مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی، تولید و صنعت کشور را نشانه گرفتهاند. افزایش قیمتها در سطح جهانی، نداشتن توافق بر سر احیای برجام و افزایش تحریمها، اتفاقات داخلی کشور، نبود مواد اولیه و کالاهای واسطهای برای تولید کالای نهایی و در نهایت کمبود و نبود انرژی توانسته بر تولید تاثیرگذار باشد.
در فرآیند قطعی برق در تابستان تولید تا اندازه بسیار زیادی صدمه دید. تولید کالا و خدمات کاهش پیدا کرد و به افزایش نرخ در برخی بازارها منجر شد. در فصل زمستان، باز هم از نبود گاز و حتی آب برای تولید سخن بهمیان آمده است.
صنعتی که نیاز به آب برای تولید کالا و خدمات نداشته باشد، وجود ندارد. وابستگی تولید به انرژی غیرقابلانکار است. با اثری که تحریمها بر تعطیلی خطوط تولید بهدلیل نداشتن واردات ماشینآلات و تجهیزات بهروز گذاشته، نبود آب و گاز منجر به تعطیلی دیگر خطوط تولید که فعالیت محدود دارند هم، خواهد شد.
آمارهای دولتی در حالی هر روز از بازگشت کارخانهها و بنگاههای راکد و تعطیلشده به چرخه تولید حکایت دارند که شاهد هستیم، تولید و صنعت در چه مضیقههایی قرار دارند. این آمارها چطور میتواند واقعیت داشته باشد، در حالی که در فصل سرد باید نگران خواب زمستانی تولید باشیم.
یکی دیگر از مهمترین مشکلات حوزه تولید، سرمایهگذاری است. تا زمانی که در بازارهای ارز، طلا، خودرو و مسکن جذابیتهای سرمایهگذاری بالا باشد، انتظار نمیرود که سرمایهگذار سرمایه خود را وارد تولید کند.
این مسئله آنقدر مهم است که برخی از بانکها، بهعنوان تامینکنندگان اصلی سرمایه موردنیاز تولید، منابعشان را بهجای اختصاص به تسهیلات بخش تولید، صرف سرمایهگذاری در بازارهای مختلف میکنند.
به علاوه اینکه برای بررسی راهکارهای تدوام تولید به یک پیشبینیپذیری اقتصادی نیاز داریم که این پیشبینیپذیری بهخاطر نرخ ارز مخدوش شده است. تولیدکننده نمیداند در بخش فروش، صادرات و تولید چه باید بکند، در نتیجه بهدنبال درآمدزایی و سوداگریهای دیگر میرود.
تا زمانی که بانک مرکزی نسبت به تغییرات نرخ ارز بیتفاوت عمل کند، در شرایط فعلی تحریم، بهطورحتم نرخ دلار بالا میرود و هیچ سرمایهگذاری حاضر به صرف دارای در بخش تولید نمیشود. بنابراین برای سرپانگه داشتن تولید در گام نخست باید بانکها همکاری کنند تا وجوه موردنیاز آنها برای پرداخت تسهیلات به تولیدکنندگان تامین شود؛ لازم است تامین این منابع از طریق آزاد کردن داراییهای ملکی بانکها و اقدامات دیگر انجام شود. از طرفی، دولت با مجاب کردن بانکها برای همکاری با تولیدکنندهها و پرداخت تسهیلات کمبهره به توسعه تولید و بهبود وضعیت اقتصادی کمک میکند. به هر ترتیب، امیدواریم با همت و اهمیت ویژه به تولید و تشویق سرمایهگذاران بخش خصوصی برای تولید، مشکلات و معضلات عرصه تولید و اقتصاد رفع شود. با توجه به تمام موارد یاد شده در شرایط امروز اقتصاد ایران با پدیدهای روبهرو هستیم که نمیتواند فقط دلایل اقتصادی داشته باشد؛ یعنی در حالی که سفره مردم هر روز کوچکتر از روز قبل میشود، عدهای با بیاعتنایی به گرفتاریهای جامعه، اصرار به ادامه روشهای غلط خود دارند. این مشکلات برای حوزه تولید نیز دوچندان است و برای احیا یا زنده نگه داشتن تولید راهی جز تامین اعتبار برای این بخش و ایجاد ثبات در اقتصاد نداریم. برای تحقق ثبات در اقتصاد نیز باید به نرخ ثابت ارز برسیم. این درحالی است که در سالهای اخیر و به ویژه امسال کنترل افزایش نرخ ارز عملا از دست خارج شده و دیگر به جز ارایه بخشنامه و اعمال سیاستهای دستوری کاری برای کنترل و کاهش نرخ ارز انجام نمیگیرد. بسیاری از کارشناسان بر این نکته تاکید دارند که «چرا بانک مرکزی اینقدر نسبت به افزایش نرخ ارز بیتفاوت است. » به باور این گروه وضعیت آنقدر آشفته است که گاهی نمیتوان برای اصرار بر رها کردن شرایط بازار ارز، دلیل یا توجیهی منطقی یافت. با اینهمه باز هم ساماندهی تولید به کنترل بازار و ایجاد ثبات در اقتصاد بازمیگردد.