دلتنگی‌های مادران شهدا در روز مادر/ صبوری و استقامت، هدیه شهدا به مادران بود

خبرگزاری فارس جمعه 23 دی 1401 - 12:18

خبرگزاری فارس-تهران؛ مادران از ابتدای تولد فرزندشان نگران او هستند؛ نگران اینکه مبادا سرما بخورد، سختی بکشد، گرسنه باشد، آسیب ببیند و حتی نگران اینکه از موضوعی ناراحت باشد. آن‌ها با تمام وجود همیشه در تلاشند تا بتوانند شرایط مناسبی را برای زندگی و رشد فرزند خود فراهم کرده و او را آن‌گونه که می‌خواهند تربیت کنند.

حال چگونه می‌توان به خانه‌ای وارد شد و به یک مادر گفت که دیگر لازم نیست نگران فرزندش باشد؟ چگونه می‌توان به او گفت که نگرانی‌هایش را باید به دلتنگی مبدل کند و حسرت شنیدن مجدد صدای پسرش را بکشد؟ چگونه می‌توان خبر شهادت فرزند را به مادری که تمام جوانی و عمر خود را صرف بزرگ کردن او کرده است، داد؟

مادر شهید امیر کمندی: به اطرافیان خیلی سفارش می‌کرد که مراقب من باشند

مادر شهید امیر کمندی که در جریان اغشتشاشات اخیر به مقام شهادت نائل آمد، با ابراز دلتنگی خود و بیان روایتی از زمان شنیدن خبر شهادت فرزندش می‌گوید: در ابتدا به من گفتند که امیر زخمی شده است. درحال لباس پوشیدن برای رفتن به بیمارستان بودم که مشاهده کردم علی و داود، فرزندان دیگرم در حال گریه‌اند. در همین حال به من گفتند: «امیر شهید شده است.» این لحظه خیلی برایم لحظه سختی بود. مطمئناً این لحظه برای هر مادری سخت است.

او ادامه می‌دهد: من به امیر خیلی وابسته بودم، چرا که بسیار مؤدب و مهربان بود. از آنجا که می‌دانست من بیمار هستم به اطرافیان خیلی سفارش می‌کرد که مراقب من باشند. به پدرش می‌گفت: «زود مغازه را تعطیل کن و به خانه برو تا مادر تنها نباشد!» روزی نبود که حداقل ۲ مرتبه به من زنگ نزند و حالم را نپرسد.

مادر شهید سلمان امیراحمدی: فکر نمی کردم روزی برای پسرم نماز بخوانم

مادر شهید بسیجی سلمان امیراحمدی که ۱۶ مهرماه در منطقه ۱۷ تهران بر اثر شلیک مستقیم به مقام شهادت نائل آمد نیز با دلتنگی‌های مداوم خود اظهار می‌کند: آن شبی که در امامزاده حسن(ع) برای نماز بر پیکر مطهر پسرم ایستادیم لحظه سختی بود و با خود گفتم: «سلمان جان! فکر نمی کردم روزی بایستم و برای شما نماز بخوانم». خانمی کنارم ایستاده بود و پرسید مادرش هستید؟ گفتم بله؛ گفت: «پسر شما خیلی دلیر و شجاع بود، چند نفر زمان درگیری خواستند چادر از سرم بکشند اما شهید امیراحمدی ما را نجات داد».

پس از آن خانم دیگری به من گفت: «دخترم آن سمت آتش گرفتار شده بود و راهی نداشت و این شهید بزرگوار با شجاعت دخترم را نجات داد و فرزندم را به من رساند.» من در آن لحظه به فرزندم افتخار کردم که این‌گونه به مملکت و دین و چادر حضرت زینب(س) و حضرت زهرا(س) ارزش قائل است و امیدوارم بتوانیم فرزندانش را مثل خودش بزرگ کنیم.

این مادر شهید که داغ‌دیده دومین فرزند شهیدش است، بیان می‌کند: این روزها خیلی دلتنگ پسرم هستم اما افتخار می‌کنم که به درجه شهادت رسید و ان‌شاءالله که امام حسین(ع) و امام زمان(عج) این شهید را از ما بپذیرند.

او که خاطرات پسرش را در ذهن خود مرور می‌کند، ادامه می‌دهد: سلمان تواضع خاصی داشت و شوخ طبع بود؛ من را «مامان جون» خطاب می‌کرد و دست و پایم را می‌بوسید.  هرچه از خوبی‌های آقاسلمان تعریف کنم، کم است.

مادران شهدا در روز مادر دلتنگی هدیه می گیرند

اینها نمونه کوچکی از نگرانی‌ مادرانی است که تبدیل به دلتنگی شده و قطعا این دلتنگی و خاطره‌ها در دل و ذهن باقی مادران شهدای اغتشاشات اخیر نیز وجود دارد و باید بدانیم که از دست دادن فرزند و مرور کردن خاطرات او چقدر می‌تواند برای یک مادر سخت و جانسوز باشد.

هرچند که نمی‌توانیم جای خالی‌ فرزندان عزیزشان را پر کنیم اما باید حواسمان باشد که آن‌ها در روز مادر حس دلتنگی نکنند. شاید کمترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم این باشد که این روز را به مادران شهدا تبریک بگوییم؛ شاید در روز ولادت حضرت فاطمه(س) خواسته شهیدان از ما این باشد: «به مادرم تبریک بگو».

پایان پیام/

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.