روزنامه شرق: علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، این روزها مجددا در بطن اتفاقی قرار گرفته که اخبارش سراسر دنیا را درنوردیده و همچنان تبعات آن ادامه دارد. ماجرای جدید مربوط به برگرداندن هواپیمایی است که همسر و دختر او را به مقصد دوبی میبرد. هواپیمایی ماهان در مسیر سفر به امارات مجبور به فرود در فرودگاه کیش شد و نهایتا همسر و دختر علی دایی از آن پرواز پیاده شدند. عنوان شد که دلیل چنین اقدامی که با واکنشهای منفی بسیاری روبهرو شد، مربوط به تعطیلی فروشگاه جواهرآلات همسر علی دایی در سه روز از آبانماه است. اگرچه آن اتفاق واکنشهای زیادی را به همراه داشت و مکررا دربارهاش صحبت شد ولی نهایتا بهطور رسمی مشخص نشد چرا مانع سفر خانواده علی دایی شدهاند؛ بهویژه اینکه قوه قضائیه هم بیانیه منتسب به خودش در این ماجرا را تکذیب کرد.
علی دایی هم با اظهار بیاطلاعی از دلیل واقعی این رفتار، خواستار شفافیت ماجرا شد. انتشار همین خبر در رسانههای بینالمللی دوباره نگاهها را متوجه فضای کنونی و اجتماعی ایران کرد و حساسیتهای بیشتری را برانگیخت. خود همان ماجرا به قدر کافی برای ایران در فضای رسانهای بینالمللی هزینه تراشیده ولی حالا حمید رسایی مدیرمسئول هفتهنامه ۹ دی که پیشتر اظهاراتش درباره علی کریمی هم حسابی خبرساز شده بود، در گفتوگویی ویدئویی خواستار برخورد شدیدتر با علی دایی شده است. او میگوید: «علی دایی که خانوادهاش میخواست برای کریسمس از کشور خارج شود حدود یک ماه و نیم پیش در قصه اردبیل دو بار در صفحهاش پست گذاشت و نوشت یک دختر سرزمین ما که کشته شده است. خانواده آن مرحومه گفتند آقای دایی شما اسطوره شهر ما هستی ولی این دختر خودکشی کرده است. تلویزیون گزارش تهیه کرده، اورژانس و مدرسه و آشنایان هم شهادت دادند، بعد علی دایی میگوید من اگر تحقیق نکردم بودم چنین حرفهایی را نمیزدم؛ یعنی آقا همگی بروید، دو هزار چیز ندارید... بعد کسی با او برخورد نمیکند». اشاره حمید رسایی به ماجرای مرگ دانشآموز اردبیلی برمیگردد که تلویزیون در گزارشهایی متعدد خبر از خودکشی او داد ولی علی دایی در اینستاگرام خبر از کشتهشدن این دانشآموز داده بود.
حالا حمید رسایی با کذبخواندن ادعای علی دایی خواستار برخورد با او شده و حتی برایش سؤال است که چرا کسی به علی دایی سیلی نمیزند. «آقای دایی این روزها صافصاف میچرخد. من رفتم پیش یکی از مسئولان عالی قضائی، گفتم آقا چه وضعی است؟ افکار عمومی پیش خودش چه میگوید؟ من حمید رسایی هم از خودم میپرسم این دایی اگر دروغ میگوید چرا یکی نمیزند در گوشش؟ گلمحمدی اگر دروغ میگوید چرا یکی نمیزند در گوشش؟ حالا علی کریمی آن طرف آب است، همه چیزش را فروخته و رفته، اینها که هنوز اینجا هستند... این بحث برای یک ماه و نیم پیش است. مسئول عالی قضائی به من گفت مصوبه شورای عالی امنیت ملی است که با اینها برخورد نشود. قرار شده دو کمیته تشکیل شود، این افراد فراخوانده شوند و از آنها توضیح بخواهند و تذکر دهند». رسایی ولی میگوید مصوبه شورای عالی امنیت ملی را هم قبول ندارد و حتی جرم علی دایی را هم پیش از محاکمه و بررسی اعلام میکند و او را به تشویش اذهان عمومی متهم میکند. او میگوید: «به آقای مسئول گفتم که اولا چنین مصوبهای غلط است، معلوم است که چنین مصوبهای با ضرورتهای جامعه و اصلاح این وضع تطبیق نمیکند. به علاوه اینکه تشکیل کمیته برای قبل از جرم است، این آدم (علی دایی) جرم را مرتکب شده است، او تشویش اذهان عمومی کرده است، فتنهگری کرده است. دیگر در چنین شرایطی نباید منتظر آن کمیتهها باشید، باید اقدام کنید».
اصرار عجیب حمید رسایی برای برخورد با علی دایی، سیلیزدن به او و برخورد با این چهره بینالمللی در شرایطی صورت گرفته که در وضعیت کنونی اظهارنظرات افراطی بیش از آنکه به اصلاح امور بینجامد، به وخامت اوضاع دامن میزند. اینکه درست بعد از اقدام نسنجیده اخیر مبنی بر بازگرداندن خانواده علی دایی و بازتاب منفی آن در رسانههای جهان، یکی از چهرههای نزدیک به جبهه پایداری خواستار برخورد تندوتیز با علی دایی میشود، یکی از آن ابهاماتی است که باید برایش پاسخ روشنی مطرح شود. مشخص نیست در این فضا سیلیزدن به علی دایی کدام درد موجود را تسکین میدهد یا اینکه کدام یک از مشکلات مردم را حلوفصل میکند. جالب آنکه حمید رسایی مصوبهها را هم قبول ندارد و دوست دارد بدون درنظرگرفتن عواقب، به صورت ضربتی با چهرههای محبوب مردمی برخورد شود. گو اینکه این اولین بار نیست که اظهارات تندوتیز او عصبانیت تعداد زیادی از مردم معترض را به همراه داشته است. پیشتر و زمانی که علی کریمی با فعالیت مجازیاش حسابی خبرساز شده بود، همین حمید رسایی با تهدید علی کریمی به توقیف اموال برای او خطونشان کشید که قرار است مثل زم اعدام شود.
او خطاب به علی کریمی گفته بود: «به اموال مردم ضرر زدی باید حساب پس بدی. توقیف اموالت، مقدمه توقیف خودت است. از تو لاتتر، نیما زم بود که آخرش وقتی پسگردنی خورد به غلطکردن افتاد. تو هم عاقبت گرفتار چنگال قانون میشی». حالا به نظر میرسد باید خطمشی جدیتری برای بیان اینگونه اظهارات افراطی پیدا کنند. از یک سو تعدادی از مسئولان مدام توصیه به پرهیز از افراطیگری در این ماجرا میکنند و از سوی دیگر عدهای دیگر که گویی از مصونیت خاصی برخوردار هستند، تأکید بر اقدامات ضربتی با معترضان دارند. بعید است برخورد با علی دایی همانطور که بالاتر هم گفته شد این روزها گرهی از مشکلات باز کند؛ بهویژه اینکه چهره بینالمللی او حسابی اتفاقات رخداده در ایران را زیر ذرهبین برده است. دایی پیشتر در هر دو ماجرا، یکی ضبط پاسپورت و دیگری برگرداندن هواپیمای همسر و فرزندش، مورد حمایت رسانههای زیادی از داخل (منهای رسانههای اصولگرا) و خارج قرار گرفت. حال اگر حمید رسایی چاره کار را در سیلیزدن به علی دایی میداند، موضوع چیز دیگری است.