مدیریت شهری در هر شهر و کشوری، برای بهبود وضعیت شهر و همچنین سلامت و امنیت شهروندان، اقدامات مثبتی را انجام میدهد. گاهی برای بهبود خطوط ریلی تلاش میکند تا مسافران بیدردسر به مقصد خود برسند و به مشکل نخورند. سیستم مدیریت شهری، باید در راستای فراهم کردن آرامش و همچنین امنیت شهروندان قدم بردارد.
اما از تمام این حرفها که بگذریم، سیستم مدیریت شهری در ایران به گونهای متفاوت اجرا میشود. ابتدا از وسایل اطلاع رسانی که در سطح خیابانها وجود دارد، شروع کنیم. مدتها میشود که تابلوهای هشدار دهنده شهری و یا اعلام مسیر، در خیابانهای اصلی و همچنین بزرگراهها، به دلیل آلودگی بیش از حد و همچنین حجم بالای خودرو در شهر که آلایندههایی از خود متصاعد میکنند، دچار غبار شده است و گاهی اصلا متن روی تابلو مشخص نیست. با بارش باران و پایین آوردن آلودگی به سطح زمین، این تابلوها روز به روز کثیفتر شده، به طوی که تابلوی سبز رنگ خیابانها به رنگ قهوهای درآمده است. مدیریت شهری، به خود اجازه نمیدهد حتی درباره این تابلو صحبت کند چه برسد به آنکه بخواهد برای نظافت آنها اقدامی انجام دهد.
فضای سبز شهری، همیشه باید به نوعی باشد که شادابی و سر زندگی را برای شهروندان به ارمغان آورد. سیستم مدیریت شهری برای آبرسانی به چمنهای کنار خیابان و میادین شهری، به طور روزانه اقداماتی را انجام میدهد اما آب رسانی بیشتر برای آسفالت خیابان است و گیاهان سهمی از این آبرسانی ندارند. اگر به آب پاشی که بر روی چمن قرار میدهند تا به صورت چرخشی، تمام سطح را آبرسانی کند، توجه کرده باشید، متوجه خواهید شد، که نصف آب، بر روی سطح آسفالت ریخته میشود. همین امر سبب میشود تا قسمت زیادی از آب هدر برود. آن وقت صحبت از آن میشود که در تهران با مشکل آب روبه رو هستیم. خب اگر این اقدام شهرداری به شیوه اصولی انجام شود و میزان آبی که هدر میرود متوقف شود، کمک بزرگی به صرفه جویی در مصرف آب خواهد شد؟
قطعا تمام ما، از مترو که به عنوان بزرگترین وسیله حملونقل شهری از آن یاد میشود، استفاده کردهایم اما همین مترو، از کوچکترین اقدامات برای رفاه حال شهروندان دریغ میکند. اگر رفت و آمد شما در این شهر زیر زمینی زیاد باشد، متوجه میشوید که پله برقیهای موجود در بسیاری از ایستگاها، همیشه دچار مشکل هستند و مسافران به اجبار از پله استفاده میکنند. این نکته وجود دارد، کسی که سن بالایی دارد و یا به ناراحتی از ناحیه پا دچار است، چطور میتواند پلههای فراوان را بالا برود؟ همین امر درباره نبود آسانسور در بسیاری از ایستگاهها هم صدق میکند. علاوه بر آنکه پله برقی ایتگاه مترو دچار مشکل است، نبود آسانسور هم بر این مشکل دامن میزند. همچنین اگر آسانسوری هم در این ایستگاه وجود داشته باشد، میگویند که با مشکل مواجه است.
تمام این مشکلات فقط برای بیرون از واگن است. به واگن که وارد میشوید، انگار مشکل چند برابر میشود.
توقف بیش از حد قطار در ایستگاه، تاکنون وقت بسیار زیادی را از تمام مسافران گرفته است. گاهی مشاهده شده تا یک قطار در ایستگاه به مدت ۱۰ دقیقه توقف داشته است و زمانی که دکمه ارتباط با راهبر را فشار میدهیم هیچ پاسخی شنیده نمیشود. خب اگر این دکمه ارتباط با راهبر برای چنین شرایطی نصب شده است، چرا کسی پاسخگو نیست. عدهای از مسافران از این دکمه به عنوان یک دکمه بیمصرف یاد میکنند.
بازهم از تمام اینها بگذریم، عدم توقف قطار در تعدادی از ایستگاهها، صدای بسیاری از مردم را درآورده است. بعضا مشاهده شده تا قطار، زمانی که در ایستگاه توقف میکند، از پشت بلندگو اعلام میشود که قطار در این ایستگاهها توقف نخواهد داشت. عدهای خوشحال میشوند اما عدهای دیگر مجبور هستند قطار را ترک کنند تا با قطار بعدی به سفر خود ادامه دهند. همین وقفه که اتفاق میافتد، زمان بسیاری را از مسافران خواهد گرفت. تازه این نکته هم وجود دارد که قطار بعدی چه زمانی به ایستگاهها خواهد رسید.
تعدادی از مسافران ممکن در قطار موجود در ایستگاه جا نشوند. برای همین مجبور هستند تا منتظر بمانند. گاهی این انتظار، به ۱۰ تا ۱۵ دقیقه به طول میانجامد و همین امر سبب میشود تا حجم مسافران حاضر در ایستگاه به شدت بالا برود اما در بسیاری از روزها شاهد آن هستیم که در همان ایستگاه فاصله ورود قطارها کوتاه مدت است. خب این سوال وجود دارد که چرا، زمانی که این امکان وجود دارد تا زمان رسیدن قطار به ایستگاه کوتاه باشد، گاهی به طول میانجامد؟؟
تمام مسافران مترو، با باجههای شارژ بلیت الکترونیکی سر و کار دارند. صفهای طولانی ایجاد شده پشت یک باجه، حکایت از آن دارد که سایر دستگاهها، با مشکل مواجه است. همین امر سبب میشود، تا زمان بسیاری گرفته شود. بعد از هک زیرساختهای شهرداری تهران، این دستگاهها دچار مشکل بزرگی شد و تاکنون اقدامات مناسب برای رفع این مشکل انجام نشده است. از هر ۵ دستگاه که برای شارژ کارت بلیت وجود دارد، میتوان گفت که ۳دستگاه با مشکل مواجه هستند. باجههای موجود هم که فقط دول نقد برای دادن بلیت قبول میکنند. دلیل چیست؟ چرا فقط پول نقد دریافت میکنند؟
در شلوغی بیش از حد واگنهای مترو، دستفروشانی حضور دارند که وسیلههای آنها مزاحمتهای فراوانی را ایجاد میکند. به زور از لابه لای مسافران رد میشوند و وسیله خود را به دنبال میکشند. فارغ از آنکه متوجه شوند که سبب مزاحمت شدهاند. یا شاید هم از این بابت مطمئعا هستند و خود را به بیخبری میزنند. به هرحال، وجود دستفروش در واگن باعث ایجاد مزاحمت هایی میشود. یعنی آرامش که نداشتیم هیچ، بیشتر و بیشتر اعصابمان خورد میشود. مامورین ایستگاه هم که کاری به جز ایستادن و گفتن این حرف که آقا یکم جلوتر سوار شدن ندارند. واقعا این مامورین مترو در ایستگاه، دقیقا مسئول چه کاری هستند؟ خب آقای مامور ایستگاه، جلوی دستفروش را بگیر. چرا نهایت فعالیتی که انجام میدهید شده همین حرف که کمی جلوتر سوار شوید و وارد واگن خانمها نشوید.
مدتی میشود که متوجه برداشته شدن چکشهای اضطراری داخل واگنها شدهایم. این چکشها برای مواقعی در واگن جاسازی شده است تا زمانی که قطار به هر دلیلی درون تونل متوقف میشود و امکان امداد رسانی به پایینترین حد میرسد، از این چکشها برای شکستن شیشهها استفاده شود تا جان مسافرین نجات پیدا کند اما مدتی است که متوجه شدهایم جا تر است و بچه نیست. این چکشها توسط چه کسانی به جز مامورین مترو برداشته شده است؟ اگر اتفاقی برای قطار در داخل تونل بیافتد و امکان نجات مسافران فراهم نباشد، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
به تعداد محدودی از مشکلات این شهر زیر زمینی اشاره کردیم. اما مشکلی بسیار است. خوب تا مدیریت شهری اندک اقدامی برای آسایش و رفاه مسافران انجام دهد. میگویند قطعه برای پله برقی نداریم و مجبور به تعمیر همین قطعات که عمری از آنها گذشته است میکنیم. خب آیا چنین چیزی باید باید باعث شود تا مسافران دچار دردسر شوند؟ برای برظرف این مشکل چه اقداماتی کرده اید؟ چرا از قطعهساز داخلی استفاده نمیشود؟ آیا به جنسهای داخلی اطمینان ندارید؟ امید است مدیریت شهری برای برطرف کردن چنین وضعیتی هرچه سریعتر اقدامات لازم را انجام دهد.