خبرگزاری فارس - آذربایجان شرقی- حسن عبدالهی: «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، شعاری که اگر رسانههای جمعی مانند امروز در دهه هفتاد شمسی نیز بر همه ابعاد زندگی ایرانیها احاطه داشتند، بدون شک جز رویدادهای ترند و پر تکرار برای سال.ها معرفی میشد، شعاری که نماد نخستین برنامه تنظیم خانواده در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی بود و به دنبال افزایش نرخ رشد جمعیتی به چهار درصد پس از سالهای جنگ تحمیلی از سوی دولت سازندگی اجرا شد.
بدون شک دهه شصتیهای آن زمان و نسل ۳۰ و ۴۰ ساله کنونی روزهایی را که این شعار به پر تعدادترین شکل روی در و دیوار کوچه و خیابانها و تابلوهای تبلیغاتی و صفحه معدود شبکههای تلویزیونی نقش می.بست، به خوبی به یاد میآورند، شعاری که حتی بر روی سر در مراکز بهداشت نیز خودنمایی میکرد و سعادت و خوشبختی خانواده های ایرانی را منوط به کم بودن تعداد فرزندان میدانست.
سرشماری سال ۱۳۶۵ حاکی از روند سریع رشد جمعیت در جمهوری اسلامی ایران بود بهگونهای که از اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد به واسطه شرایط پس از جنگ و نیاز به نیروی جوان برای کار و تولید، رشد جمعیتی چهار درصدی را تجربه میکرد و اجرای طرح تنظیم خانواده با شعار معروف «فرزند کمتر، زندگی بهتر» به بهانه کنترل این رشد جمعیت در سال ۱۳۶۸ توسط دولت وقت و با مکلف کردن وزارتخانه های بهداشت، فرهنگ و آموزش عالی، آموزش و پرورش و صدا و سیما برای اجرای برنامه های آموزشی و تبلیغاتی برای کنترل جمعیت کلید خورد.
شتاب و عجله در انجام اقدامات مربوط به این برنامه به حدی بود که تشکیل «شورای تحدید موالید» به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۶۹ و ایجاد «اداره کل جمعیت و تنظیم خانواده» در سال ۱۳۷۰ در همان وزارتخانه و تصویب «قانون تنظیم خانواده» توسط مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۲ صورت گرفت و در قالب برنامه تنظیم خانواده اقداماتی چون کنترل بارداری در زنان و حتی مردان از طرقی چون ارائه رایگان وسائل پیشگیری از بارداری، اعمال وازکتومی و توبکتومی، توزیع رایگان قرصهای ضد بارداری صورت گرفت.
خانوادههایی با بیش از دو فرزند نیز با اقدامات تنبیهی چون عدم پرداخت حق عائله مندی برای فرزندان چهارم به بعد و حتی عدم ارائه شناسنامه به کودکان سوم به بعد مواجه شدند و البته این اقدامات پس از متعهد شدن ایران به صفر کردن نرخ رشد جمعیتی خود در کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه قاهره در سال ۱۳۷۳ شدت و سرعت بیشتری به خود گرفت به گونه ای که هر چند از اوایل دهه ۹۰ با هشدار و انزارهای مقام معظم رهبری برنامههای مربوط به تنظیم خانواده تا حد زیادی متوقف شد، اما در سایه اجرای بیش از دو دههای این برنامه، کشوری که در اوایل دهه ۷۰ نرخ رشد جمعیتی چهار درصدی داشت، امروز با نرخ رشد ۱.۶۹ درصدی با بحران قریب الوقوعی تحت عنوان پیری جمعیت روبروست.
دستهای پشت پرده و سربازان و مهره های داخلی کاهش سرسره ای جمعیت ایران
محمد اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر کشور در امور جمعیتی در همین خصوص میگوید: از سال ۶۴ شمسی مورد هجمه برنامهریزی شده اجتماعی و اقتصادی قرار گرفتیم، از سال ۶۷ با تغییر نام دولت از دولت جنگ به دولت سازندگی، دو و نیم میلیارد دلار به ایران وام داده شده که ۱۵۰ میلیون دلار آن در حوزه جمعیت بود و این کمکهای بیمنت در حالی انجام میشد که کشور تورم ۴۹ درصدی را تجربه می کرد و در چنین شرایطی قانون تعدیل را به ما تحمیل کردند و همه وام ها را نیز از ما گرفتند اما نکته جالب این بود که از سال ۶۷ به بعد کمکهای مالی برای کاهش جمعیت ایران همچنان ادامه داشت و ۱۵۰ میلیون دلار سالانه در این زمینه هزینه میشد.
وی با اشاره به کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه قاهره (ICPD) در سال ۷۳ و تعهد وزیر بهداشت وقت برای صفر کردن نرخ رشد جمعیتی ایران میافزاید: در نتیجه این اقدامات آنچه که نباید، اتفاق افتاد و طبق اطلاعات سازمان ملی آمار صفر شدن نرخ رشد جمعیت ایران محقق شد و این موضوع مثل این است که مغازه داری دم دکان خود بنشیند و دعا کند که مشتری نداشته باشد.
اکبری با ابراز تعجب و ابهام در مورد تحمیق دولت وقت و فریبی که در زمینه جمعیتی خورده، تاکید میکند: طبق تحقیقات ملی و بینالمللی نرخ رشد جمعیت ایران در ۷۰ سال گذشته به صورت سرسرهای افت کرده و اینکه گردانندگان نظم نوین جهانی در مورد کشوری که از دایره این نظم خارج شده، با چنین رویکردی برخورد کنند، تعجبی ندارد اما اینکه دولت سازندگی چگونه مجاب به این اقدام شده تعجب برانگیز است.
وی تصریح میکند: امروز نیز در شرایطی که رهبری شخصا بابت سیاستهای جمعیتی دهه ۶۰ و ۷۰ عذرخواهی کردهاند، اما مجدد در سرشماری سال ۹۵ با دروغگویی روشن، وضعیت جمعیتی کشور مطلوب و قابل قبول اعلام شده و باید ابتدا به طور دقیق بدانیم با چه کسی طرف هستیم تا بتوانیم برای مقابله با او برنامهریزی و اقدام کنیم و در موضوع
جمعیت این مهمترین کار است و باید معارضان داخلی و خارجی را بشناسیم و در غیر این صورت میبازیم.
دشمن برای موضوع جمعیتی ایران برنامهریزی کرده است
مشاور عالی وزیر کشور به جلسه اخیر سازمان فراماسونری آمریکا نیز اشاره کرده و میگوید: در این جلسه که با محوریت جنگ اوکراین برگزار شد، چهار برابر موضوع اصلی در مورد ایران صحبت شد و کسینحر رییس این سازمان خواستار از بین بردن ایران میشود و در این عرصه باید سربازان و مهره های داخلی دشمن را بشناسیم که از هر طیفی هستند و نویسنده کتاب تغییر زایش در ایران (the fertilaty transition in iran ) که جایزه های بین المللی را گرفت و توسط رئیس جمهور وقت کشور هم تقدیر شد، از جمله این مهرههاست که هر چند توسط اطلاعات سپاه دستگیر شد، اما با واسطههایی از طریق قوه قضایی حکم آزادی گرفت و اکنون از حلقه های موثر در حوزه جمعیت شناسی کشور است.
وی خاطرنشان میکند: مطالبهگری مردم در چنین زمینههایی برای مقابله با این برنامهها و توطئههایی مانند کنفرانس قاهره ضروری است که در آن ایران خود مکلف به نابودی خود شد و با چنین اقداماتی است که ملیندا گیتس همسر بیل گیتس از نرخ سریع کاهش باروری ایران به عنوان سریعترین اقدام این حوزه در جهان ابراز شادمانی کرده و برژینسکی کاهش جمعیت را بهترین راهکار برای حل و فصل موضوع ایران عنوان میکند.
وی تأکید میکند: دشمن برای موضوع جمعیتی ایران برنامهریزی کرده و خود ما با تسلیم کامل این برنامه را اجرا کرده ایم و اگر مردم وارد میدان شوند، میتوان امیدی به مسؤولان برای انجام کارها داشت و در این حوزه نیز اصل بر حرکت مردمی است و اطلاعات و دادههای علمی و پاسخ به سوالات و ابهامات عمومی نیز وظیفه ای است که ما در ستاد جمعیت کشور بر عهده داریم و با تلاش چهار هزار نیرو جواب لازم را برای هر سوال و ابهامی در این زمینه داریم.
کل ایران و ایرانیت ما در معرض خطر است
اکبری با بیان اینکه کل ایران و ایرانیت ما در معرض خطر است، میگوید: صرف نظر از اینکه عوامل داخلی نادان و حتی خوب اما بی عرضه در بحران جمعیتی کشور چه نقشی داشتهاند، موضوع اصلی سرعت اجرای کاهش نرخ رشد جمعیت است که در ایران طی ۱۰ سال اتفاق افتاد اما در انگلیس ۹۵ سال و در آمریکا بیش از بیش از ۸۰ سال طول کشید، آن هم در شرایطی که بر خلاف ایران نرخ نیروی کار این کشورها به هیچ عنوان دچار تغییر نشد.
نابودی جمعیت یک کشور از طریق سقط ممکن است
وی افزود: بونگارت میگوید نابودی جمعیت یک کشور از طریق سقط ممکن است و جالب است بدانیم که در مقابل ۱.۱ میلیون تولد سالانه در کشور ۱.۳ سقط اتفاق میافتد و بیش از ۵۴ درصد این سقطها با یک قرص اتفاق میافتد که شرکت واردکننده آن مشخص است و به صراحت میگوییم این پدیده کاملا دولتی است و اگر تنها مقابل این عمل حرام و غیراخلاقی گرفته شود، بخش مهمی از مشکل جمعیتی کشور حل میشود چون تنها ۷.۸ درصد سقطها مربوط به فرزندان نامشروع است و ۹۲ درصد باقی مربوط به فرزندان مشروع و حلال هستند و در حالی که دنیا به خاطر این موضوع ما را متهم می کند، برای آن حکم حقوقی و شرعی هم صادر کرده ایم.
این صاحب نظر در حوزه پزشکی اظهار داشت: اقتصاد مشوق مهم و موثر در حوزه جمعیتی است اما عامل ایجاد تغییر در ساختار جمعیتی نیست و دلیل این ادعا تجربه کشور فرانسه است که در آن مکرون رییس جمهور شخصا ریاست ستاد جمعیت این کشور را بر عهده گرفت و با این که پنج درصد تولید ناخالص داخلی خود را برای فرزندآوری اختصاص داد و نرخ آن را به بالای ۲.۱ درصد رساند، چون در زمینه فرهنگی کار نکرده بودند، این میزان دوباره به ۱.۸ درصد برگشته است.
وی تصریح کرد: هر چند دولت سیزدهم نیز اقداماتی را برای تسهیل شرایط اقتصادی در زمینه فرزندآوری انجام داده اما طرح این موضوع که تغییر شرایط اقتصادی لازمه اصلاح فرهنگ جمعیتی است، نوعی فرار رو به جلو است و اگر اصحاب رسانه و اندیشه می خواهند کمکی به مردم در بحث جوانی جمعیت کنند طبق فرموده رهبری باید توجه ویژهای به فرهنگ فرزندآوری و فرهنگ بهداشتی توجه ویژهای داشته باشند.
اکبری گفت: یک موضوع در اظهارات برندگان نوبل اقتصاد مبتنی بر جمعیت مشترک و آن تاکید بر تاثیر مستقیم نرخ رشد جمعیت بر قدرت اقتصادی است و رژیم حاکم بر سرزمینهای اشغالی این موضوع را به خوبی عملیاتی کرده و همین دلیل روندی است که در آن شاهدیم جوانان ما را روی دست میبرند و ما به غلط فکر میکنیم جوانان ما زرنگ هستند در حالی که کشورهای پذیرنده این نیروها برنده اصلی هستند.
رتبه سوم سالمندی و بحران جمعیت در آذربایجانشرقی
در این بین آذربایجانشرقی به عنوان یکی از استانهای استراتژیک کشور وضعیت نگران کننده تری دارد به گونه ای که مشاور عالی وزیر کشور در حوزه جمعیت معتقد است وضعیت جمعیتی این این استان جای گریه دارد و در حالی که تبریز از بنیانگذاران فرهنگ ایران است، راه خود را در حوزه جمعیت گم کرده است و به گفته مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری آذربایجانشرقی، این استان رتبه سوم کشور از نظر سالمندی را دارد و ۱۲ درصد جمعیت آن سالمند هستند و نرخ موالید نیز از سال ۱۳۹۱ به این طرف مرتبا کاهش داشته است.
زهرا کوهی، کاهش ۱۰ درصدی نرخ ازدواج افزایش ۸ درصدی نرخ طلاق استان نسبت به سال ۱۳۹۱ تصریح میکند: بر اساس آمارها با بحران جمعیت مواجه هستیم و به تاکید مقام معظم رهبری مقوله فرزندآوری و جوانی جمعیت امری بسیار مهم است و تشکلهای مردمی به عنوان راهگشا در این حوزه بسیار اهمیت دارند، چرا که استان ما رتبه سوم سالمندی کشور را دارد و در حوزه موالید نیز نسبت به ۹ ماهه سال قبل امسال تعداد تولد نوزاد در استان سه هزار مورد کمتر شده است.
به صدا درآمدن آژیر قرمز در حوزه جمعیتی
تراب محمدی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار آذربایجانشرقی نیز جوانسازی جمعیت را یکی از مهمترین مباحث کشور دانسته و اظهار میکند: اگر به ۳۰ سال پیش برگردیم میبینیم در نتیجه اقدامات ماسونی که در حوزه جمعیت کشور شده، نرخ رشد جمعیت ۶.۵ درصدی کشور به ۱.۵ درصد کاهش یافته و در این میان آذربایجانشرقی یکی از استانهای سالمند کشور است و با روند کنونی، نرخ رشد جمعیت استان در سال ۱۴۱۵، صفر و در سال ۱۴۲۰ منفی خواهد شد و آژیر قرمز در حوزه جمعیتی به صدا درآمده و اگر امروز بیدار نشویم فردا به عنوان سالمند کسی را برای مراقبت و نگهداری نخواهیم داشت.
وی ادامه می دهد: معضل کاهش جمعیت تنها عامل اقتصادی ندارد، بلکه باید باورها و سبک زندگی عوض شود؛ به همین دلیل کارهای فرهنگی در این حوزه اهمیت پیدا میکند و در سطح کشور نیز برنامههای فرهنگی و توجیهی برای مدیران کشوری و استانی برگزار میشود و مسؤولان باید متوجه عمق این فاجعه باشند چون در استانی مانند آذربایجانشرقی به خاطر موقعیت ویژه جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی بیش از سایر مناطق کشور نیازمند اصلاح ساختار جمعیت و افزایش نرخ رشد جمعیت هستیم.
معاون استاندار آذربایجان شرقی خاطر نشان می کند: نیازمند تغییر تفکر عمومی در این خصوص هستیم، چرا که رفاه امروز خانوادهها با وضعیت چند دهه قبل قابل قیاس نبوده و با وجود بهبود این شرایط رغبت خانوادهها به فرزندآوری کاهش یافته و اکثر جمعیت ما در ۳۰ سال آینده سالمند خواهد بود و این معضلی برای آینده کشور است در حالی که لازمه اقتدار در هر زمینه منوط به جوانی جمعیت بوده و حل این مشکل تنها وظیفه دستگاهها و مجموعههای دولتی نبوده و جز به دست زنان و مردان جوان این کشور حل نخواهد شد.
فرصت آزمون و خطا در حوزه جوانی جمعیت را نداریم
زینب اختری مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده و دبیر ستاد جمعیت کشور نیز معتقد است: مردمی کردن حکمرانی، نگاهی کلان در دولت اسلامی است و باید الگوی آن برای استفاده در سایر حوزهها ایجاد شود و قانون جوانی جمعیت با این رویکرد و طبق بررسی و پژوهشهای متعدد مصوب و ابلاغ شده اما به تنهایی کفاف موضوع جوانی جمعیت را نمیکند.
وی میگوید: در ستاد جوانی جمعیت از هر استان سه نفر از مجموعههای مردمی را دعوت میکنیم و با توجه به ارتباط مستقیم این مجموعهها با مردم و تاکید مقام معظم رهبری بر لزوم تکثر و تعدد اقدامات مردمی، پیگیر این مهم هستیم و در واقع قرارگاهی مردمی در کنار ستاد جوانی جمعیت ایجاد شده است.
دبیر ستاد جمعیت کشور تأکید میکند: فرصت آزمون و خطا در حوزه جوانی جمعیت را نداریم و با تشکیل اتاق وضعیت کشوری و استانی، به دنبال استفاده از نتایج تحلیل دادهها برای جهتدهی مستقیم حرکت نهادهای مردمی در سطح استانها و شهرستانها هستیم و طبق همین دادهها آذربایجانشرقی سومین استان پیر کشور است و ما به عنوان ستاد وظیفه بسترسازی را برای گسترش فعالیت نهادهای مردمی انجام میدهیم.
اختری میگوید: در طراحی برنامه اقدام و عمل بوم جمعیتی استانها با توانافزایی گروههای مردمی، مسیر فعالیتهای اجتماعی با رویکرد حل بحران جمعیت ایجاد خواهد شد و این حساسسازی باید با تلاش گروههای مردمی تا کف جامعه نیز صورت گیرد و این مهم نیازمند اطلاعات دقیق علمی است که حضور افرادی چون دکتر اکبری به عنوان یکی از یک درصد دانشمندان برتر جهان در مقام مشاور عالی وزیر کشور با همین هدف رویکرد بوده است.
خطر بسته شدن پنجره جمعیتی
پیشبینی و تخمین دقیق رفتار پدیدههایی که روی وضعیت اجتماعی، اقتصادی و محیطی تاثیرگذار هستند، نقش مهمی در اتخاذ تصمیمهای صحیح دارد. تحولات جمعیتی یک کشور بهعنوان مبنایی برای سیاستگذاری تصمیمگیریهای کلان است، بهطوریکه جمعیت، مبنای سرمایهگذاری در زمینه توسعه راه و مسکن، توسعه تولید و بنگاههای اقتصادی، توسعه تاسیسات آموزشی و درمانی، ایجاد تسهیلات رفاهی و تامین انرژی و... است.
از اینرو، عدم درک صحیح از تحولات جمعیتی منجربه ناهماهنگی در برنامهریزیها و درنهایت اتلاف سرمایه و زمان خواهد شد. بررسیها نشان میدهد با تحولاتی که طی سهدهه اخیر در کموکیف جمعیت کشور رخ داده، دو اتفاق مهم قابلمشاهده است؛ مورد اول کاهش قابلتوجه باروری و درنتیجه آن کاهش تعداد جمعیت جوان کشور است. مورد دوم مربوط به افزایش جمعیت در سن کار است.
براساس آمارهای مرکز آمار ایران، درحال حاضر از ۸۴میلیون جمعیت ایران بیش از ۶۱میلیون نفر در سن کار قرار دارند. همچنین پیشبینیهای انجامشده نیز تایید میکند این جمعیت به ۶۶میلیون نفر تا سال۱۴۲۵ خواهد رسید. این پیشبینی حکایت از آن دارد که جمعیت در سن کار کشور درحدود سه دهه آینده همچنان هرم سنی غالب در مقایسه با دیگر هرمهای سنی خواهد بود. این وضعیتی است که از میانه دهه ۱۳۸۰ در هرم جمعیتی ایران رخ داده و در جامعهشناسی اقتصادی از چنین فرصتی با نام «پنجره جمعیتی» و فرصتی طلایی برای توسعه و رشد اقتصادی یاد میشود. «پنجره جمعیتی» وضعیتی است که بیش از دوسوم جمعیت یک کشور در سن کار و فعالیت یعنی ١٥ تا ٦٤ سال قرار گرفته باشد و درنتیجه آن، فرصت طلایی و منحصربهفردی فراروی اقتصاد قرار میگیرد.
به هرحال پنجره جمعیتی دودهه است فرصت بینظیری را در اختیار اقتصاد ایران قرار داده و درصورت سیاستگذاری صحیح میتوان شاهد جهشهای بزرگ اقتصادی و اجتماعی بود. این فرصت بهویژه از این منظر حائز اهمیت است که طبق آمارهای بینالمللی، جمعیت در سن کار ایران بهلحاظ شاخصهای علمی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار داشته و اگر فرصتهای کار، اشتغال و تولید و کارآفرینی فراهم شود، با توسعه مهارتآموزی و کارورزی، میتوان از پس بسیاری از «نشدها» و «نتوانستنها» که بهویژه در 8سال اخیر بر کشور حاکم شده، برآمد.
لازم است تاکید کنیم، پنجره جمعیتی به همان نسبت که فرصتهای طلایی پیشروی اقتصادها قرار میدهد، درصورت کمتوجهی به آن، میتواند تهدیدهای سالمندی جمعیت را نیز بهوجود بیاورد. از اینرو، بهفعل درآمدن این فرصت، مستلزم توجه ویژه به نقش تغییرات ساختار سنی در «چرخه عمر اقتصادی» و سیاستگذاری و برنامهریزی شایسته، برای بهرهگیری هرچه بیشتر از آن است. حال آنطور که آمارها نشان میدهد، ساختار جمعیتی ایران در مقاطع مختلف گذشته، حال و آینده بهگونهای تغییر کرده که از ساختار کاملا جوان قبلی، درحال حاضر به یک ساختار میانسال رسیده و از این پس بهسمت ساختار سالخورده تغییر خواهد کرد. مخاطرات عدم جایگزینی جمعیت، افزایش سالمندی، افزایش فقر، مخاطرات ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، واردات نیروی کار، افزایش هزینههای بهداشتی-درمانی و آسیبپذیری سیستم سلامت ایران خواهد بود.
کاهش جمعیت مانع رشد اقتصادی ایران
در پژوهشی که طی سال ۱۳۹۸ توسط میری، مداح و راغفر با عنوان «سالمندی و رشد اقتصادی» انجام شده و نتایج آن در مجله سالمند مرکز تحقیقات سالمندی منتشر شده است، حکایت از آن دارد که اثر رشد جمعیت کمتر از ۱۴ سال از کل جمعیت، در کوتاهمدت بر رشد اقتصادی از لحاظ آماری معنیدار نیست، اما همین جمعیت در بلندمدت (زمانی که در سن کار قرار میگیرد)؛ اثر مثبتی روی رشد اقتصادی دارد. همچنین براساس نتایج این پژوهش، رشد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال (جمعیت در سن کار) از کل جمعیت بر رشد اقتصادی کوتاهمدت و بلندمدت اثر مثبت و معناداری داشت.
اثر رشد جمعیت سالمند یا بیش از ۶۴ سال در بلندمدت بر رشد اقتصادی کشور منفی است. این پژوهش توصیه میکند برای جبران اثرات سوءسالمندی، علاوهبر سیاستهای مشوق افزایش جمعیت، تمهیدات لازم برای افزایش مشارکت نیروی کار، افزایش مشارکت زنان، بهرهوری عوامل تولید و توسعه سرمایه انسانی اندیشیده شود. اما در پژوهشی دیگر که با عنوان «تاثیر رشد جمعیت بر رشد اقتصادی در کشورهای چهار گروه درآمدی» توسط محرابیان و صدقیسیگارچی انجام شده و در نشریه اقتصاد مالی (اقتصاد مالی و توسعه) منتشر شده، آمده است «بررسی وضعیت تاثیر جمعیت و نرخ زاد و ولد بر رشد اقتصادی در ۱۵۶ کشور نشان میدهد در سطح جهان و در چهار گروه مختلف درآمدی (بالا، متوسط رو به بالا، متوسط رو به پایین و پایین) آثار کاهش یا افزایش جمعیت متفاوت است.»
طبق نتایج این گزارش، در کشورهای پیشرفته و با درآمد بالا، افزایش جمعیت منجر به کاهش رشد اقتصادی در بلندمدت شده است. همچنین نرخ زاد و ولد در این گروه از کشورها چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم باعث کاهش رشد اقتصادی میشود. زیرا این کشورها مرحله خیز را گذرانده و به لحاظ اقتصادی توسعه پیدا کردهاند، از اینرو افزایش جمعیت و زاد و ولد در این کشورها هزینههای دولتی را افزایش داده و در بلندمدت منجر به کاهش رشد اقتصادی میشود. در این کشورها تکنولوژی و سرمایههای فیزیکی و انسانی حرف اول را در رشد تولید میزند، به همین دلیل بهجای افزایش نیروی کار در داخل کشور، بهدنبال تربیت نیروی کار مجرب و کاردان هستند.
طبق نتایج این پژوهش، در سایر گروههای درآمدی رشد جمعیت اثر مثبت و مستقیم بر رشد اقتصادی بلندمدت گذاشته است و به این دلیل است که این گروه از کشورها بهلحاظ توسعهیافتگی در مرحله خیز و گذر هستند، از اینرو افزایش جمعیت در آنها منجر به افزایش نیروی کار فعال در جامعه و درنتیجه افزایش رشد اقتصادی میشود. براساس این گزارش اثر کاهش جمعیت روی اقتصاد ایران نیز منفی است.
بدون شک بحران کاهش جمعیت یکی از بنیادی ترین تهدیدهای آینده ایران اسلامی است و عدم دقت نظر و حساسیت لازم در این خصوص می تواند در کنار دیگر تهدیدات تمامیت کشور را در معرض خطر قرار دهد اما باید به این نکته نیز توجه لازم صورت گیرد که مواجهه با این بحران تنها از طریق فرهنگی و با فرهنگسازی ممکن نخواهد بود چرا که به اذعان همه صاحب نظران بحث جمعیت و فرزندآوری ماهیتی چند وجهی دارد که موضوعات اقتصادی و معیشتی یکی از مهمترین و موثرترین مؤلفه هاست که غفلت از آن و تمرکز صرف بر روی اقدامات فرهنگی و اخطارهای تبلیغی در خصوص پیری جمعیت، باز کردن گره کور این بحران را غیرممکن خواهد کرد.
پایان پیام/ ۶۰۰۳۶/س