به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، با نزدیک شدن به سالروز شهادت حاج قاسم برای التیام دلتنگی ام به سوی گلزار شهدای شیراز راهی شدم تا اندکی آنجا آرام بگیرم، در طول مسیر به رشادت ها و جوانمردی های حاج قاسم می اندیشیدم؛ به اینکه قریب به سه سال است آسمانی شده اند اما بر ما قرن ها گذشته و هنوز که هنوز است نبودنشان در باورمان نمی گنجد و هر روز دلتنگتر از دیروز افسوس می خوریم.
به مزار شهید حاج عبدالرسول استوار محمودآبادی، از همرزمان حاج قاسم که رسیدم، بعد از قرائت فاتحه با پسر ایشان محمد امین استوار محمودآبادی آشنا شدم و درباره سردار سلیمانی به گفتگو پرداختم.
وی درباره نحوه شناخت حاج قاسم گفت: سردار سلیمانی را به اسم حاج قاسم میشناختم و از ایشان در تعریف های خاطرات دفاع مقدس از پدرم بسیار شنیده بودم.
استوار در خصوص همرزمی پدرش با حاج قاسم گفت: سال ۹۲ اوایل دی ماه؛ مدتی در سوریه بودم، وقتی میخواستم به ایران برای مرخصی بازگردم در فرودگاه از عده ای شنیدم که حاج قاسم با شخصی به نام حاج رسول به سوریه آمده تا ایشان را بیشتر با منطقه آشنا کند و یک سری از کارهای مهم آن جا را به او محول کند، تا آن لحظه من مطلع نبودم پدرم به سوریه آمده و نمی دانستم این حاج رسول پدر من است، به دیدار ایشان رفتم و متوجه شدم پدرم؛ حاج رسول به سوریه آمده و همرزم حاج قاسم شده است.
شخصیتی عمیق و پیچیده داشت
او حاج قاسم را یک شخصیت عمیق و پیچیده دانست و اظهار داشت: حاج قاسم شخصیتی عمیق، پیچیده، مهربان، جدی، کاری، کاملاً مصمم در راستای اجرای اهداف، انقلابی، دوست داشتنی، پای کار، با محبت و مستحکم بود و اگر بخواهم ایشان را بیشتر معرفی کنم باید بگویم خیلی از الفاظ باید کنار هم قرار بگیرند تا شخصیت اصلی و واقعی حاج قاسم را شکل بدهند و با یکی دو کلمه و جمله نمی توان به عمق شخصیت ایشان پی برد.
او ادامه داد: من حاج قاسم را نماد ایستادگی و مقاومت میدانم، ایشان در راه رسیدن به اهداف خود در جبهه ها؛ نماد مقاومت بودند و ولایتمداری خاص حاج قاسم باعث می شد با اخلاص در کارهایشان پیش بروند کارهایی که به دست حاج قاسم، به خواست خدا و فرمان ولایت فقیه انجام می شد، کارهایی نبود که در این دنیا به سادگی توسط یک نفر یا یک ساختار نظامی انجام بشود، قطعاً با اخلاص این شخصیت و کمک خداوند صورت می گرفت.
مراسم تشیع حاج قاسم مظهر اقتدار جمهوری اسلامی بود
وی درباره شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی گفت: صبح برای نماز صبح بیدار شدم و طبق عادت همیشگی گوشی ام را چک کردم، یکسری خبرهای مشکوک در مورد شهادت حاج قاسم دیدم و بعد از آن چند نفر به من پیام دادند که دیدم بله؛ متاسفانه این خبر درست است، بهت زده شدم؛ خبر سنگین و بزرگ و غیر قابل باور بود؛ طول کشید تا توانستم این خبر را باور کنم و آن موقع به این فکر می کردم که قرار است وارد چه شرایطی بشویم، با رفتن حاج قاسم خیلی اتفاقات میافتد و بعد از مطمئن شدن از خبر؛ با پدرم تماس گرفتم و این اتفاق را بازگو کردم.
پسر شهید استوار با اشاره به مراسم با شکوه تشیع سردار دلها گفت: در مراسم تشییع حاج قاسم حضور داشتم، آنجا مظهر اقتدار جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را به چشم دیدم، این مراسم همزمان به نماد همبستگی ملی تبدیل شد، ترک، لر، فارس، عرب، بلوچ، اقوام، مظاهر، ظواهر، سلوک و منش های مختلف همگی درکنار هم بودند.
او ادامه ادامه داد: به قول پدرم حاج رسول، شهادت حاج قاسم آخرین عملیاتی بود که ایشان طراحی کرده بود، تشییع ایشان یک مراسم بی نظیر و تکرار نشدنی در عراق و ایران بود، عراقی که آمریکاییها به شدت تلاش کرده بودند که در آن برهه زمانی در آنجا نسبت به ایران و ایرانی تنفرایجاد کنند؛ اما تشییع حاج قاسم در عراق باعث یک اتفاق خاص در گرایش ویژه عراقی ها نسبت به ایران و ایرانی و همچنین باعث تشدید تنفر آنها نسبت به آمریکایی ها شد.
پایان پیام/