روزنامه جوان نوشت: با اعدام محمدمهدی کرمی و سید محمد حسینی، اقلیتی از جمع فوتبالیست و بازیگر همراه مرثیهسرایی بیبیسی، اینترنشنال و اعوان و انصار داخلی و مجازیشان شدند و فریاد زدند که دو معترض و زندانی سیاسی را جمهوری اسلامی اعدام کرد، دو جوان ما را گرفت، نه به اعدام و نه به گسترش خشونت!
در این میان برخی اصلاحطلبان هم طبق معمول آتشبیار معرکه شدند. از جمله توئیت علی شکوریراد، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران جالب توجه بود که نوشته بود: «اجرای حکم اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی موجب تأسف و انزجار عمیق است. روایت رسمی در مورد کشته شدن روحالله عجمیان که موجب این حکم قضایی شد، هرگز قابل باور نبوده است. گمان دارم اصل ماجرا توطئه بوده و همه گرفتار آن توطئه شدهاند. غرض ترساندن است، اما بنزین روی آتش است.»
کاش توئیت شکوریراد را مادر روحالله نبیند؛ کاش خانواده روحالله عجمیان آن را نخوانند و نبینند که سخنگوی جبهه اصلاحات ایران چگونه بیاعتنا به جنایتی که بر فرزند آنها رفته، بیاعتنا به فیلمهایی که از صحنه جنایت موجود است و بیاعتنا به اعترافات قاتلین و ذوق اپوزیسیون از کشتن یک بسیجی، مدافع قاتلین شده است و روایتی را که فیلم آن هم موجود است، غیرقابل باور مینامد و اجرای حکم الهی را «بنزین روی آتش» توصیف میکند! چرا قاضی دادگاه و قضات دیوان عالی کشور که این حکم را تأیید کردهاند، باید مستندات حقوقی پرونده را کنار بگذارند و روی حدس و گمانهای امثال شکوریراد پرونده را پیش ببرند؟!
قصاص عین عدالت و تحکیمکننده امنیت جامعه است. خداوند در سوره بقره میفرماید: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ/ ای عاقلان، حکم قصاص برای حفظ حیات شماست تا مگر (از قتل یکدیگر) بپرهیزید»، نه آنکه بنزین روی آتش باشد. البته اینکه امثال شکوریراد دنبال بنزین ساختن از اعدامهای شرعی و قانونی و مجازات قاتلین هستند، بحث دیگری است.
و این همه تازه در صورتی است که آنچه روز 12 آبان در اتوبان کرج- قزوین بر سر سید روحالله عجمیان آوردند، یک دعوای شخصی و با انگیزه شخصی باشد. حال آنکه آن آشوب، بستن اتوبان، حمله به نیروی حافظ امنیت، همگی جرائمی امنیتی بوده و در دادگاه هم اتهام افسادفیالارض از طریق جرائم علیه امنیت کشور، حمله به مأموران بسیجی، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، انتشار فراخوان علیه نظام در فضای مجازی برای این متهمان مطرح و بررسی شد و مورد تأیید همه قضات قرار گرفت. معلوم است که قاتلان اصلی شهدای آشوب، همین قاتلان بینقابی هستند که مباشر قتلها بودهاند و اکنون نیز علیه قصاص موضع میگیرند.