بدون تردید خانواده و چگونگی ارتباطات بین اعضاء خانواده و نحوه ارتباط والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت زيادي دارد. روانشناسان معتقد هستند محیط خانه نخستین و با دوام ترین عامل در رشد شخصیت افراد یک خانواده است. هنگامی که امور کلی خانواده و نیازهای آن و به صورت کلی محور خانواده بر فرزندان متمرکز باشد، به این خانواده فرزند سالار می گویند.
عدم هماهنگی والدین در تربیت فرزند
یکی از علل فرزند سالاری ضعف و ناهماهنگی در مدیریت والدین است. مثلاً والدین همدیگر را قبول ندارند و رفتارهای یکدیگر را زیر سوال می برند.
توجه بی اندازه به فرزندان
اکثر خانواده ها تلاش می کنند توقعات و نیازهای فرزندان را مقدم بر تمامی فعالیت های خانواده قرار دهند و بعد از گذشت مدتی فرزند، خود را محور و مرکز تمامی فعل و انفعالات خانواده می داند و بدین ترتیب خواسته های خویش را اولویت خانواده تلقی می کند و خانواده با هر مشکلی که دارد تلاش می کند آن ها را برآورده کند.
فرزندان در این نوع خانواده ها ارجحیت پیدا می کنند و برای اینکه اختلالات خلقی و رفتاری در آنان ایجاد نشود والدین تلاش می کنند انعطاف بیشتری نسبت به خواسته های فرزندانشان به خرج دهند، در نتیجه این نوع خانواده ها کم کم به سمت فرزند سالاری پیش می روند.
رشد والدین در خانوده های پدر سلار
از طرفی والدینی که در کودکی در خانواده های پدرسالار رشد نموده اند احساس می کنند آن شیوه رفتاری را نباید در خصوص فرزندان خویش داشته باشند و به نوعی تلاش می کنند فضای لازم را برای تحقق خواسته های آنان آماده کنند.
در حال حاضر فرزند سالاری تنها به نوجوانان و جوانان منتهی نمی شود بلکه فرزندان در سنین پائین و کودکان هم در تصمیم گیری ها و جهت دهی به مسیر زندگی نقش بسزایی دارند که این امر میتواند پیامدهایی به دنبال داشته باشد. این رویه میتواند شرایطی را آماده کند تا فرزندان به مرور قدرت بیشتری کسب کنند تا جایی که والدین مطیع آنها شده و در بسياري از موارد گرفتن تصمیمات غلط و بدون منطق میتواند از تبعات فرزند سالاری باشد. عدم استقلال و خودساختگی فرزندان هم از ديگر پیامدهای فرزندسالاری است، چراکه با این روند تمامی خواسته های فرزند برآورده می شود که در آینده و در فقدان والدین میتواند مشکلات و آسیب هایی برای فرزندان به وجود آورد.
اقتدار داشته باشید
یکی از روشهای مقابله با فرزندسالاری این است که والدین احساس صمیمیت با فرزند خود را حفظ کرده ولی نه آن قدر افراطی که شخصیت و منزلت خویش را در برابر فرزندشان زیر سوال ببرند. علاوه بر حفظ صمیمت، تلاش کنید در برخورد با کودکان جدّي و قاطع باشید اما عصبانی نباشید.
محبت بی اندازه ممنوع
مهر و محبت مهمترین ارکان پایداری در یک خانواده است، ولی بنظر شما محبت زیاد از حد سبب ایجاد مشکل نمی شود. محبّت نباید به اندازه ای باشد که از قدرت پدر و مادر در مقابل فرزند کم شود. محبّت بی اندازه سبب می شود که واژه احترام کم رنگ تر شود و فرزند بخود اجازه دهد تا هر کار دوست دارد بکند. توقعات او از پدر و مادرش افزایش می یابد و والدین دائم مجبور میشوند تا خواسته های وی را برآورده کنند و درآخر هم می گویند نمی دانم چرا فرزندم به این شکل رفتار می کند یا از همه طلب کار است. بهتر است علت را در روش تربیتی خود بجویید و پس از او ایراد بگیرید.
قانون تعیین کنید
قانونی برای خانه تعيين کنید، مهم است که به آن ها پایبند باشید. این قوانین دربرگیرنده رفتارهای کودک در خانه و خارج هم می باشد. به عنوان مثال بگویید" هر گاه برای خرید می رویم مغازه، درصورتی که در خرید وسیله ای که توان خرید و یا برنامه خرید آنرا نداشتیم اصرار کنی به خانه بر می گردیم"، و یا بگویید" ما قرار است امروز فقط این خرید را انجام بدهیم نه چیزی دیگر". از محرومیت چیزهای مورد علاقه اش برای کاهش رفتارهای نامناسب اش میتوانید استفاده کنید.
دلایل را برای او توضیح دهید
بدون آن که صدای تان بلند شود یا از کلمات نامناسب استفاده نمایید فقط دلیل عدم اجرای خواسته نادرست کودک را کوتاه و محکم مطرح کنید و بعد از آن سکوت کنید. هر گاه رفتارهای پرخاشگرانه از کودک سر زد به آن بی توجهی نمایید ولی رفتارهای مطلوب او را در مواقع مختلف توجه و تقویت نمایید.
سکوت کنید
متأسفانه امکان دارد برخی فرزندان به هیچ وجه از حرف های شما حساب نبرند و تمام راهکارها اثری در رفتار وی نداشته باشد. در اینصورت آخرین حربه شما برای تقابل با فرزند سالاری سکوت و قهر است. مدت کوتاهی با وی قهر کنید. اکثر بچه ها نسبت به قهر حساس هستند. درصورتی که سکوت و قهر نیز جواب نداد او را محروم یا تنبیه کنید. منظور از تنبیه، تنبیه جسمی نیست بلکه محرومیت کودک از وسیله خاص است.
نکته پایانی
خانواده ای ایدهال است که نه فضای فرزندسالاری در آن باشد و نه پدرسالاری یا مادر سالاری بلکه در یک خانواده سالم تمام اعضای خانواده با یکدیگر تعامل دارند و درصورتی که انتقاد و اعتراضی از یکدیگر داشته باشند آن را ابراز می کنند. در سایه صمیمیت و اقتدار والدین با بچه هاست که اعتماد به نفس در آن ها تقویت می شود و خانواده میل بسوی فرزندسالاری، پدرسالاری یا مادرسالاری نخواهد داشت.
گردآوری: بخش کودکان بیتوته