خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - پیمان یزدانی: بار دیگر کشته شدن یک سیاهپوست آمریکایی زیر زانوی پلیس آمریکا در حالی که فریاد میزد «نمی توانم نفس بکشم»، موجی از خشم و اعتراضات را در سرتاسر آمریکا و جهان به وجود آورد. اقدامی که بار دیگر، نهادینه شدن نژادپرستی در لایه لایههای ساختار سیاسی آمریکا به طور خاص و در جهان غرب، به طور عام را به نمایش گذاشت.
در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی را با «تامی شرایدن» سیاستمدار اسکاتلندی و نماینده سابق پارلمان این کشور ترتیب داده که شرح آن از نظر میگذرد.
*به نظر شما سرانجام این اعتراضات در آمریکا به کجا خواهد رسید و آیا امیدی به تغییر رفتار نسبت به آمریکاییهای آفریقایی تبار وجود دارد؟
قتل بی معنی و وحشتناک جورج فلوید اولین نمونه از نژادپرستی و وحشیگری پلیس در آمریکا نبوده و آخرین نیز نخواهد بود. با این حال، گاهی اوقات اتفاقات همزمان با شرایط خاصی رخ می دهند. چه کسی تصور می کرد که مخالفت روزا پارک در دسامبر سال ۱۹۵۵ به تحریم کامل و تغییر نهایی در قوانین تبعیض آمیز تبدیل شود؟ به نظر می رسد در بسیاری از مناطق ایالات متحده این احساس نسبت به عبارت «دیگه کافیه» وجود دارد. امیدوارم که یک تغییر اساسی در نژاد پرستی سیستمی ایالات متحده که باعث ترس و نگرانی جامعه این کشور نسبت به این فاجعه شده است بروز پیدا کند.
*به نظر شما چرا ایالات متحده نتوانسته است فرهنگی را که از صدها سال برده داری در این کشور شکل گرفته است از بین ببرد؟
ایالات متحده بر اساس خونریزی، سلطه گری و نژادپرستی بنا شده است. نسل کشی بومیان آمریکایی و به دنبال آن بهره کشی اقتصادی از طریق برده داری و جنگی که بین سالهای ۶۵-۱۸۶۱ بر سر برده داری صورت گرفت بر تاریخ خشونت آمیز ایالات متحده افزود.
آمریکا رویای بزرگی برای ساختن یک جامعه جدید داشته است اما ذاتا همیشه زورگو بوده است. این کشور در روابط بین المللی قلدری را در پیش گرفته و در مسائل داخلی نیز میتوان به رفتار نژادپرستانه پلیس آمریکا اشاره کرد.
*به نظر شما دنیا برای کمک به آمریکایی های آفریقایی تبار و از بین بردن نژادپرستی ساختاری در ایالات متحده چه کاری می تواند انجام دهد؟
نژاد پرستی یک سرطان جهانی است که در بعضی از کشورها بدخیم تر از سایر کشورها است. آمریکا جزء بدترین کشورهای در این زمینه است. البته کشورهای دیگری نیز دارای چالشهای اساسی در این رابطه هستند. همکاری بین المللی و همبستگی در مبارزه با نژادپرستی امری اساسی است اما این موضوع نیازمند اتحاد افراد محروم و سیاه و سفید در برابر سرمایه داری و بسیاری از نابرابری ها و بی عدالتی هایی که به عنوان یک نظام اقتصادی وجود دارد می باشد. جداسازی طبقه کارگر یک استراتژی بلند مدت ثروتمندان و قدرتمندان در جامعه است.
*کشورهای اروپایی علیرغم این که جزء اولین کشورهایی هستند که در مورد مسائل مربوط به حقوق بشر در مناطق دیگر مانند غرب آسیا ابراز نگرانی می کنند در رابطه با تحولات اخیر در آمریکا سکوت اختیار کردند. نظر شما در این رابطه چیست؟
کشورهای اروپایی به طور جداگانه و به ویژه از طریق اتحادیه اروپا در مقابل سوءاستفاده آمریکا از حقوق بشر و قوانین بین المللی در سراسر جهان به طور شرم آوری سکوت اختیار کردند. اعمال تحریم های اقتصادی ایالات متحده شکلی مدرن از تروریسم بین المللی است زیرا با این کار به بافت کشورها و توانایی آنها در فراهم نمودن موادغذایی برای مردمانشان و همچنین تهیه داروهای ضروری حمله می کند.
در عوض محکوم کردن چنین سرقت سیاسی و زورگویی وحشیانه، اتحادیه اروپا در مواجهه با تعدی ایالات متحده در ونزوئلا، بولیوی، نیکاراگوئه، سوریه و سایر مناطق مانند تشویق کننده احساساتی عمل کرده است. بخش اعظم اتحادیه اروپا، به ویژه انگلیس، چیزی غیر از توله سگ های فرمانبردار در برابر تهاجمات ایالات متحده، کودتاهای غیرقانونی و سیاست تحریم های اقتصادی وحشیانه نیستند.
*این تحولات چگونه می تواند بر انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایالات متحده تأثیر بگذارد؟
من طرفدار جو بایدن نیستم. او هم از همان قماش کلینتون ها و ریاکاری های بیمارگونه آنها در آمریکا و در سراسر جهان است. اگر بخواهند از فلسفه اقتصادی نئو لیبرال سرمایه و خصوصی سازی ایالات متحده به نفع افراد ثروتمند و قدرتمند استفاده کنند، از آزادی و دموکراسی سخن می گویند و در عین حال دولت ها و جنبش های اجتماعی منتخب دموکراتیک را در سراسر جهان سرکوب می کنند.
بایدن نماینده طبقه اشرافی است. متأسفانه، برنی سندرز کاندیدای دموکراتها نخواهد بود. این غم انگیز است. گزینه های پیش روی شهروندان آمریکایی در انتخابات ماه نوامبر انتخاب یکی از دو شیطان است. بایدن نیز همانند ترامپ شیطان است که البته من امیدوارم در انتخاب بین بد و بدتر، او رای بیاورد. ترامپ با اختلاف کمی نسبت به بایدن، بدترین گزینه برای ریاست جمهوری آمریکا است. آمریکایی ها به یک حزب مناسب برای متحد کردن طبقه کارگر سیاه و سفید نیاز دارند.