به گزارش خبرگزاری صدا و سیما و به نقل از روابط عمومی وزارت علوم، حسین اکبری در مراسم گرامیداشت سومین سالگرد شهادت سردار پرافتخار اسلام، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی که با حضور معاونان وزیر علوم، رؤسای مراکز، مدیرانکل ستادی و جمع کثیری از کارکنان ستادی وزارت علوم در محل ساختمان ستاد وزارت علوم برگزار شد، با اشاره به نکاتی در وضعیت بینالمللی ایران گفت: در بررسی وضعیتی بزرگ باید نتایج آن را در ابعاد مختلف در نظر گرفت. ما در شرایطی تحت فشار همگی ابرقدرتهای دنیا بودیم و منطقی نبود کسی دو گفتمان شرق و غرب را به چالش بکشد. اینکه انقلاب اسلامی چنین بود، برای همه عجیب بود و منتظر بودند ببینید به کجا میرسد.
وی افزود: این روزها بحث مهمی که مطرح میشود، مکتب شهید سلیمانی است. در زبان عربی مکتب را به مدرسه ترجمه میکنند. امروزه هم هست، میگویند فلانی شاگرد امام است؛ یعنی همهی ابعاد او را در شرایطی که تربیتیافته صورت میدهند. نکته مهم آن است که حاجقاسم خودش را شاگرد مکتب امام و ولایت میداند. ولایت هم او را شاگرد مکتب عاشورا میداند. حال چطور خود حاجقاسم مکتب میشود؟ حاجقاسم در میدان نبرد شاگرد بودنش را بروز میدهد و با ایستادگی اثبات میکند.
اکبری در ادامه گفت: چه کسی تا به حال جرأت کرده اسرائیل را تهدید کند؛ که حزبالله کرده است؟ تا دیروز فلسطینیها منتظر بودند کسی برایشان کاری کند. حضرت آقا فرمودند کرانه باختری باید تصلیح شود. آنچه معادله را تغییر داد نگاه متفاوت بود نه یک رویکرد کمی. امام خط را تغییر دادند. در سوریه دنبال اشغالسازی و تبدیل سوریه به حاشیه امنیتی بودند. امروز هم سوریه میدان شکلگیری بسیج مقاومت شد و هم حزبالله آبدیده شد و توانست چنان جسارتمند شود که قدرتی مثل اسرائیل را تهدید کند.
معاون فرهنگی سپاه قدس پاسداران اظهار داشت: حال اگر ما در یکی از اینها شکست میخوردیم چه میشد؟ یقیناً امپراطوری این رسانهها ما را خرد میکرد. ما امروزه به قدرتی رسیدیم که معادلات دنیا را بههم میریزیم.
سفیر ایران در سوریه تأکید کرد: مقاومت که در گذشته واکنشی بود، امروزه به یک بازیگر کنشگر تبدیل شده است. به عنوان یک حامی در دنیا مطرح است؛ اگر مقاومت به ونزوئلا در حیاط خلوت آمریکا کمک کند، پیروز میشود. مجموعه اینها شکلگیری گفتمان مقاومت در مقابل سلطه است. اگر این مقاومت نبود و شکل نمیگرفت چه میشد؟ بعد از فروپاشی شوروی اگر چیزی به نام مقاومت بهوجود نمیآمد چه میشد؟ یقیناً جنگی صورت میگرفت.
همرزم سردار سلیمانی افزود: اینکه ما میگوییم مقاومت صلح جهانی را شکل داده، دروغ نیست. اگر مقاومت نبود، داعش خیلی جاها را بههم ریخته بود. اینها همه به مبانی عمیق جمهوری اسلامی باز میگردد که تحقق وعدههای الهی بود. رمز حاجقاسم هم همان مبانی بود. اگر جمهوری اسلامی را فارغ از این مبانی فهم کنیم، تحلیلمان ناقص است. حاجقاسم در شرایط سخت سوریه، خود را به آنجا میرساند که نفس رساندنش خیلی چیزها را تغییر داد. چرا اینطور میشود؟ چون تکلیف شرعی به حساب میآورد و به، ولی خود گوش میسپارد.معاون فرهنگی سپاه پاسداران گفت: در این میان وظیفه ما چیست؟ بهنظر میرسد که دستاوردهای جمهوری اسلامی در حوزههای علم تئوریزه و به دیگران منتقل شود. اگر ما این کار را نکنیم، تئوریسینها غربی بکنند؟ ما موظفیم به نسلهای آینده منتقل کنیم. ما باید با مقداری اعتماد به نفس دستاوردهای خود را تئوریزه کنیم. در باب انتقام حاجقاسم برخیها میپرسند چه شد؟ سوال بنده این است که انتقام چیست؟ آیا در فلسفه دین ما کشتن آدمها ارزش است؟ در منظر امام حسین (ع) هم هدایت آدمها مطرح بود. ما گفتیم انتقام میگیریم و با آمران و عاملان این واقعه باید به سختی و قاطعیت برخورد شود. آنها امروزه بهصورت روزانه برای امنیتشان هزینههای بسیاری میکنند.
حاج قاسم سلیمانی در دل هر آزادیخواهی جای دارد
سید مسافر رزمنده لشگر فاطمیون با اشاره به دو موضوع حاجقاسم و رزمندگان فاطمیون گفت: من یک بحث جدیدی را درباره حاجقاسم باز میکنم. سرداری که با نام مبارکش، جامعه اسلام سینه سپر میکند و عزتمند است. جمهوری اسلامی سردار و خادم کم ندارد که مخلصانه هم زحمت میکشند. اما چندنفر از اینها حاجقاسم میشوند و چه شد که حاجقاسم حاجقاسم شد؟
وی افزود: دلاوریهای بزرگان افغانستان کم بود؟ چرا حاجقاسم تبدیل به این نقطه شد؟ بنده میگویم اتفاقی که حاجقاسم رقم زد را هیچکس نکرده بود. حاجقاسم میگوید کل جمهوری اسلامی حرم است. حرمی که گوشه گوشهاش خون بزرگانی مثل حاجهادی کجباف، چمران، عماد مغنیه و... ریخته شده است. مرز جغرافیایی جمهوی اسلامی کجاست؟ آیا به ایران منحصر میشود؟ جمهوری اسلامی هر کجا که دم از آزادی بزنند؛ هرکجای جغرافیا که باشد.
این رزمنده لشکر فاطمیون ادامه داد: حاجقاسم به ما عزت داد. ما را با نام مبارک فاطمیون میشناسند. تفاوت حاجقاسم با ما این بود که خود را به ایران بزرگ رساند و خودش هم مثل ایران بزرگ شد. چه شد که او انقدر محبوب شد؟ مگر او چه داشت؟ قسم میخورم که اگر پیکر پاک حاجقاسم را به آمریکا هم میبردند، شکوهمندانه تشییع میشد. چون که او در دل هر آزادیخواهی جای بسیار دارد. به فکر رضایت خدا و غرق در خداوند بود. حاجقاسم لطف بسیاری به فاطمیون داشت. حق بسیاری بر گردن ما دارد.