بازار سهام تالاری شیشهای و شفاف برای سرمایهگذاری و همچنین عرضه سهمهای دولتی یا وابسته به دولت است. شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته و سهام آنها برای خرید توسط سهامداران عام، عرضه میشود، موظفند سالانه گزارش جامعی از عملکرد خود ارائه دهند. طبق همین رویه نیز میتوان این طور ادعا کرد که عرضه سهام دولت در شرکتهای خودروسازی در بازار سهام اقدامی مثبت است.
البته در سالهای گذشته انتقاداتی نسبت به روند عرضه سهام شرکتهای وابسته به دولت در بازار سهام وجود داشته است. بهعنوانمثال خریداران سهمهای عرضهشده در بورس، شرکتها یا نهادهای وابسته به دولت یا خصولتی بودهاند. همین موضوع عملا کارآیی این واگذاریها را با چالش روبهرو کرده است. علاوه بر این مدیریت شرکتهایی که سهام آنها در بورس واگذار شده، همچنان در اختیار دولت است. بدین ترتیب شاهد اثرگذاری و تصمیمگیری دولت برای این مجموعههای بهظاهر واگذارشده هستیم. از آنجا که بخشی از سهامداران این مجموعهها مردم هستند، در نهایت همین مردم از تصمیمات و لابیهای دولتی متضرر خواهند شد.
بازار سرمایه ما در طول چند سال اخیر با مشکلات متعددی روبهرو شده که از عملکرد نادرست تصمیمگیران کشور در سطح کلان نشأت میگیرد. علاوه بر این در طول این سالها شاهد نظارت کافی و دقیق دستگاههای نظارتی بر عملکرد بازار سهام نبودهایم.
هر اقدامی که به جبران ضررهای گذشته منتهی شود و اعتماد ازدسترفته را به بورس بازگرداند، مثبت ارزیابی میشود. اقداماتی همچون واگذاری سهام خودروسازان از طریق بازار سرمایه به عمقبخشی حداکثری به بورس تهران منتهی میشود و همزمان جایگاه این نهاد مالی را در میان مردم، دولتمردان، سیاستمداران و فعالان اقتصادی ارتقا میبخشد. علاوه بر این امکانی برای افزایش سطح شفافیت معاملات بورس تهران با تکیهبر این جایگاه مهیا خواهد شد.
ورود سرمایه حقیقی بهمنزله اعتماد دوباره مردم به بازار سرمایه است. با این وجود در ماهها و هفتههای اخیر حتی در شرایطی که بورس تهران سبزپوش است، در اغلب روزها شاهد خروج سرمایه سرمایهگذاران حقیقی از این بازار هستیم. گویی این صاحبان سهام تنها بهدنبال فرصتی برای خارج کردن سرمایه خود از بازار بودهاند. بسیاری دیگر از سرمایهگذاران حقیقی نیز سبزپوشی بازار را تلهای ازسوی دولت برای جذب سرمایه آنها و سپس سقوط دوباره شاخص بورس میدانند؛ رویهای که بسیاری در گذشته تجربه آن را داشته و بهشدت متضرر شدهاند. بدین ترتیب هر زمان شاهد ورود پول حقیقیها برای یک دوره نسبتا قابلتوجه به بازار سهام بودیم، میتوان اینطور نتیجه گرفت که بازار منطقی و قابلاعتماد است.
با وجود تمام مشکلاتی که روند فعالیت بازار سرمایه را تحت تاثیر منفی قرار داده و عملا اعتماد حاکم بر این بازار را از میان برده، اگر نظارت بر بورس تقویت شود، برخوردها با بورسیهای مخل بازار بیشتر شود و سیاستگذاران و بازیگردانان این بخش ناچار به پاسخگویی و شفافسازی باشند، تالار شیشهای به معنی واقعی شکل میگیرد و روند جذب سرمایه به آن واقعی و مثبت خواهد شد.
اعتماد دوباره مردم به بازار سرمایه آنهم در شرایط کنونی اقتصاد ایران که شاهد افت روزمره ارزش ریال در برابر دلار هستیم و همزمان سرمایههای مردم جذب سایر بازارهای موازی غیرمولد میشود، مثبت ارزیابی میشود. این اعتماد دوباره میتواند بخشی از مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع کند.
شرکتهای خودروساز کشور در طول سالهای گذشته با چالشهای جدی در روند فعالیت خود روبهرو بودهاند. این مشکلات در قالب زیان انباشته این شرکتها و در صورتهای مالی آنها قابلمشاهده است. این زیان در حالی است که عملا مردم نیز از عملکرد خودروسازان که در قالب کیفیت خودروهای تولیدی آنها نمایان میشود رضایت ندارند.
البته خودروسازان بخش بزرگی از مشکلات خود را ناشی از دخالت دولت در روند فعالیتشان عنوان میکنند.
بهعنوانمثال این مجموعههای بزرگ در حال حاضر ناچارند با نیروی انسانی بهمراتب قابلتوجه و مازاد نیاز خود فعالیت کنند. علاوه بر این همچنان خودروسازان موظفند محصولات تولیدی خود را با قیمت مصوب نهادهای وابسته به دولت به فروش برسانند. مدیرعامل این شرکتهای خودرویی توسط دولت و حتی از میان مدیران دولتی و وابسته تعیین میشوند. حال چنانچه سهم محدود دولت در صنایع خودروسازی نیز واگذار شود، انتظار میرود چالشهای حاکم بر این بخش مرتفع شود. یعنی دولت از اعمالنفوذ و دخالت در فرآیند تعیین مدیر یا قیمتگذاری خودرو دست بردارد. بدین ترتیب میتوان به کاهش مشکلات خودروسازان کشور امید داشت.