پروفسور جان گاتمن که تمام عمرش را صرف بررسی رابطه زوجها کرده به این نتیجه رسیده است آنچه مردان در یک رابطه زن و شوهری انجام میدهند، تا حد زیادی عاملی مهم در کامیابی یا ناکامی یک رابطه است. البته اینطور نیست که رفتار زنها نقشی در کیفیت زندگیمشترک نداشته باشد، اما رفتار مردان متغیر کلیدی در بهبود یا بهبود نداشتن یک رابطه است و نقش مردها به مراتب پررنگتر است، زیرا رفتار زنها اغلب تابعی از رفتار مردهاست، اما سوال این جاست که مردها با چه رفتارهایی میتوانند تا حد زیادی موفقیت خود در زندگی مشترک را تضمین کنند و شوهر بهتری برای همسرشان باشند؟ ما در این مطلب به بخشی از این رفتارها میپردازیم.
یک شوهر دوستداشتنی، همیشه درباره دنیای درون همسر خود کنجکاو است. او در پی شناخت امیدها، ترسها و رویاهای زن زندگیاش است. میتوانید ساعتها با او حرف بزنید و چیزهای جدیدی درباره او بفهمید. از او سوالهایی کنید که جواب آنها بله یا نه نیست. تا به حال فکر کردهاید که اگر همسرتان در بانک پولی برنده شود، با آن چه میکند؟ از او بپرسید که از چه اتفاقی بیش از همه میترسد، بپرسید که چه رویاهایی در سر دارد، دوست دارد چه کارهایی انجام دهد و هدفش از زندگی چیست؟ ما اینطور گمان میکنیم که وقتی زنی نقش مادر یا همسر را پذیرفت، باقی اهداف و رویاهای او دیگر اهمیتی ندارند. اما حقیقت این است که اهداف و رویاهای همه آدمها مهم هستند. اگر به رویاهای او اهمیت ندهید، اگر وقتی کاری از دستتان بر میآید، هیچ قدمی برای نزدیک شدن به اهدافش برندارید، با زنی افسرده، عصبی و خشمگین رو به رو خواهید شد که از شور زندگی تهی شده است.
یعنی همان کسی باشید که میگویید و همان کاری را انجام دهید که قولش را دادهاید. جوری رفتار کنید که او بتواند روی شما حساب کند. اگر زنی احساس کند شما به او دروغ میگویید، مسائل بسیاری را از او پنهان میکنید و مواقعی که به شما نیاز دارد کنارش نیستید، به شما اعتماد نخواهد کرد. این واقعیت تلخی است که زنها بیشتر از مردها احساس آسیبپذیری و شکنندگی میکنند و در نتیجه بیشتر از مردها نیاز به امنیت و آرامش را در درون خود احساس میکنند. در آزمایشی که توسط محققان دانشگاه ویرجینیا انجام شد، تعدادی از خانمها در شرایط امآرآی قرار گرفتند، در حالی که در معرض شوک الکتریکی بودند. گروهی از خانمها دست شوهر خود را هنگام آزمایش گرفتند، گروهی دست آزمایش کننده را گرفتند و گروهی دست هیچ فردی را نگرفتند. نتیجه تحقیق جالب و قابلتامل بود. وقتی یک زن متاهل و راضی از زندگیمشترک دست شوهرش را میگیرد، واکنش ترس او به طور کلی از ذهنش پاک میشود. وقتی زنی که از زندگیمشترک خود رضایت ندارد، دست شوهرش را میگیرد، واکنش ترس به میزان ناچیزی کاهش مییابد. وقتی او دست ناشناسی را میگیرد، هیچ تفاوتی در میزان ترس به وجود نمیآید و این نتیجه برای زنانی که دست هیچ فردی را نگرفتهاند هم مشابه است. شاید باور نکنید، اما حتی یک دست گرفتن ساده میتواند تاثیری چشمگیر در ذهنیت یک زن داشته باشد.
یکی دیگر از نگرانیهای عمده خانمها که معمولا آن را در برابر همسرانشان بروز نمیدهند، نگرانی از ظاهر خود است. یک زن در طول روز با صدها آگهی تبلیغاتی و مدل سینمایی و رسانهای مواجه میشود که زنانی با زیباییهای ایدهآل را به نمایش میگذارند، زنانی که به لطف تکنیکهای فتوشاپ و گریمهای مخصوص و عملهای زیبایی، تصویری غیرواقعی و دست نیافتنی از زیبایی را به نمایش میگذارند. حتما میتوانید حدس بزنید که مقایسه ناخودآگاه ظاهر خود با این مدلها که یک زن در طول روز بارها در ذهنش انجام میدهد، چقدر روی اعتمادبهنفس او تاثیر منفی میگذارد بنابراین یک شوخی، یک لطیفه یا یک نظر منفی درباره ظاهر او از جانب همسر، زخم عمیقی به روان او وارد میکند که چه بسا تا آخر عمر با او باقی میماند. یک مرد آگاه نه تنها هرگز از ظاهر همسر خود ایراد نمیگیرد بلکه مدام ویژگیهای ظاهری او را تحسین میکند.
پروفسور گاتمن در لابراتوار عشق متوجه این موضوع شد که تقریبا در ۴۰ درصد مواقع، وقتی زنها موضوعی را به عنوان گلایه و دلخوری مطرح میکنند، مردان نمیفهمند که آنها درباره چه چیزی صحبت میکنند، اما تفاوت مردان آگاه با مردان ناآگاه در همین جاست، مردان آگاه به هیچ وجه حالت دفاعی به خود نمیگیرند. آنها درک میکنند که وقتی زنی بابت چیزی رنجیده است، همیشه آن را به شکل یک درد مطرح نمیکند بلکه گاهی آن را به صورت انتقاد بیان میکند. برخی از مردان چنین انتقادی را شخصی میکنند، اما مردانی که برای زندگی خود ارزش قائل باشند، به خودشان زحمت میدهند تا بفهمند در لایههای زیرین این انتقاد چه چیزی نهفته است؟ آنها تلاش میکنند تا بفهمند چه چیزی همسرشان را ناراحت کرده است و این کار را با طرح چند پرسش ساده انجام میدهند: «چه کاری از دست من بر میآید؟»، «دقیقا نگران چی هستی؟ چه چیزی تو را ناراحت کرده؟» و «الان چه احساسی داری؟» گاهی با مطرح کردن همین پرسشها یک مشاجره به پایان میرسد و در زن احساس درک شدن به وجود میآید.
منبع: خراسان