رسول سلیمی: بعد از گذشت۱۰۰ روز از آغاز اعتراضات سراسری در ایران که اغلب سیاستمداران را به واکنش واداشت و آن ها به بیان دلایل این حوادث پرداختند، محمود احمدی نژاد که تا قبل از دریافت حکم انتصاب شخصیت حقیقی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، تندترین نقدها را به وضع موجود در دولت یازدهم و دوازدهم انجام می داد، حالا روزه سکوت گرفته و حتی بعد از بالا رفتن دلار ۴۰ هزار تومانی و اعلام خط فقر ۱۵ میلیون تومانی در تهران، قفل زبان او شکسته نشد.
اما چه دلیلی دارد محمود احمدی نژاد که تا قبل از انتخابات۱۴۰۰ از منتقدان جدی وضع موجود بود، حالا و در آبان۱۴۰۱، از او خبری نیست؟ او از جمله مدعیانی بود که هم در تقویم رویدادهای سیاسی هر سال، لب به انتقاد می گشود و نگفته ای از نگفته ها از دوران مسئولیت پر چالش خود را بیان می کرد.
اگر به گونه ای دیگر به این مسئله نگاه کنیم و به این فکر کنیم چه زمانی انسان ها، علیه دیگران انتقاد نمی کنند یکی از گزینه ها زمانی است که دیگران در گروه و جریان خود فرد، قرار می گیرند و منافع آنها، زبان انتقاد را کم رنگ می کند. اما از سویی وقتی فردی در آینه نگاه می کند، آیا می تواند مدعی شود فرد دیگری در آینه است و به او با سخت ترین انتقادات رو به رو شود؟
بهنظر می رسد احمدی نژاد در چنین وضعیتی است و در دولت رئیسی ساختار نیروی انسانی و گفتمانی را می بیند که اگر خود او نباشد دست کم ادامه دهنده راه احمدی نژاد خواهند بود.
چه آنکه، احمدی نژاد در پیامی ویدئویی که چند روز قبل از او منتشر شد، گفته بود «پولی که هزینه سرکوب مردم در این کشور میشود، باید برای رفع مشکلات کشور هزینه شود» اما همین ویدئو نیز تکذیب و گفته شد تاریخ ضبط ویدئو برای امسال نیست و «اعلام کرد ایشان در چند ماه اخیر، گفت وگو، مصاحبه و یا پیامی نداشته است»
دلایل سکوت احمدی نژاد
رسانه های داخلی، دلایل متعددی برای سکوت احمدی نژاد در روزهای بعد از اعتراضات سراسری، منتشر کردند.
دسته اول؛ معتقدند پرونده قضایی نزدیکان احمدینژاد احتمالا یکی از دلایل سکوت خبری او است. بعد از انتشار تصویر حرفهای در گوشی احمدینژاد و اژهای در مجمع تشخیص مصلحت، او دیگر در رسانه ها دیده نشد. این رسانه ها معتقدند «آنچه مشخص است مواضع احمدینژاد بر مبنای یک چارچوب فکری و دغدغه درونی نیست، بلکه مواضعش نسبت به منافع و خواستههایش قابل تغییر است و سکوت چند ماه اخیر که خلاف رویه و منش رسانهای اوست را میتوان بر این مبنا تحلیل کرد.»
دسته دوم؛ معتقدند احمدی نژاد برخلاف اظهارنظرهای منتقدانه این روزهایش، در دوران ریاستجمهوری عملکرد متفاوتی داشته و از مدافعان گشت ارشاد و به عبارت دیگر آغازکننده این مسیر به شکل فعلی بوده است. به همین دلیل بعد از آغاز اعتراضات به گشت ارشاد و حجاب که او در زمان ریاست خودش بر دولت، مدافع آن بوده، سکوت کرده است.
دسته سوم؛ با نگاه به آینده، این گزاره را مطرح کردند که «احمدینژاد راوی اعتراضات و به زعم برخی از افراد اپوزیسیون بخشی از حاکمیت، به این دلیل سکوت کرده و به عنوان عضو دوباره مجمع تشخیص مصلحت، خاموش نشسته است که برنامههای بسیاری بزرگی برای آینده دارد، اما فعلا زمان اجرای آن فرا نرسیده است.»
احمدی نژاد از خودش عبور می کند؟
ارزیابی مدیران دولت سیزدهم نشان می دهد بخش قابل توجهی از مدیران این دولت از میان کادرهای با تجربه دولت احمدی نژاد انتخاب شده اند. ابراهیم رئیسی که فاقد گفتمان سیاسی است به دلیل حضور در قوه قضاییه، شناخت درستی از مدیران قوه مجریه نداشته و بعد از انتخابات۱۴۰۰، کوشش کرد از مراکز کادرسازی نیروهای اصولگرا از جمله دانشگاه امام صادق(ع) و موسسه امام خمینی(ره) برای وزارتخانه های فرهنگی، اجتماعی، از دانشگاه دفاع ملی برای وزارتخانه های دفاعی-امنیتی-سیاسی و از مدیران بخش های اقتصادی و سیاست خارجی دولت احمدی نژاد برای جایگاه های حساس استفاده کرد.
با اعلام فهرست اسامی وزیران پیشنهادی ابراهیم رئیسی به مجلس، رد پای همکاران محمود احمدی نژاد در وزارتخانه های مهم دولت رئیسی دیده شد و ۵۰ درصد معرفی شده ها، در دولت او حاضر بودند. از میان ۲۱ فردی که ابراهیم رئیسی برای کابینه معرفی کرد، ۹ وزیر پیشنهادی و یک معاون، همکاری با دولت احمدی نژاد را در کارنامه دارند.
از این رو به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل سکوت احمدی نژاد نسبت به عملکرد دولت سیزدهم در حوزه های اقتصادی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و فرهنگ، این است که مدیران احمدی نژادی در این جایگاه ها ایفای مسئولیت می کنند و احمدی نژاد قادر به عبور از همکاران خود نیست.
۴۷درصد دولت رئیسی، احمدی نژادی هستند
رئیسی در چینش اولیه کابینه اش علاقه زیادی به دولتمردان دولت های نهم و دهم نشان داد و با انتقاداتی نیز همراه بود. او بی توجه به این نقدها حتی در برخی جابجایی های اخیر دولتش نیز بار دیگر به سراغ مردان دولت احمدی نژاد رفته است.
عیسی زارعپور (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات)، حسین امیرعبداللهیان (وزیر امور خارجه)، رستم قاسمی و مهرداد بذرپاش (وزرای راه و شهرسازی)، محمدعلی زلفیگل (وزیر علوم، تحقیقات و فناوری)، محمدمهدی اسماعیلی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، احمد وحیدی (وزیر کشور)، جواد اوجی (وزیر نفت)، علی اکبر محرابیان (وزیر نیرو) و سیدحمید سجادی (وزیر ورزش و جوانان)، مسعود میرکاظمی(رئیس سازمان برنامه و بودجه)، محسن منصوری (معاون اجرایی و رئیس نهاد ریاست جمهوری) فرهاد رهبر (دستیار اقتصادی)، انسیه خزعلی (معاون امور زنان و خانواده)، محمد حسینی(معاون پارلمانی)، علی سلاجقه (رئیس سازمان حفاظت محیط زیست) در دولتهای نهم یا دهم حضور داشتهاند.
ارزیابی ها نشان می دهد از مجموع ۳۲عضو ثابت هیات دولت، شامل وزرا و معاونین ابراهیم رئیسی، ۱۵ نفر آنها که معادل ۴۷ درصد است، متعلق به جریان فکری احمدی نژاد بوده و در دولت او هم مسئولیت های اجرایی داشته اند.
در چنین شرایطی بنظر می رسد احمدی نژاد به سکوت خود ادامه دهد و به دلیل متغیرهایی که او را در محاصره انفعال در سیاست داخلی درآورده، قادر به اعتراض به وضع موجود، همانند آنچه در دولت روحانی عمل می کرد، ناتوان خواهد بود.
در سطح تحلیل کلان، سکوت احمدی نژاد به دلیل حضور شاگردان او در دولت رئیسی، نشانه رضایت از پیشروی اسب تروای تفکر احمدی نژاد در دولت رئیسی است. تفکری سوار بر قطار، که روزی احمدی نژاد قبل از انتخابات۸۸ در توصیف آن گفته بود «ترمز و دنده عقب قطار را کنده و دور انداخته است».
بیشتر بخوانید
-
تشکیل قرارگاه «گام» برای فساد مدیران
-
این گزارش را نمی توان نادیده گرفت/ چرا ۳۰ تا ۷۰ ساله ها به خیابان نیامدند؟
-
ناصر ایمانی:دولت رئیسی در اجرای منویات رهبری تواناییش کم اما انگیزه اش بیشتر است
-
توهین برخی معترضان و دولتی ها علیه یکدیگر
-
حکمرانی نو با پرهیز از قبیله گرایی
216213