زمانی که وارد یک رابطه عاطفی به قصد ازدواج می شوید ممکن است برایتان سوال پیش بیاید که آیا دارم وقتم را تلف میکنم؟ این رابطه میتوانید به ازدواج ختم شود؟ نشانه رابطه هایی که به ازدواج ختم نمی شوند چیست ؟ چطور مطمئن شوم طرف مقابل مرا برای ازدواج می خواهد.
عمر شما گنجینه ای است که تلف کردنش جبران ناپذیر است ، مراقب باشید که با وابستگی به یک شخص نامناسب و ماندن در یک رابطه بی هدف آن را هدر ندهید. تشخیص این که یک رابطه قرار از به ازدواج ختم شود یا نه همیشه کار راحتی نیست و گاهی دچار پیچیدگی های زیادی می شود به خصوص اگر از نظر عاطفی به طرف مقابل وابسته شده باشید تشخیص هدف او از ماندن کنارتان مسلما سخت تر خواهد شد.
در صورتی که هماهنگی های لازم با هم را نداشته باشید و نتوانید رابطه را مدیریت کنید مسلما رابطه شما به ازدواج ختم نخواهد شد.
شاید شنیده باشید که عشق آدم را کور میکنید ، باید بگویم که کاملا درست است ، کشش جنسی و افزایش ترشح هورمونها در بدنتان باعث میشود اشتیاقی نسبت به پارتنرتان حس کنید که نسبت به اشتباه بودن رابطه تان کور شوید .
با وجودی که تمام تنش ها و اختلافات و سمی بودن رابطه را به چشم می بینید ولی با خودتان تصور میکنید همه این مشکلات قرار است با ازدواج حل شود و نمیتوانید به درک درستی از آسیب زا بودن رابطه تان برسید.
پایان دادن به یک رابطه عاطفی ناسالم یا جدایی از کسی که دوستش دارید مسلما تصمیم سخت و ناراحت کننده ای است ولی بهترین شانس شما برای این است که بتوانید قلبتان را از شکست عشقی حفاظت کنید و یک فرد شایسته برای ازدواجتان پیدا کنید.
درگیر شدن در یک رابطه عاطفی بلاتکلیف برایتان احساس تعهد و وابستگی می آورد و در نتیجه به خواستگار خوبی که دارید جواب رد می دهید چون مدام در ذهنتان لحظات عاشقانه ای که داشته اید را با رفتار رسمی خواستگارتان مقایسه میکنید در صورتی که این مقایسه کاملا غلط است چون هنوز آشنایی و صمیمیتی بین شما و خواستگارتان بوجود نیامده است.
ولی نکته مهم این است که خواستگار شما آمادگی ازدواج دارد و تصمیم جدی برای ساختن یک زندگی با شما گرفته است در حالی که پارتنر شما آمادگی ازدواج ندارد و صرفا یک پسر خوش صحبت است که به درت وقت گذرانی و هیجانات زودگذر میخورد و نمیتواند مسئولیت زندگی با شما را برعهده بگیرد وصرفا میتوانید تا مدتی با او خوش باشید.
اگر نمیتوانید به درستی تشخیص بدهید که در یک رابطه سمی یا اشتباه قرار گرفته اید که قرار نیست به ازدواج ختم شود یا حتی بعد از این که ازدواج کردید و آتش اولیه سرد شد قرار است با مشکلات زیاد و حتی طلاق روبرو شوید بهتر است این مقاله را بخوانید .
پیشنهاد ازدواج پسری که از نظر مالی مستقل نیست و نمیتواند هزینه های زندگی را تامین کند ، نمیتواند واقعی باشد مگر این که پشتوانه خانوادگی داشته باشد. رابطه با پسری که شما باید مخارجش را بدهید ، شما پول غذا را همیشه حساب کنید ، شما هدیه های گران تر برایش بخرید ، شاغل نیست ، برنامه ریزی درستی برای آینده ندارد ، صرفا به دنبال هیجان و تجربه های جنسی در قالب دوستی است و هنوز شخصیتش کامل نشده است به ازدواج ختم نخواهد شد.
مطرح کردن پیشنهاد ازدواج در یک رابطه به معنی واقعی بودن قصد پسر برای ازدواج نیست . پسران زیادی هستند که فقط به درد وقت گذرانی و خنده و هیجانات زودگذر میخورند ولی مسئولیت پذیری ازدواج را ندارند و نمیتوانند مرد ایده آلی برای خوشبخت کردن شما باشند.
معمولا پسری که قصدش ازدواج است ولی میخواهید بیشتر یکدیگر را بشناسید در ابتدای پیشنهاد هدفش را مشخص میکند و برای رسمی شدن رابطه زمان بندی 3 – 6 ماهه دارد.
البته برخی پسرها از این ترفند برای وابسته شدن دختر استفاده میکنند و بعد از گذشت از زمان مشخص شده شروع به آوردن بهانه های مختلف برای ادامه دادن رابطه می کنند که شما باید در این زمینه محتاط عمل کنید.
رابطه ای که بدون پیشنهاد ازدواج شروع شده هم بعد از مدت 1 – 3 ماه که به شناخت نسبی از هم رسیدید باید تکلیفش مشخص شود و مستقیما از او بپرسید که هدفش از بودن کنار شما چیست و چه برنامه ای برای آینده دارد و فکر میکند رابطه شما به کجا می رسد و اگر پاسخ او چیزی به جز ازدواج بود باید این جواب را کاملا جدی بگیرید و خودتان را به امید تغییر نظر او در آینده گول نزنید.
اگر پاسخی دوپهلو گرفتید و مثلا گفت دلش میخواهد با شما ازدواج کند ولی لیاقت شما بیشتر است یا شرایطش را ندارد ، باید از او بپرسید که چه شرایطی نیاز دارد و فکر میکند این شرایط چطور فراهم می شود. سپس از او بپرسید برای رسیدن به این شرایط چه کارهایی می کند ؟ اگر برنامه روشنی در پاسخ به این سوالات نداشت نشان دهنده بی سرانجام بودن رابطه است و قبل از این که وقت بیشتری از شما تلف شود باید این رابطه را ترک کنید.
در یک رابطه بی هدف و بی سرانجام معمولا طرفین به فکر سازگاری و شناخت بهتر از روحیات هم نیستند و بنابراین سر کوچکترین مشکلاتی ، تنش ایجاد می شود.
چرا که پارتنر شما تلاشی برای کنترل خشم و ناراحتی اش نمی کند و با کوچکترین خطا از سمت شما شدیدترین عکس العمل را بروز می دهد.
بروز بحث ، اختلاف نظر یا حتی عصبانیت در هر رابطه سالمی کاملا طبیعی است ولی اگر زمانی که به قهر و بحث و دعوا می گذرد هر روز و هر هفته تکرار می شود نشان دهنده یک رابطه ناسالم و بی هدف است.
اگر پارتنر شما اغلب باعث می شود گریه کنید ، عصبانی و رنجور و خسته باشید ، احساسات منفی نسبت به خودتان داشته باشید و اعتماد به نفستان کاهش پیدا کرده و همیشه فکر میکنید تقصیر خودتان است که با شما بدرفتاری می شود یعنی در یک رابطه سمی گرفتارید که تنها راه خوشبختی شما خارج شدن از آن است.
رابطه ای که مخفیانه است که پارتنر شما تمایلی به نشان دادن شما در ملاء عام ندارد یا شما را به خانواده اش و دوستانش معرفی نمی کند به این معنی است که به وجود شما افتخار نمی کند و تمایلی به ازدواج با شما ندارد و دلش نمی خواهد کسی او را با شما ببیند.
حتی اگر پسری شما را به خانواده اش معرفی کرد یا به شما گفت که درباره شما با خانواده اش صحبت کرده ولی 2 – 3 ماه از این حرف گذشت و هیچ خبردیگری از خانواده اش نشد به این معنی است که قصد ازدواج با شما را ندارد.
دوست داشتن به معنی محافظت از طرف مقابل است ، به معنی اهمیت دادن به خواسته های شما و خوشحال کردن شما است. اگر در رابطه ای هستید که احساس خوبی ندارید و فکر میکنید برای نگه داشتن طرف مقابل مجبور به تن دادن به خواسته های جنسی او هستید بدون این که خودتان حق تصمیم گیری داشته باشید قرار نیست به ازدواج ختم شود.
در یک رابطه سمی پارتنر شما فقط به فکر رفع نیازهای خودش است و شما را مجبور می کند به خواسته هایش تن بدهید و به جای این که به فکر جا باز کردن در دل شما باشد فقط به فکر باز کردن پاهای شما است.
رابطه ای که به قصد ازدواج است ، احساس صمیمیت و دوستی در آن موج می زند. در صورتی که رابطه شما به سمتی پیش می رود که احساس دوستی و صمیمیت در آن کم رنگ شده و صرفا رنگ و بوی جنسی و احساسی گرفته است مطمئن باشید یک جای کار می لنگد.
نداشتن حس امنیت در یک رابطه ، پرچم قرمز رنگ بسیار بزرگی محسوب میشود که باید آن را جدی بگیرید. در یک رابطه عاطفی سالم شما احساس امنیت دارید ، می دانید اگر امروز بحثتان شد میتوانید فردا ناراحتی را از دلش در آورید ، مطمئن هستید که تنش ایجاد شده گذرا است و قرار نیست باعث شود شما از چشم طرف مقابل بیوفتید.
هنگامی که از هم دورید احساس دلتنگی می کنید ولی این دلتنگی آزار دهنده نیست و خوشایند است. زمانی که از هم دور میشوید خیالتان از بابت پارتنرتان راحت است ، او هر جا که باشد احساس امنیت را به شما منتقل می کنید ، در رفتار و گفتارش به شما نشان میدهد که صرفا متعلق به شما است و شما هم باید فقط متعلق به او باشید.
همیشه برای صحبت کردن یا ملاقات کردن با شما برنامه ریزی دارد و شما را در بی خبری رها نمی کند.
مشغول هر کاری که باشد به شما اولویت می دهد حتی اگر گرفتاری زیاد باعث شود نتواند به شما سر بزند با تلفن این موضوع را به شما اطلاع می دهد.
زمانی که حالش خوب نیست برای این که حس بهتری پیدا کند با شما تماس می گیرد.
اگر این حس ها را در رابطه تان ندارید یعنی پارتنر شما احساس امنیت را به شما منتقل نمی کند و راحتی خیال شما برایش در اولویت نیست.
اگر پارتنز شما احساس شادی و امنیت به شما نمی دهد قرار نیست رابطه تان به ازدواج ختم شود.
رابطه ای که طرفین نمیتوانند به هم اعتماد کنند ، بدون صداقت است یا با خیانت در آن روبرو شده است نباید انتظار ازدواج از آن داشته باشید.
شکست عشقی و جدایی در روابطی که در آنها دروغ و خیانت وجود دارد بسیار رایج است.
گردآوری : بخش زناشویی بیتوته