خبرگزاری میزان – کتاب «تپانچههای بی صدا» خاطرات اسارت یک نوجوان ۱۵ ساله به نام «علی محمد سرلک» است که به کوشش دفتر امور ایثارگران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گردآوری و منتشر شده است.
راوی خاطرات این کتاب در مقدمه «تپانچه های بی صدا» نوشته است: «وقتی پای میهن و خاک و ناموس وسط باشه، گمون نمیکنم کسی بتونه با وجدانی آسوده شب رو به صبح بگذرونه، دادشهای من هم از این موضوع مستثنا نبودند و هر کدوم به نوبه خودشون برای مدتی به جبهه رفتند و ماهها جنگیدند و به نوبت مجروح گردیدند. من که نوجوانی ۱۴ ساله بودم، و سرم تو کلاس و درس و مشق بود، همیشه آرزوی رفتن به جبهه و جنگ رو با دوستام در سر می پروراندم، چراکه فکر میکردم وظیفه دارم از مملکتم، و خاک و ناموسم دفاع کنم، پس تصمیم گرفتم با هماهنگی دو تا از دوستان جنگ زدهام که اتفاقا در یک هنرستان و همکلاسی بودیم و مثل من شهرشون مورد تهاجم دشمن بعثی عراقی قرار گرفته بود برای اعزام به جبهه اقدام کنیم و با ترفندهای مرسوم آن زمان یعنی دست بردن در شناسنامه به خاطر بالا بردن سن و سالمون موفق شدیم ثبت نام کنیم و به جبهه اعزام شویم…»
کتاب «تپانچههای بی صدا» به روایت خاطرات یک نوجوان در سالهای جنگ و اسارت میپردازد. این کتاب از سوی انتشارات «مهر کلام» منتشر شد.
روایت خاطرات این کتاب، از همان هنگامی آغاز میشود، که «سرلک» با دوستانش عزم رفتن به جبهه را میکند و در ادامه، راوی به ماجرای درگیر شدن با نیروهای متجاوز عراقی، درگیری با آنها، نحوه اسارت و چگونگی گذران آن دوران میپردازد. در ابتدای کتاب نیز تصاویری رنگی از حضور این نوجوان سالهای جنگ در جبهه درج شده است.
در صفحه ۴۵ این کتاب میخوانیم: «خلاصه، فرمانده عراقی، یک نقشه بزرگ جنگی روی میز پهن کرد و از من خواست که برایشان توضیح بدهم که نیروهای ایرانی دقیقا کجا و چگونه عملیات خواهند کرد؟ با دیدن نقشه من با صدای بلند خندیدم و با لحنی تعجب آمیز گفتم: این خطها چیست که درهم و برهم است؟
طوری وانمود کردم که من اصلا سواد ندارم….»
انتشارات «مهر کلام» کتاب «تپانچههای بیصدا» را با شمارگان یکهزار نسخه، قطع ربعی، ۱۲۰ صفحه و به بهای ۴۵ هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.کتاب «تپانچههای بی صدا» به روایت خاطرات یک نوجوان در سالهای جنگ و اسارت میپردازد. این کتاب از سوی انتشارات «مهر کلام» منتشر شد.
انتهای پیام/