به گزارش اقتصادنیوز به نقل از همشهری، ساعت 6:12 روز چهارشنبه 18دیماه1398، هواپیمای بوئینگ 752 سری 800هواپیمایی اوکراین اینترنشنال با علامت ثبت UR-PSR که حامل 176سرنشین شامل 167مسافر و 9خدمه پروازی است با مجوز برج مراقبت پرواز، از باند 29راست فرودگاه بینالمللی امامخمینی(ره) به پرواز درمیآید، ولی کمتر از 3 دقیقه بعد یعنی در ساعت 6:14:56 هدف موشک شلیک شده از سامانه پدافندی تور ام-1 قرار میگیرد و در ساعت 6:18 نیز بهطور کامل از صفحه رادار محو میشود.
اما این اتفاق چگونه رخ داده است؟ چه علل و عواملی سبب شده، اپراتور سامانه پدافندی مرتکب اشتباه فاحشی در تصمیمگیری برای شلیک موشک به هواپیما شود؟ آیا ردی از نفوذ و هک سیستم های دفاعی کشور در این پرونده وجود دارد؟ کدام زوایا و ابعاد این پرونده تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است؟ برای پاسخ به سؤالات و رفع ابهامات درباره ماجرای هواپیمای اوکراینی این گزارش را بخوانید.
پایه و اساس شلیک 2موشک بهسمت هواپیما، قطعیت و یقین اپراتور است که گمان میکند در حال مقابله با یک موشک کروز است؛ کرنولوژی یا زمانبندی شلیک موشک بهسمت هدف اینگونه است که اپراتور در ساعت6:14:19 موشک اول را بهسمت هدف مورد نظر خود شلیک میکند که پس از 18ثانیه سیگنال فعال شدن فیوز مجاورتی موشک که بهمعنای عمل کردن آن است، ثبت میشود.
با وجود عملکرد موشک اول، سامانه پدافندی همچنان قفل راداری روی هدف دارد و مسیر حرکت آن را ردیابی میکند که اپراتور هم با توجه به تداوم مسیر حرکتی هدف کشف شده، موشک دوم را در ساعت 6:15:09 بهسمت هدف شلیک میکند.
درحقیقت علت شلیک موشک دوم، یقین اپراتور به متخاصم بودن هدف و همچنین تداوم مسیر حرکتی هدف پس از شلیک موشک اول است.
هماهنگی نظامی-غیرنظامی هوانوردی در ایران شامل 3سطح راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی است. در سطح راهبردی، دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی با تعیین الزامات کلی و ابلاغ سیاستهای لازم نحوه همکاری و مسئولیت هر بخش را تعیین میکند که در این ساختار، سازمان هواپیمایی کشوری، شرکت فرودگاههای کشور و نیروهای مسلح هرکدام مسئولیتی دارند. در سطح تاکتیکی، روشهای اجرایی مشخص برای اجرای راهبردهای فوق تعیین میشود که در آن واحد مراقبت شرکت فرودگاهها، پدافند هوایی نیروهای مسلح و همچنین عملیات سازمان هواپیمایی کشوری ایفای نقش میکنند. در سطح عملیاتی اما از دوران دفاعمقدس، با هدف تامین امنیت فرودگاهها و پروازهای کشور در برابر حملات احتمالی دشمن و تفکیک پروازهای تجاری از پروازهای ناشناس و متخاصم یک ساختار از بخش پدافند هوایی کشور به هماهنگی با مدیریت فضای پروازی کشور اختصاص داده شده است که در سلسله مراتب مختلف وظیفه هماهنگی بین بخش دفاع هوایی و بخش پروازهای غیرنظامی را بهصورت عملیاتی اجرا میکند. مطابق ساختار عملیاتی هماهنگی واحدهای نظامی-غیرنظامی در عملیات هوانوردی کشور، در زمان وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی مسئولیت کلییر کردن آسمان با مرکز عملیات دفاع هوایی کشور بوده که جزئی از نیروهای مسلح محسوب میشود. با این حال پیرامون این موضوع دیدگاههای مختلفی در نیروهای مسلح وجود دارد؛ یک دیدگاه معتقد است که پس از عملیات موشکی حمله به عینالاسد که نخستین حمله رسمی یک کشور به ایالاتمتحده آمریکا پس از 85سال بوده و درحالیکه احتمال جنگ بسیار بالا ارزیابی میشده، باید همانند ایامی چون 29فروردین، 14خرداد و 31شهریور که هرساله فرودگاههای تهران برای چند ساعتی تعطیل میشوند و پروازهای ورودی و خروجی اجازه نشست و برخاست در این فرودگاهها را ندارند، آن شب هم دستکم تا روشنایی هوا فرودگاهها تعطیل میشد. دیدگاه دیگر معتقد است تنها در زمانی میتوان آسمان را کلییر کرد که حمله هوایی دشمن قطعی باشد، آژیر قرمز از رسانهها به صدا دربیاید و مردم به پناهگاه بروند تا بتوان آسمان را کلییر کرد؛ این در حالی است که در آن شب شواهدی مبنی بر حمله قطعی دشمن وجود نداشته است. صاحبان این دیدگاه معتقدند که حتی در طول 8سال دفاعمقدس نیز فرودگاهها تعطیل نشدند و تنها در زمانی که حمله هوایی دشمن قطعی بود، اجازه نشست و برخاست به پروازها داده نمیشد.
خیر، برابر اطلاعات ثبت شده در سامانه، موشک اول پس از شلیک، در ساعت6:14:57 سیگنال فعال شدن فیوز مجاورتی را ارسال میکند که حاکی از عملکرد آن است، اما موشک دوم پس از شلیک، چنین سیگنالی را ارسال نمیکند و آخرین ارتباط رادیویی آن با سامانه پدافندی در مکانی نزدیک مسیر حرکت هواپیما اما با فاصله قابل توجه ثبت شده است و پس از آن هم پیام موفقیتآمیز نبودن عملکرد موشک در سامانه نشان داده میشود. اطلاعات ثبت شده هر دو موشک در سامانه دفاع هوایی نشان میدهد که موشک اول در مجاورت هواپیما و موشک دوم در فاصله حدود 900متری شمال موقعیت هواپیما منفجر شده است و موشک دوم احتمال آسیب به هواپیما را نداشته است.
کالبدشکافی یک تراژدی
خطای انسانی عامل اصلی این سانحه عنوان شده، با این حال زنجیرهای از رخدادها منجر به وقوع این سانحه میشود که در حلقههای این زنجیره، خطای انسانی بیشترین سهم را دارد. برای بررسی دقیقتر این موضوع باید به حدود یک ساعت و نیم قبل از حادثه رجوع کرد؛ در ساعت4:54 روز سانحه، سامانه دفاع هوایی تور-ام1 که وظیفه دفاع از یکی از مراکز حساس سپاه در محدوده بیدگنه را دارد، مطابق با طرح تاکتیکی خود حدود 100متر از محل استقرار قبلی خود جابهجا میشود که طی این جابهجایی سمت سامانه نیز تغییر پیدا میکند.
نخستین خطای انسانی اینجا رخ میدهد؛ چراکه اپراتور پس از این جابهجایی، شمال جغرافیایی را تصحیح نمیکند و سامانه دچار 105درجه خطای سمت میشود؛ برای درک بهتر این موضوع باید اینگونه گفت که این خطا باعث میشود تا اپراتور هدفی را که از سمت فرودگاه در حال پرواز بهسمت غرب بوده به شکل هدفی که از سمت جنوب غربی بهسمت تهران در حال حرکت بوده در ارتفاعی به نسبت پایین مشاهده کند.
در ساعت6:14 اپراتور هدفی را در سمت 250درجه نسبت به شمال خود و در حال طی کردن مسیر 56درجه شناسایی میکند؛ این در حالی است که آن هدف یعنی هواپیمای اوکراینی پس از برخاست از فرودگاه از سمت 143درجه نسبت به سامانه و در حال طی کردن مسیر 309درجه بوده است.
اپراتور سامانه مشخصات هدف شناسایی شده را در ساعت 6:14:19 روی بستر ارتباط به مرکز فرماندهی خود اعلام میکند که مبادله این پیام موفقیتآمیز نبوده و در پیامهای ضبط شده در مرکز ثبت نشده است. در این لحظه دومین خطای اپراتور که منجر به حادثه میشود صورت میگیرد و او بدون انتظار برای دریافت دستور، رأسا به این نتیجه میرسد که هدف موردنظر متخاصم است و نخستین موشک را بهسمت هدف شلیک میکند.
در همین شرایط، اپراتور چند دستورالعمل را یکجا نقض میکند؛ نخست آنکه این سامانه وظیفه رصد و پایش اهداف را به شکل ابتدایی نداشته و موظف بوده تنها درصورت واگذاری هدف از سمت مرکز فرماندهی، نسبت به جستوجو، قفل راداری و درصورت لزوم شلیک اقدام کند؛ این در حالی است که رأسا اقدام به همه این مراحل میکند. دوم آنکه برای شلیک موشک باید با دستور مرکز فرماندهی خود اقدام میکرد؛ درحالیکه پس از آنکه بهدلیل قطع ارتباط موفق به دریافت پاسخ از مرکز فرماندهی خود نمیشود، براساس دستورالعمل فرامین کنترل آتش یک مرحله کاهش مییابد؛ یعنی در وضعیت آتشبس قرار میگرفت که باز نباید شلیک میکرد، اما اینجا شلیک میکند.
بهطور کلی در بررسی زنجیره خطای این سانحه، 4خطا رخ داده است:
1- خطا در تنظیم مجدد شمال سامانه
2- نقص در برقراری ارتباط بین سامانه عملکننده و مرکز هماهنگی
3- شناسایی و طبقهبندی اشتباه هدف کشف شده
4- نادیده گرفتن دستورالعمل شلیک
علت این موضوع شرایط خاصی است که در تیمهای بازرسی نظامی حاکم است. ساعت 8صبح روز چهارشنبه یعنی کمتر از 2ساعت پس از شلیک موشک و سقوط هواپیما، فرمانده نیروی هوافضای سپاه که این اتفاق در زیرمجموعه او رخ داده است، موضوع را به فرمانده کل سپاه اطلاع میدهد و فرمانده کل سپاه نیز مقامات ستادکل نیروهای مسلح را در جریان این واقعه قرار میدهد. در ستاد کل نیروهای مسلح ابتدا مقاومتهایی در زمینه پذیرش این مسئله وجود دارد؛ چراکه اتفاق رخداده آنچنان غیرقابل باور و برخلاف پروتکلها و دستورالعملهاست که احتمال بروز آن اگر نگوییم غیرممکن، اما بسیار کم است؛ با این حال از غروب روز چهارشنبه 18دی1398 تیم بررسی سانحه در معاونت بازرسی ستادکل نیروهای مسلح تشکیل میشود، اما تشکیل تیم بررسی سانحه بهمعنای قطعیت در وقوع سانحه نیست، بلکه این تیم بهدنبال بررسی شواهد و قرائن هستند تا قطعیت ساقط شدن هواپیما با شلیک سامانه پدافندی را اثبات یا رد کنند. مصاحبه سخنگوی ارشد نیروهای مسلح در این مقطع یعنی بعدازظهر روز واقعه انجام میشود؛ پاسخ به سؤال فوق این است که اساسا در آن مقطع زمانی موضوع هنوز قطعیت نداشته و مصاحبه سخنگوی نیروهای مسلح پیش از تشکیل تیم بررسی سانحه انجام شده است.
شرایط آمادهباش در یگانهای پدافندی شامل 2بخش است؛ مرحله و سطح.
نخستین مرحله، مراقبت است که در این مرحله هیچ جنگ و اتفاقی محتمل نیست و تنها تعدادی از سامانههای رصد و پایش مانند رادارهای پیشهشدار اولیه فعال هستند.
مرحله دوم، مهیا شدن است که در این مرحله پرسنل به محل کار خود فراخوان میشوند و سامانهها و دستگاههای مربوطه مهیا و آماده میشوند؛ مانند رزمایشهای داخل یگانی.
مرحله سوم، مرحله رزم است که این مرحله خود شامل 3سطح است؛ نخستین سطح، 3-الف است به این معنا که همه سامانهها مطابق با طرح عملیاتی از پیش تعیین شده در محل خود مستقر میشوند و همه مراحل را برای واگذاری ماموریت طی کردهاند.
سطح بعدی، 3-ب است که در این سطح، آمادگیها بالا میرود و بین 70تا 80درصد سامانهها و حساسههای پدافندی شامل رادارها، سایتهای شنود الکترونیکی و سیگنالی و... در حالت عملیاتی قرار دارند و هدف را جستوجو میکنند.
سومین سطح، سطح 3-ث است که در این سطح 100درصد سامانهها و حساسهها در مرحله عملیاتی قرار دارند و پرسنل آماده واگذاری هدف برای رهگیری و درصورت لزوم انهدام آن هستند.
مطابق اطلاعات اعلام شده، سطح آمادگی نیروهای پدافندی کشور از لحظه ترور شهید حاج قاسم سلیمانی در مرحله 3-ب قرار داشته که این آمادگی پس از عملیات عینالاسد به 3-ث ارتقا پیدا میکند.
ذکر این نکته ضروری است که در کنار سطح آمادگی، مفهوم دیگری در پدافند هوایی وجود دارد بهنام فرامین کنترل آتش که شامل 3فرمان است؛ آتشبس، آتشمحدود و آتش به اختیار که معنای هرکدام از آنها به شرح زیر است:
آتشبس: تحت هیچ شرایطی اپراتور اجازه شلیک بهسمت هدف را ندارد.
آتش محدود: به هیچ هدفی شلیک نمیکنیم؛ مگر آنکه 100درصد مطمئن شویم دشمن است.
آتش به اختیار: به هیچ هدفی شلیک نمیکنیم؛ مگر آنکه 100درصد مطمئن شویم غیرخودی است.
قابل ذکر است که در زمان وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی، فرامین کنترل آتش در مرحله آتش محدود بوده است.
سامانه تور-ام1 که در سیستم نامگذاری ناتو با اسم SA-15 شناخته میشود، یک سامانه دفاع هوایی نقطهای برد کوتاه است که در آن سیستم رادار و پرتاب موشک روی یک شاسی شنیدار یکپارچه شده است و برد درگیری آن بین 8 تا 12کیلومتر است. این سامانه 2رادار کشف و ردگیر دارد که رادار کشف اطلاعات اولیه هدف را به کاربر میدهد و کاربر پس از کشف هدف برای ردگیری آن اقدام به چرخاندن رادار ردگیر بهسمت هدف میکند. این سامانه از آنجاکه یک سامانه درگیری در برد کوتاه است، رادار آن قابلیت تشخیص نوع هدف را ندارد و اپراتور باید با هماهنگی مرکز اقدام به شلیک کند؛ با این حال برای آنکه کاربر بتواند هدف را بهصورت چشمی هم شناسایی کند، یک سامانه الکترواپتیکی نیز در تور-ام1تعبیه شده تا کاربر بتواند هدف را ببیند، لیکن این سامانه از آنجاکه از نوع مرئی و اپتیکی است، در زمان تاریکی هوا یعنی در زمان وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی کاربرد ندارد و کاربر نمیتواند در تاریکی هدف خود را ببیند.
برابر دستورالعملهای پدافندی در شرایط 3-ث که سطح آمادگیها در بالاترین حد خود قرار دارد، تمامی اخبار موثق و غیرموثقی که از منابع مختلف دریافت میشود، مورد استناد قرار میگیرد و در شبکه اعلام میشود تا واحدهای پدافندی هوشیاری خود را داشته باشند.
در شب حادثه، مبنای خبر شلیک موشکهای کروز نیز اطلاع برخی دیدهبانها از جنوب کشور است که در شبکه اعلام میکنند تعدادی نور را در حال ورود به کشور دیدهاند که حدس میزنند مربوط به موشکهای کروز باشد.
در شرایطی که این خبر در شبکه اعلام میشود، واحد پدافندی مربوطه نیز این خبر را دریافت میکند و برابر اطلاع دریافتی از آنجا که سامانه پدافندی تور
ام-1یکی از سامانههایی است که کار ویژهاش مقابله با موشکهای کروز و اهداف ارتفاع پست است، خود را آماده مقابله با موشک کروز میکند.
یکی از پرسشهایی که درباره ماجرای هواپیمای اوکراینی مطرح است، اطلاعرسانی با 3روز تأخیر است. حادثه در ساعت6:14 روز چهارشنبه 18دی1398 رخ داده، اما اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح ساعت 7صبح روز شنبه 21دی1398 منتشر میشود؛ یعنی 3روز یا 72ساعت تأخیر. گرچه بنابرگفتههای مسئولان امر، رسیدن به قطعیت لازم درباره ساقط شدن هواپیمای اوکراینی با آتش سامانه پدافندی تا صبح روز جمعه یعنی پس از 48ساعت محقق شد که شاهد این مدعا نیز اعلام وزارت ارشاد به برخی روزنامهها برای تأخیر در ارسال صفحات خود به چاپخانههاست که بهدلیل زمانبر بودن فرایند تنظیم بیانیه و نحوه اعلام به صبح روز بعد موکول شد.
با این تفاسیر پاسخ به این سؤال چندوجهی است؛ همانگونه که گفته شد، بهدلیل نادر بودن چنین رخدادی ابتدای امر باورپذیری آن برای مسئولان مربوطه سخت بوده است؛ با اینحال پس از پافشاری مسئولان مربوطه در نیروهای مسلح تیم بررسی سانحه تشکیل میشود، اما این تیم موظف است با نگاهی همهجانبه تمام احتمالات را که میتوانسته منجر به ساقط شدن پرواز PS752 شود، بررسی کند.
کلید ماجرای تأخیر در اعلام علت سانحه، موضوع بررسی همه احتمالات است؛ چراکه تیم بررسی باید برای اعلامنظر قطعی تمام احتمالات را بررسی میکرد که در ادامه تمام احتمالات متصور در این حوزه را بیان خواهیم کرد.
نخستین احتمال فرماندهان در ساعات اولیه همان شلیک پدافند و اصابت موشک به هواپیماست که خود میتواند شامل بررسی 3عامل خطای انسانی، خرابکاری و جنگ الکترونیک باشد. بررسی احتمال خطای انسانی شامل بازبینی گرافهای راداری، مکالمات درونشبکهای و بررسی تکتک اقدامات صورت گرفته توسط اپراتور است که وارسی و بازبینی آنها نیازمند دقت زیاد است. از سوی دیگر بررسی احتمال خرابکاری شامل خرابکاری فنی یا خرابکاری توسط عامل انسانی نیز خود نیازمند بررسی دقیق و مصاحبه با عوامل دخیل در ماجرا ازجمله اپراتورهای سامانه و عوامل نگهداری سامانه است.
احتمال دیگر این سناریور را میتوان بررسی اقدامات جنگ الکترونیک و ایجاد اختلال در رادارهای شبکه یکپارچه برشمرد. در این خصوص گزاره دیگری که این احتمال را قوی میکند، موفق نبودن تلاش اپراتور سامانه پدافندی برای برقراری ارتباط با شبکه یکپارچه است که سردار حاجیزاده نیز یکی از علل احتمالی این موضوع را جمینگ (جنگ الکترونیک) نام برده است. دیگر موضوعی که میتواند این احتمال را قویتر جلوه دهد، امکان اخلال در رادارهای پیش اخطار و ایجاد اهداف کاذب در فضای کشور (موشکهای کروز) برای آنها با استفاده از ابزارهای جنگ الکترونیک دور ایستا توسط ارتش تروریستی آمریکاست تا شبکه پدافندی کشور را دچار خطا کند؛ چراکه بهگفته سردار حاجیزاده و سردار سلامی پس از حمله موشکی به پایگاه عینالاسد آمریکا در خاک عراق، هواپیماهای آمریکایی بسیار زیادی در اطراف کشور در حال پرواز بودند.
موضوع دیگر را میتوان اصابت همزمان کروز و موشک پدافندی به هواپیما در یک نقطه تلاقی برشمرد به این صورت که موشک کروز در یک نقطه تلاقی با هواپیما، مورد اصابت موشک پدافندی قرار گرفته باشد. از آنجایی که این احتمال نیازمند بررسی کارشناسی گرافهای راداری و دادههای شبکه یکپارچه پدافندی است، یکی از علل تأخیر را میتوان بررسی این دادهها برشمرد.
دلیل احتمالی برای تأخیر در اعلام علت سانحه را میتوان بررسی احتمال تروریستی بودن سقوط هواپیما با منشأ داخلی و خارجی برشمرد. بررسی این احتمال شامل انفجار در آسمان با بمبگذاری قبلی در هواپیما یا حتی اقدام تروریستی روی زمین با شلیک موشک دوش پرتاب بهسمت آن برشمرد.
احتمال را میتوان یقین سامانه پدافندی به هدف قرار دادن یک موشک کروز برشمرد؛ همانگونه که از سوی فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی هوافضای سپاه اعلام شد، در هنگام وقوع حادثه از سوی شبکه پدافند هوایی به سایتهای پدافندی اعلام شده که تعدادی موشک کروز بهسمت کشور شلیک شده و در حال پرواز در فضای کشور برای اصابت به اهداف خود هستند و اپراتور سامانه پدافندی نیز با این تصور که هدف نشان داده روی صفحه رادار یکی از موشکهای کروز آمریکایی است بهسوی آن شلیک میکند. نخستین احتمال در علت تأخیر را میتوان مفروض بودن نقص فنی هواپیما و سرنگونی موشک کروز توسط پدافند هوایی برشمرد که پس از آن نیروهای نظامی بهدنبال بقایای موشک کروز بودهاند.