«مالیات سبز» راه صیانت از محیطزیست
پیشبینی میشود جهان با چالش جدیدی از رویدادهای جدی مواجه خواهد شد. خشکسالیهای ممتد و طولانی به همراه وقوع سیلابهای مخرب، افزایش گرمای زمین و در نهایت تغییرات وضعیت جهانی در تمرکز جمعیت، مهاجرتهای بزرگ و حوادث غیرمترقبه در مناطق مختلف کشور پیامدهای تغییر اقلیم خواهد بود. کارشناسان اقتصادی کمهزینهترین راهکار کاهش اثر گازهای گلخانهای را دریافت مالیات از صنایع آلاینده میدانند. مالیات سبز، از اصطلاحات جدید مالیاتی، بهعنوان یکی از پایههای اجرایی کنترل آلودگی زمین قلمداد میشود که بر پایه هزینه است. دریافت این مالیات از بخش صنعت و تولید باعث میشود شرکتها و صنایع آلاینده در روش عملکرد خود دقت بالایی به خرج دهند، زیرا در صورتی که آلاینده کمتری تولید کنند مشمول پرداخت مالیات کمتری خواهند شد. از سوی دیگر با این اقدام، دولت منبع جدید درآمدی خواهد داشت که میتواند آن را صرف آبادانی و عمران کند. صمت در این گزارش نقش اخذ مالیات سبز در کاهش تغییرات اقلیمی را مورد بررسی قرار داده است.
سعید تفکریان، کارشناس امور مالیاتی درباره پایه مالیاتی جدید باعنوان «مالیات سبز» به صمت گفت: عوارضی که دولت بر انواع و اقسام درآمدهای شهروندان خود میبندد و آنها را موظف به پرداخت آنها میکند بخش بزرگی از درآمدهای دولت را تشکیل میدهد و با اخذ آنها نسبت به هزینه این درآمدها در کارهای عمرانی و زیربنایی، افزایش رفاه عمومی و سلامت جامعه، کاهش فاصله بین فقیر و غنی اقدام میکند و به اهداف کلان خود در سطح جامعه نزدیک میشود.
وی با تاکید بر اینکه اجرای قانون مالیات سبز یکی از مولفههای ایجاد اقتصاد سبز است، گفت: اقتصاد سبز یعنی اقتصادی که بدون آسیب و ضرر زدن به محیطزیست باشد و برای همین این عوارض از شرکتهای دارای آلاینده اخذ میشود تا در زمینه جبران آلایندگی و حذف آنها مصرف شود.
این کارشناس امور مالیاتی ادامه داد: در کشورهایی مانند ایران که اقتصاد آنها وابستگی شدیدی به منابع طبیعی و محیطزیست دارد، مسئله مالیاتستانی سبز بسیار جدیتر و پیچیدهتر است. این وابستگی سبب شده اختلال جدی در کارکردهای محیطزیست ایجاد شود. وی با اشاره به اینکه مالیات سبز در کل اروپا استانداردسازی شده، تصریح کرد: در کشورهای توسعهیافته با روشهای کارکردی اقتصادی مانند اخذ مالیات سبز کمک میشود تا آثار خارجی منفی فعالیتهای اقتصادی کاهش یابد. تفکریان خاطرنشان کرد: اخذ مالیات سبز از صنایع آلاینده میتواند اثرات منفی گازهای گلخانهای را تا حدی درونیسازی و جبران کند، اما در ایران نهتنها نشانهای از اینگونه سیاستها دیده نمیشود، بلکه همچنان محیطزیست ردی در سیاستهای اقتصادی ندارد. وی با تاکید بر اینکه بهتر است در حوزه محیطزیست بهجای تکیه به راهحلهای فنی، راهحل اقتصادی در پیش بگیریم، گفت: افرادی که تولیداتشان با محیطزیست همراستا است، باید از معافیت مالیاتی برخوردار شوند و فقط باید از صنایعی که آلایندگی زیاد دارند مالیات سبز گرفته شود. تفکریان درباره گنجاندن مالیات سبز در لایحه مالیات بر ارزش افزوده اظهار کرد: اگر طرح مالیات سبز درست اجرایی شود، میتواند تاثیر بسزایی در شرایط زیستمحیطی داشته باشد، اما متاسفانه این گروه از قوانین از ضمانتهای اجرایی قوی برخوردار نیستند و ازسوی دستگاههای اجرایی بهدرستی پیاده نمیشوند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: بهدلیل بالا بودن تعداد صنایع آلاینده اکوسیستم کلان کشور در حال تخریب است و در این میان این مالیات سبز است که میتواند نقش مهمی ایفا کند، زیرا این نوع مالیات نسبت به واحدهای تولیدی اعمال میشود که آلایندگی بیشتری ایجاد میکنند و این اقدام میتواند آنها را مجبور به کاهش سطح آلایندگیشان کند.
این کارشناس امور مالیاتی با اشاره به اینکه قوانین تشویقی و تنبیهی میتوانند در این زمینه تاثیرگذار باشند، افزود: این اقدامات هرچند کم، میتواند زمینه کاهش آلایندگی را فراهم کند؛ از این رو این نوع بهینهسازی و استانداردسازی در راستای کاهش آلودگی حتی به میزان کم هم موثر خواهد بود. این قانون نباید به خودی خود رها شود و باید قوانینی در ارتباط با کسانی که از پرداخت مالیات سبز فرار میکنند گذاشته شود. عکس این ماجرا نیز صادق است و صنایعی که از این مالیات حمایت میکنند باید مورد حمایت قرار گیرند.
وی درباره نقش اعمال مالیات سبز در کاهش استفاده از سوختهای فسیلی گفت: یکی از عمدهترین چالشهای فرا روی دولتها بحران تغییر اقلیم است؛ از همین رو دولتها میکوشند با اتخاذ سیاستها و برنامههای مختلف، بر مشکلات این حوزه فائق آیند. مصرف بیرویه سوختهای فسیلی نهتنها تهدیدی برای آینده این منابع است، بلکه آثار منفی زیستمحیطی نیز بر آن مترتب خواهد بود. این کارشناس امور مالیاتی با بیان اینکه اخذ مالیات سبز اصولیترین راهکار برای کاهش مصرف سوختهای فسیلی و آلایندگی آنها است، گفت: در ایران مبنای استفاده انرژی، سوختهای فسیلی است؛ بنابراین باید سازکاری در نظر گرفته شود. که مصرف سوخت به حداقل کاهش یابد.
میثم حاجمحمدی، کارشناس مسائل اقتصادی در تعریف مالیات سبز به صمت گفت: عوارضی که دولتها بر انواع و اقسام درآمدهای شهروندان خود میبندند و آنها را موظف به پرداخت آن میکنند، بخش بزرگی از درآمدهای دولتها را تشکیل میدهد. دولتها با هزینه این درآمدها در کارهای عمرانی و زیربنایی در راستای افزایش رفاه عمومی و سلامت جامعه گام برداشته و به اهداف کلان خود در کشورداری نزدیک میشوند.
این کارشناس امور مالیاتی اجرای الزامات اقتصاد سبز در هر کشور را جزو اصول زیربنایی دانست و گفت: در برخی کشورها از شرکتهای آلاینده مالیات اخذ میشود تا عواید آن در زمینه جبران خسارت آلایندگی و حذف آنها مصرف شود.
حاجمحمدی با تاکید بر اینکه باید سهم مالیات سبز در درآمدهای مالیاتی دولت افزایش یابد، گفت: برخی شرکتها و صنایع، کالاها و محصولاتی تولید میکنند که به محیطزیست آسیب جدی میرسانند یا سالهای زیادی در طبیعت باقی میمانند و تجزیه نمیشوند، مانند کارخانههای تولید لاستیک، پلاستیک و...؛ بنابراین قانون این شرکتها را موظف کرده در صورت تولید محصولات با درجه آلایندگی بالای ۱۰ درصد مالیات سبز پرداخت کنند و اگر درجه آلایندگی محصولاتشان خیلی بالا نباشد میزان مالیات سبز به ۵ درصد کاهش مییابد.
این کارشناس امور مالیاتی با تاکید به اینکه تعریف این پایه مالیاتی با هدف کمک به محیطزیست و همچنین افزایش یا حداقل حفظ سطح درآمدهای مالیاتی انجام شده، افزود: دولت میتواند با وضع مالیات سبز، ضمن حداکثر کردن منافع اجتماعی، درآمدهای مالیاتی بیشتری داشته باشد.
حاجمحمدی با اشاره به اینکه اجتناب از پرداخت مالیات در کنار فرار مالیاتی در تمامی کشورها نظامهای مالیاتی را تهدید میکند، اضافه کرد: اقتصاد نفتی از یک طرف و سطح معافیتهای مالیاتی در کشور از طرف دیگر بخشهایی از اقتصاد را از تیررس مالیات خارج کرده است.
وی درباره مزایای اخذ مالیات سبز توضیح داد: اخذ مالیات از تولیدکنندگانی که موجب آلودگیهای زیستمحیطی میشوند، میتواند به اصلاح فرآیند و سازکارهای تولید کمک کند که در نهایت منجر به کاهش آلودگیها و افزایش فواید اجتماعی خواهد شد.
حاجمحمدی با اشاره به اینکه اخذ مالیات سبز این امکان را بهوجود میآورد که تولیدکنندگان کمتر از فناوریهایی که آلودگی ایجاد میکنند و شدت مصرف انرژی آنها بالا است استفاده کنند و بهجای آن از محصولاتی با شدت مصرف انرژی پایینتر بهره ببرند، ادامه داد: وضع مالیات بر آلایندگی زیستمحیطی، موجب افزایش نرخ کالاهای تولیدی در این دسته میشود و بهتبع آن مصرف کالاهای مزبور نیز کاهش مییابد.
وی ادامه داد: در ایران بهدلیل وضعیتی که صنایع آلاینده با آن مواجهند، یعنی از یک طرف پرمصرف هستند و آلایندگی بالاتری نسبت به صنایع مشابه در کشورهای دیگر دارند و از طرف دیگر چند سالی است واردات برخی محصولات بهینه آلایندگی به کشور ممنوع است، اتلاف انرژی و در نتیجه میزان آلایندگی بهشدت فزونی گرفته، اما هنوز اتفاقی برای اجرای صحیح قانون مالیات سبز نیفتاده است.
این کارشناس امور مالیاتی سبد سوختی کشور را بسیار آلاینده دانست و اظهار کرد: باید مالیات سبز وضع شود تا درآمد حاصل از آن صرف اصلاح سبد سوخت یا بهعبارت دیگر هزینه تحقیق و استفاده از انرژیهای نو، پاک و تجدیدپذیر شود؛ هرچند در کشور ما بعید است در چنین موضوعاتی این نوع مالیات به مصرف برسد.
وی با اشاره به اینکه در سالهای گذشته پرداخت یارانه در بخش انرژی باعث تقاضای فزاینده حاملهای انرژی شده، گفت: در بخش حملونقل جادهای نیز عوامل متعددی چون پایین بودن نرخ سوخت همراه با بالا بودن عمر خودروها و همچنین تولید گسترده وسایل نقلیه با بازدهی پایین موجب مصرف بیرویه سوخت شده که از پیامدهای این مسئله انتشار گسترده انواع آلایندهها است؛ بنابراین سیاستهای مالی از جمله اخذ مالیات میتواند از عمدهترین سیاستهای کلان اقتصادی باشد که منجر به ایجاد تغییراتی در کارکردهای نظام زیستمحیطی شود؛ تغییراتی که بهطور ویژه از نظر ایجاد آلودگیها میتواند بسیار بااهمیت باشد.
بهعقیده کارشناسان استقرار نظام مالیات سبز میتواند از طریق کاهش انواع آلودگیهای زیستمحیطی در ارتقای سطح سلامت، رفاه اجتماعی و وضعیت اقتصادی جامعه نقش بسزایی داشته باشد. افزایش مالیات بر ارزش افزوده بنزین، مواد شوینده، سموم و آفتکشها خلاف سایر عوامل نمیتواند کاهش آلودگی زیستمحیطی را به همراه داشته باشد، زیرا مالیات سبز باید از منشأ ایجاد آلودگی اخذ و صرف کارهای تحقیقاتی و بهینهسازی صنایع شود. گاهی با هزینه این عوارض میتوان فناوری و روشهایی را بهوجود آورد که هنگام فعالیت و تولید آسیب کمتری به محیطزیست وارد شود؛ یعنی جایگزینی روشهای نوین و بهصرفهتر با آسیبرسانی کمتر به محیطزیست با روشهای سنتی و قدیمی مثلا تولید ماشینهایی با کیفیت بهتر و با مصرف سوخت پایینتر و البته آلایندههای کمتر برای اینکه هوا کمتر آلوده شود و بسیاری موارد دیگر.