاریخی، انواع مختلفی از فناوریهای حفظ ثروت وجود داشته که دائما تغییر کرده و با امکانات تکنولوژیکی آن زمان سازگار شده است.
همه فناوریهای حفظ ثروت یک عملکرد خاص را انجام می دهند: ذخیره ارزش. در میان اشکال اولیه، جواهرات دستساز است. در ادامه، چهار فناوری متداول حفظ ثروت امروزی (طلا، اوراق قرضه، املاک و مستغلات و سهام) را با بیتکوین مقایسه میکنیم تا نشان دهیم که چرا عملکرد ضعیفی دارند و بیتکوین چقدر کارآمد میتواند به ما در پسانداز و برنامهریزی برای آینده خود کمک کند.
در خصوص سهام باید گفت که میتوان بر ETFها به عنوان ابزارهای سهام که به عنوان ابزاری برای پسانداز بلندمدت استفاده میشود، تمرکز کرد.
همانطور که توسط ویجی بوجاپاتی توضیح داده شد، زمانی که ذخیرههای ارزش با یکدیگر رقابت میکنند، این ویژگیهای منحصر به فرد است که یک ذخیره ارزش خوب را ایجاد میکند و به فرد اجازه میدهد در رقابت با دیگری پیشی بگیرد.
دوام، قابل حمل بودن، قابل تعویض بودن، تقسیم پذیری و به خصوص کمیاب بودن از ویژگیهای یک ذخیره ارزش خوب در نظر گرفته میشود. این ویژگیها تعیین میکنند که چه چیزی به عنوان ذخیره ارزش استفاده میشود.
به عنوان مثال، جواهرات ممکن است کمیاب باشند، اما به راحتی از بین میروند، قابل تقسیم و مطمئنا قابل تعویض نیستند.
طلا این خواص را بسیار بهتر برآورده میکند. طلا در طول زمان جایگزین جواهرات به عنوان فناوری مورد علاقه بشر برای حفظ ثروت شده و به عنوان موثرترین ذخیره ارزش برای ۵۰۰۰ سال خدمت کرده است.
با این حال، از زمان معرفی بیتکوین در سال ۲۰۰۹، طلا با اختلالات دیجیتالی مواجه شده است. دیجیتالی شدن تقریبا تمام کارکرد ذخیره ارزش را بهینه میکند. بیتکوین نه تنها بهعنوان یک ذخیره ارزش، بلکه به عنوان یک پول ذاتی دیجیتال عمل میکند که در نهایت طلا را در عصر دیجیتال شکست میدهد.
دوام: طلا پادشاه بی چون و چرای دوام است. بیشتر طلاهایی که استخراج شده امروزه باقی مانده است. بیتکوین، رکوردهای دیجیتالی است. بنابراین، این نمود فیزیکی آنها نیست که دوام و پایداری آنها را باید در نظر گرفت، بلکه دوام نهادی است که آنها را صادر میکند.
بیتکوین که هیچ مرجع صادر کنندهای ندارد، ممکن است تا زمانی که شبکهای که آنها را ایمن میکند دست نخورده باقی بماند، بادوام در نظر گرفته شود.
هنوز برای نتیجهگیری در مورد دوام آن زود است. با این حال، نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد، علیرغم مواردی که دولتها تلاش میکنند بیتکوین را تنظیم کنند و سالها حملات، این شبکه به عملکرد خود ادامه داده و درجه قابلتوجهی از «ضد شکنندگی» را نشان میدهد. در واقع، با نزدیک به ۹۹.۹۹ درصد مدت زمان فعال بودن، این یکی از قابل اعتمادترین شبکههای کامپیوتری تا کنون است.
قابلیت انتقال: قابلیت انتقال بیتکوین بسیار برتر از طلا است، زیرا اطلاعات میتوانند با سرعت نور حرکت کنند (به لطف ارتباطات راه دور). طلا جذابیت خود را در عصر دیجیتال از دست داده است. شما نمیتوانید طلا را از طریق اینترنت ارسال کنید.
قابلیت انتقال آنلاین طلا به سادگی وجود ندارد. برای چندین دهه، ناتوانی در دیجیتالی کردن طلا مشکلاتی را در سیستم پولی ما ایجاد کرد که از لحاظ تاریخی مبتنی بر طلا بود.
با دیجیتالی شدن پول، به مرور زمان این موضوع دیگر قابل درک نبود که آیا ارزهای ملی واقعا پشتوانه طلا هستند یا خیر. همچنین نقل و انتقالات طلا از طریق مرزها به دلیل وزن آن دشوار است که از این رو، مشکلاتی را برای تجارت جهانی ایجاد کرده است.
به دلیل ضعف طلا از نظر قابلیت انتقال، سیستم پولی مبتنی بر فیات فعلی ما وجود دارد. بیتکوین راه حلی برای این مشکل است؛ زیرا یک کالای دیجیتالی کمیاب بومی بوده که به راحتی قابل انتقال است.
تقسیم پذیری: بیتکوین کاملا دیجیتالی است، بنابراین تقسیم پذیری آن در مقایسه با طلا بسیار بهتر است. اطلاعات را میتوان تقریبا به صورت بینهایت با هزینه حدودا صفر تقسیم و دوباره ترکیب کرد (مانند اعداد). یک بیتکوین را میتوان به ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ واحد به نام ساتوشی تقسیم کرد.
از طرف دیگر تقسیم طلا دشوار است. به ابزار خاصی نیاز دارد و خطر از دست دادن طلا را در این فرآیند به همراه دارد، حتی اگر فقط گرد و غبار باشد.
قابلیت تعویض: طلا را میتوان به عنوان مثال با یک لوگوی حکاکی شده تشخیص داد، اما میتواند ذوب شود و سپس کاملا قابل تعویض است. با بیتکوین، تعویضپذیری بسیار دشوار است.
بیتکوین اطلاعات دیجیتالی است که به طور عینی قابل تشخیصترین مفهوم در جهان به شمار میرود (مانند کلمه نوشته شده). با این حال، از آنجایی که همه تراکنشهای بیتکوین شفاف هستند، دولتها میتوانند استفاده از بیتکوین را که برای فعالیتهایی که غیرقانونی تلقی میشوند، ممنوع کنند.
این موضوع، تاثیر منفی بر قابلیت تعویض بیتکوین و استفاده از آن به عنوان وسیله مبادله خواهد داشت، زیرا زمانی که پول قابل تعویض نباشد، هر واحد پول ارزش متفاوتی دارد و پول، قابلیت تعویض واسط خود را از دست داده است.
این بر عملکرد ذخیره ارزش بیتکوین تأثیر نمیگذارد، بلکه بر پذیرش آن به عنوان پول تأثیر میگذارد که میتواند اثر منفی بر قیمت آن داشته باشد. قابلیت تعویض طلا نسبت به بیتکوین برتر است، اما معایب قابل حمل بودن طلا آن را به عنوان یک وسیله مبادله یا ذخیره دیجیتال ارزش بیفایده میکند.
کمیاب بودن: طلا نسبتا کمیاب بوده و نرخ تورم سالانه آن ۱.۵ درصد است. با این حال، عرضه آن محدودیت ندارد. همیشه اکتشافات جدیدی از طلا وجود دارد و این احتمال وجود دارد که با ذخایر بزرگی در فضا مواجه شویم.
قیمت طلا کاملا ثابت نیست. زمانی که قیمت طلا افزایش مییابد، انگیزهای برای استخراج طلا با شدت بیشتری وجود دارد که میتواند عرضه را افزایش دهد. علاوه بر این، طلای فیزیکی را میتوان با فلزات کم ارزش رقیق کرد که بررسی آن دشوار است.
همچنین، طلا که در حسابهای آنلاین از طریق ETCها یا سایر محصولات نگهداری میشود، اغلب کاربردهای متعددی دارد که کنترل آن نیز دشوار است و با افزایش مصنوعی عرضه، بر قیمت تأثیر منفی میگذارد.
از سوی دیگر، عرضه بیتکوین به میزان قابل توجهی محدود بوده و هرگز بیش از ۲۱.۰۰۰.۰۰۰ واحد نخواهد بود. بیتکوین طراحی شده است که ضد تورم باشد، به این معنی که در طول زمان تعداد کمتری از آن وجود خواهد داشت.
نرخ تورم سالانه بیتکوین در حال حاضر ۱.۷۵ درصد است و همچنان کاهش خواهد یافت. طبق کد پروتکل، پاداش استخراج بیتکوین تقریبا هر ۴ سال یکبار نصف میشود. ۱۰ سال دیگر نرخ تورم آن ناچیز خواهد بود. آخرین بیتکوین در سال ۲۱۴۰ استخراج خواهد شد. پس از آن، نرخ تورم سالانه بیتکوین صفر خواهد بود.
قابلیت حسابرسی: این یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد برای ذخیره ارزش نیست، اما همچنان مهم است؛ زیرا اطلاعاتی را در مورد اینکه آیا یک ذخیره ارزش برای یک سیستم مالی منصفانه و شفاف مناسب است یا خیر، ارائه میدهد.
بیتکوین در کوچکترین مقیاس، کاملا رسا است. هیچ کس نمیداند چقدر طلا و چه میزان دلار آمریکا در جهان وجود دارد. همانطور که سام عباسی اشاره کرد، بیتکوین اولین دارایی بوده که کاملا قابل حسابرسی عمومی، عمومی و جهانی است.
این امر از ریسک بازپرداخت جلوگیری میکند، رویهای که به موجب آن بانکها و کارگزاران از داراییهایی که بهعنوان وثیقه توسط مشتریانشان ارسال میشود برای اهداف خود استفاده میکنند. این کار همچنین ریسک زیادی را از سیستم مالی خارج می کند.
این موضوع امکان را برای اثبات ذخایر فراهم میکند، جایی که یک موسسه مالی باید آدرس بیتکوین یا تاریخچه تراکنش خود را ارائه دهد تا ذخایر خود را نشان دهد.
در سال ۱۹۴۹ بنجامین گراهام، اقتصاددان، استاد و سرمایهگذار آمریکایی متولد بریتانیا، «سرمایهگذار هوشمند» را منتشر کرد که یکی از کتابهای پایهگذار سرمایهگذاری ارزشی و کلاسیک ادبیات مالی محسوب میشود.
یکی از اصول او این است که یک "پرتفوی متعادل" باید از ۶۰ درصد سهام و ۴۰ درصد اوراق قرضه تشکیل شود، زیرا او معتقد بود اوراق قرضه از سرمایهگذاران در برابر ریسک قابل توجه در بازارهای سهام محافظت میکند.
در حالی که بسیاری از چیزهایی که گراهام در آن زمان توصیف کرد، امروز نیز منطقی است، من استدلال میکنم که اوراق قرضه، بهویژه اوراق قرضه دولتی، جایگاه خود را بهعنوان یک پوشش در یک پرتفوی از دست دادهاند.
بازده اوراق قرضه نمیتواند مطابق با تورم پولی باشد و سیستم پولی ما که اوراق قرضه بخشی از آن است، به طور سیستماتیک در معرض خطر است.
این موضوع به این دلیل است که سلامت مالی بسیاری از دولتهایی که قلب سیستم پولی و مالی ما را تشکیل میدهند در خطر است. زمانی که ترازنامه دولت در شکل مناسبی بود، ریسک ضمنی نکول توسط دولت تقریبا صفر بود که به دو دلیل است. اول، توانایی آنها برای مالیات، ثانیا و مهمتر از آن، توانایی آنها برای چاپ پول به منظور پرداخت وامهای آن است.
در گذشته این استدلال منطقی بود، اما در نهایت چاپ پول به یک "مرد ترسناک اعتباری" تبدیل شد، همانطور که گرگ فاس توضیح داد.
دولتها بیش از هر زمان دیگری پول را وارد گردش میکنند. دادههای فدرال رزرو، سیستم بانک مرکزی ایالات متحده، نشان میدهد که مقیاس گستردهای از موجودی دلار، معروف به M2، از ۱۵.۴ تریلیون دلار در ابتدای سال ۲۰۲۰ به ۲۱.۱۸ تریلیون دلار در پایان دسامبر ۲۰۲۱ افزایش یافته است.
افزایش ۵.۷۸ تریلیون دلاری معادل ۳۷.۵۳ درصد از کل عرضه دلار است. این بدان معناست که نرخ تورم پولی دلار طی ۳ سال گذشته به طور متوسط بیش از ۱۰ درصد در سال بوده است. اوراق قرضه خزانهداری ایالات متحده بازدهی کمتری دارند.
بازدهی که فرد میتواند فردا از پول خود به دست بیاورد، با جدا شدن از آن پول امروز، از نظر تئوری باید برای جبران ریسک و هزینه فرصت مثبت باشد.
با این حال، اوراق قرضه تبدیل به یک تعهد قراردادی برای از دست دادن پول در هنگام قیمت گذاری تورم شده است. علاوه بر این، خطر یک شکست سیستماتیک وجود دارد. سیستم مالی جهانی به طور برگشتناپذیر شکسته شده است و اوراق قرضه به عنوان پایه و اساس آن در معرض خطر بالایی قرار دارند.
حجم اعتبار غیرمسئولانهای در بازار وجود دارد. در دهههای اخیر، بانکهای مرکزی سیاستهای بدهی بسیار ضعیفی داشتهاند و دولتهای ملی مقادیر زیادی بدهی متحمل شدهاند.
آرژانتین و ونزوئلا پیش از این در پرداخت بدهی خود قصور کردهاند. این احتمال وجود دارد که کشورهای بیشتری بدهی خود را نکول کنند. این پیش فرض به این معنی نیست که آنها نمیتوانند با چاپ پول بیشتر بدهی خود را بازپرداخت کنند.
با این حال، این امر باعث کاهش ارزش پول ملی و تورم شده و سبب میشود اکثر اوراق قرضه با بازدهی نسبتا پایینشان جذابیت کمتری داشته باشند.
در ۵۰ سال گذشته، زمانی که سهام فروخته شد، سرمایهگذاران به سمت «امن بودن» اوراق قرضه گریختند که در محیطهای «پر ریسک» افزایش مییابد.
این پویایی پایه و اساس پرتفوی بدنام ۴۰/۶۰ را ایجاد کرد - تا اینکه این واقعیت در نهایت در مارس ۲۰۲۰ سقوط کرد، زمانی که بانکهای مرکزی تصمیم گرفتند بازار را پر از پول کنند. تلاش برای تثبیت اوراق قرضه تنها به افزایش تقاضا برای بیتکوین در طول زمان منجر میشود.
فلسفه گراهام در درجه اول حفظ سرمایه و سپس تلاش برای رشد آن بود. با بیتکوین میتوان ثروت را به روشی مستقل و با ریسک اعتباری یا طرف معامله کاملا صفر ذخیره کرد.
با توجه به سطوح بالای تورم پولی در دهههای اخیر، نگهداری پول در حساب پسانداز برای حفظ ارزش پول کافی نیست. در نتیجه، افراد بسیاری بخش قابل توجهی از ثروت خود را در املاک و مستغلات نگهداری میکنند که به یکی از ذخایر ارزش ترجیحی تبدیل شده است.
در این ظرفیت، بیتکوین با املاک و مستغلات رقابت میکند، ویژگیهای مرتبط با بیتکوین آن را به یک ذخیره ایده آل از ارزش تبدیل میکند.
عرضه محدود است، به راحتی قابل حمل، قابل تقسیم، بادوام، قابل تعویض، مقاوم در برابر سانسور و غیر حضانتی است.
املاک و مستغلات نمیتوانند با بیتکوین به عنوان ذخیره ارزش رقابت کنند. بیتکوین کمیابتر، دارای نقدینگی بالاتر، دارای جابجایی آسانتر و مصادره آن سختتر است.
تقریبا بدون هیچ هزینهای با سرعت نور میتوان آن را به هر نقطه از جهان ارسال کرد. از سوی دیگر، مصادره املاک و مستغلات در مواقع بحران بسیار دشوار است، همانطور که اخیرا در اوکراین نشان داده شده است، جایی که بسیاری برای محافظت از ثروت خود، پذیرش نقل و انتقالات و کمکهای مالی و رفع نیازهای روزانه به بیتکوین روی آوردند.
مایکل سیلور، در مصاحبه اخیر با نیک باتیا، نکات منفی املاک و مستغلات را به عنوان دارایی ذخیره ارزش توضیح داد. همانطور که توسط سیلور توضیح داده شده، املاک و مستغلات به طور کلی نیاز به توجه زیادی در زمینه تعمیر و نگهداری دارند.
اجاره، تعمیرات، مدیریت املاک، هزینههای بالا توسط املاک و مستغلات به وجود میآیند. به عنوان مثال، املاک تجاری، بسیار سرمایهبر بوده و بنابراین برای اکثر مردم جالب نیستند.
علاوه بر این، تلاشها برای دسترسی بیشتر به این دارایی نیز شکست خورده است، زیرا سرمایهگذاریهای ردیف دوم در املاک و مستغلات مانند تراستهای سرمایهگذاری املاک و مستغلات (REITs) از نگهداری واقعی این دارایی کوتاهی میکنند.
همانطور که بیتکوین (دارایی دیجیتال) به چرخه پذیرش خود ادامه میدهد، ممکن است جایگزین املاک و مستغلات (دارایی فیزیکی) به عنوان ذخیره ارزش ترجیحی شود.
در نتیجه، ارزش دارایی فیزیکی ممکن است به ارزش مطلوب سقوط کند و دیگر ارزش پولی استفاده به عنوان ذخیره ارزش را نداشته باشد.
در آینده، بازده بیتکوین چندین برابر بیشتر از املاک و مستغلات خواهد بود، زیرا بیتکوین در ابتدای چرخه پذیرش خود قرار دارد. علاوه بر این، به احتمال زیاد شاهد بازگشت سرمایهگذاریهای املاک و مستغلات مانند گذشته نخواهیم بود.
از سال ۱۹۷۱، قیمت مسکن تقریبا ۷۰ برابر شده است. فراتر از آن، همانطور که دیلن لکلر در پادکست مقالهاش با عنوان «نتیجه چرخه بدهی بلندمدت» اشاره میکند، دولتها تمایل دارند در مواقعی مانند این از شهروندان مالیات بگیرند.
املاک و مستغلات به راحتی مشمول مالیات میشوند و انتقال آنها به خارج از یک حوزه قضایی دشوار است. املاک و مستغلات در خارج از محدوده هر حوزه قضایی در برابر توقیف و سانسور مقاوم است.
بیتکوین در مقابل ETFها
صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) از سرمایهگذاری شاخص پدید آمدند که از یک استراتژی سرمایهگذاری منفعل استفاده میکند تا مدیر را ملزم کند اطمینان حاصل کند که داراییهای صندوق با شاخصهای معیار مطابقت دارد.
در سال ۱۹۷۶، جک بوگل، بنیانگذار گروه ونگارد، اولین صندوق شاخص، ونگارد ۵۰۰ را راهاندازی کرد که بازده اس اند پی ۵۰۰ را ردیابی می کند. امروزه، ETFها بیش از ۱۰ تریلیون دلار را مدیریت میکنند.
بوگل یک پایه فکری داشت: گزینش فعال سهام یک تمرین بیهوده است. به یاد میآورم که او چندین بار در مصاحبههایش گفته بود که در طول عمر، تنها ۳ درصد احتمال دارد که یک مدیر صندوق بتواند به طور مداوم از بازار بهتر عمل کند.
او به این نتیجه رسید که برای سرمایهگذاران متوسط، شکست دادن بازار دشوار یا غیرممکن است و این باعث شد که راههایی را برای کاهش هزینههای مرتبط با سرمایهگذاری و ارائه محصولات مؤثری که سرمایهگذاران را قادر به مشارکت در رشد اقتصادی و پسانداز میکنند، اولویتبندی کند.
صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص نسبت به صندوقهایی با طرحهای مدیریت فعالتر به معاملات کمتری برای حفظ پرتفوی خود نیاز داشته و بنابراین تمایل به تولید بازده مالیاتی کارآمدتری دارند.
مفهوم ETF خوب است، اما بیتکوین بهتر است. شما میتوانید زمینههای زیادی را از طریق ETF پوشش دهید، اما همچنان باید خود را به یک شاخص، صنعت یا منطقه محدود کنید.
بیتکوین مانند " یکETF روی استروئیدها" است. اجازه دهید توضیح دهم: وعده بیتکوین حداقل باید تا به حال روی لب همه باشد. یک شبکه کامپیوتری غیرمتمرکز (بیتکوین) با ارز دیجیتال مخصوص به خود (بیتکوین)، به عنوان یک شبکه همتا به همتا، تبادل و بالاتر از همه، ذخیره ارزش را امکان پذیر میکند.
این بهترین پول و پروتکل پایه برای کارآمدترین شبکه تراکنش موجود (شبکه لایتنینگ) است که ما داریم. این احتمال وجود دارد که بیتکوین در آیندهای نه چندان دور به شبکه غالب تراکنشها و ذخیره ارزش تبدیل شود.
در آن مرحله، به عنوان یک شاخص بهرهوری جهانی عمل خواهد کرد. هرچه بهرهوری بیشتری داشته باشیم، ارزش بیشتری ایجاد کنیم، تراکنشهای بیشتری انجام شود، ارزش بیشتری ذخیره شود، تقاضا برای بیتکوین بیشتر شود، قیمت بیتکوین بالاتر میرود.
من به این نتیجه رسیدهام که به جای استفاده از ETF برای ردیابی شاخصهای خاص، میتوانم از بیتکوین برای مشارکت در بهرهوری کل بشریت استفاده کنم. همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، بازده بیتکوین از زمان آغاز به کار از تمام ETFها بهتر بوده است.
SPDR S&P 500 ETF Trust بزرگترین و قدیمیترین ETF در جهان است. این برای ردیابی شاخص بورس اس اند پی ۵۰۰ طراحی شده است. این عملکرد در دهه گذشته (۲۶ اکتبر ۲۰۱۲ تا ۲۵ اکتبر ۲۰۲۲) ۱۶۸ درصد بود که به معنای متوسط بازده سالانه ۱۶.۶۸ درصد است. این میزان بازده بد نیست، به خصوص با توجه به اینکه تنها کاری که یک سرمایهگذار باید انجام میداد، هولد کردن بود.
با این حال، در مدت مشابه، عملکرد بیتکوین ۱۵۸.۳۸۲.۳۶۲ درصد؛ بود یعنی بیش از ۲۰۰ درصد در سال. همه ما این جمله را شنیدهایم که عملکرد گذشته شاخصی برای عملکرد آینده نیست، ممکن است درست باشد.
اما در مورد بیتکوین اینطور نیست. هر چه سهام بالاتر رود، به دلیل نسبت P/E، ریسک بیشتری دارد. وقتی قیمت بیتکوین افزایش مییابد، به دلیل نقدینگی، اندازه و تسلط جهانی، تخصیص آن با خطر کمتری همراه می شود. شبکه بیتکوین اکنون به اندازهای رسیده است که دوام خواهد داشت (اثر لیندی).
بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که بیتکوین احتمالا به عملکرد بهتر از ETF در آینده ادامه میدهد.
بیتکوین مزایای دیگری نسبت به ETF دارد. اولا، ساختار هزینه کمتری دارد، ثانیا، ETF سبدی از اوراق بهادار است که توسط شخص ثالث نگهداری میشود.
شما آزاد نیستید که ETFهای خود را دور بریزید. اگر بانک شما به هر دلیلی تصمیم به بستن حساب شما بگیرد، ETF های شما نیز از بین میروند.
از سوی دیگر، بیتکوین را نمیتوان به این راحتی از شما گرفت یا از دسترسی به آن محروم کرد. علاوه بر این، بیتکوین را میتوان به دلخواه با سرعت نور در اینترنت جابه جا کرد و مصادره آن را تقریبا غیرممکن میکند.
بیتکوین بهترین فناوری حفظ ثروت برای عصر دیجیتال است. یک دارایی بومی دیجیتال کمیاب و بدن ریسک طرف مقابل که قابل افزایش نیست و به راحتی قابل حمل است.
یک ذخیره ارزش دیجیتال و قابل انتقال در قدرتمندترین شبکه کامپیوتری جهان. با توجه به اینکه شبکه بیتکوین از نظر تئوری میتواند تمام ثروت جهان را ذخیره کند (طبق گزارش گروه مشاوره بوستون، ثروت جهانی در سال ۲۰۲۱ به رکورد ۵۳۰ تریلیون دلار رسید)، ممکن است کارآمدترین روشی باشد که ما انسانها برای ذخیره ارزش پیدا کردهایم.
با نگه داشتن بیتکوین از ثروت شما محافظت میشود، احتمالا در طول این فرآیند اولیه کسب درآمد، آن را ۱۰ برابر، ۱۰۰ برابر، شاید ۵۰۰ برابر افزایش میدهد. اگر برای چند دهه آینده آن را نگه دارید.
در پایان، میخواهم دوباره به جک بوگل که تأثیر زیادی بر من داشت، بپردازم. همانطور که توسط اریک بالچوناس توصیف شده است، زندگی کاری بوگل جمع با تفریق است. رهایی از کارمزد مدیریت، خلاص شدن از شر گردش مالی، خلاص شدن از شر دلالان، رهایی از احساسات انسانی و تعصب.
تمام زندگی کاری او در جهتی مشابه بوده است و به همین دلیل، من فکر میکنم بیتکوین به خوبی با اخلاق سرمایهگذاری او مطابقت دارد.
فلسفه اولیه بوگل سرمایه گذاری «عقل سلیم» بود. او در سال ۲۰۱۲ به رویترز گفت: «بیشتر از همه، شما باید منظم باشید و پسانداز کنید، حتی اگر از سیستم مالی فعلی ما متنفر باشید. زیرا اگر پسانداز نکنید، مطمئنا هیچ چیز نخواهید داشت.»
بیتکوین بسیار شبیه به چیزی است که بوگل با صندوقهای متقابل غیرفعال تصور می کرد. وسیلهای برای پسانداز بلندمدت برای سرمایهگذاران که درآمد قابل تصرف خود را با هزینه و ریسک کم قرار دهند.
به نقل از جک بوگل، نوسانات بیتکوین یا مطبوعات منفی نباید حواس شما را پرت کند، در مسیر بمانید. ما هنوز در ابتدای مسیر هستیم. صبور باشید. آینده شما از شما تشکر خواهد کرد.