این روند از قرن هجدهم در انگلیس آغاز شد و از آنجا به سایر نقاط جهان گسترش یافت. اصطلاح انقلاب صنعتی گرچه قبلا توسط نویسندگان فرانسوی بهکار رفته بود، برای نخستینبار توسط آرنولد توینبی، مورخ اقتصادی انگلیسی برای توصیف توسعه اقتصادی انگلیس از 1760 تا 1840 مشهور شد.
ویژگیهای اصلی دخیل در انقلاب صنعتی فناوری، اقتصادی و فرهنگی است. این تغییرات فناوری در گام نخست استفاده از مواد اساسی جدید، عمدتا آهن و فولاد را میسر کرد و استفاده از منابع انرژی جدید، از جمله سوخت و نیروی محرک، مانند زغالسنگ، موتور بخار، برق، نفت، و موتور احتراق داخلی را رواج داد. اختراع ماشینآلات جدید و بهدنبال آن سازمان جدیدی از کار معروف سیستم کارخانه ایجاد شد که مستلزم تقسیمکار و تخصصی کردن عملکرد است. تحولات مهم در حملونقل و ارتباطات، از جمله لکوموتیو بخار، کشتی بخار، اتومبیل، هواپیما، تلگراف و رادیو به وجود آمد و در نهایت به کاربرد روزافزون علم در صنعت رسید. این تغییرات فناوری امکان استفاده فوقالعاده از منابع طبیعی و تولید انبوه کالاهای تولیدی را ممکن کرد.
با توجه به جایگاه انقلاب صنعتی در توسعه اقتصادی جوامع، این مهم در ایران نیز موردتوجه قرار گرفته و بر همین اساس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به برگزاری دورههای آموزشی آشنایی با انقلاب صنعتی چهارم در راستای تحقق برنامههای کلان صنعتی ایران پرداخته است.
ابوالفضل کیانیبختیاری، مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی معتقد است سازمان مدیریت صنعتی همواره در جریانسازی و ادبیاتسازی مقولههای نوین مدیریتی نقشآفرین بوده و با همین هدف و در راستای تحقق برنامههای توسعه صنعتی در حکمرانی هوشمند کشور، دورههای آموزشی آشنایی با انقلاب صنعتی چهارم برگزار شدهاست.
وی افزود: جهان در آستانه یک نقطه عطف انقلاب فناورانه قرار دارد، انقلابی که شیوه زندگی و کار را به شکل اساسی دگرگون خواهد کرد. این دگرگونی از نظر اندازه، دامنه و پیچیدگی از آنچه تاکنون رخ داده، متفاوت است.
کیانیبختیاری با برشمردن اهمیت و توضیح برخی از فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم یادآور شد: کشورهای جهان در زمینه انقلاب صنعتی چهارم سیاستگذاریهای گوناگونی دارند و در زمینه استراتژی، سنجش میزان آمادگی و سرمایهگذاری بسیار فعال هستند.
وی برخی از ویژگیهای دانشگاههای هوشمند در عصر انقلاب صنعتی چهارم را شامل افزایش ارتباط بین تمام طرفهای درگیر در زنجیره ارزش آموزش عالی، ارائه مدارک بینرشتهای، چندرشتهای و فرارشتهای در قالب پلتفرمهای آموزشی عنوان کرد. مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی با تاکید بر پلتفرمی بودن آموزش و دانشگاههای نسل چهارم گفت: آموزش در دانشگاههای پلتفرمی بهصورت اکوسیستمی و براساس نیازهایی که درباره مولفههای جامعه مدنی، بحثهای محیطزیست و… اعلام میشود، شکل میگیرد و مدارک آن بینرشتهای، چندرشتهای و فرارشتهای هستند؛ علاوهبر این موضوع، مسئولیت اجتماعی برای دانشگاههای پلتفرمی یک وظیفه است که آن را انجام میدهند. در این دانشگاهها پژوهش نیز در پلتفرمها اتفاق میافتد و از شیوه جمعسپاری در فعالیتهای پژوهش و توسعه استفاده میشود.
وی خاطرنشان کرد: سازمان مدیریت صنعتی با هدف تغییر ذهنیتها و رویکردها از صنعت ۳ به صنعت ۴ و آشنایی با تمامی مولفههایی که در انقلاب صنعتی چهارم وجود دارد، از جمله اینترنت اشیای صنعتی، هوشمندسازی صنایع، آشنایی با علوم داده، کسبوکارهای پلتفرمی، زنجیرههای بلوکی و زنجیره تامین و… این دورهها را طراحی و اجرا میکند و امیدواریم این امر باعث توسعه صنایع کشور شود.
صمتحسن آقاکثیری، مجری طرح انقلاب صنعتی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران نیز رویکرد سازمان متبوع را برای نفوذ مفاهیم، ابزارها و فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم را در ۳ سطح سیاستگذاری، برنامهریزی و عملیاتی عنوان و خاطرنشان کرد: ایدرو براساس یک برنامه مشخص، پیشگام ایجاد و گسترش زمینههای لازم برای اجرای گامبهگام انقلاب صنعتی چهارم در صنایع کشور است.
وی با بیان این سخن، طرح ظرفیتسازی ایدرو را در ۳ سطح ملی، بنگاهی و مراکز تحول دیجیتال عنوان کرد و افزود: فرهنگسازی و آموزش فصل مشترک این ۳ سطح است که سازمان مدیریت صنعتی آن را در کشور آغاز کرده است.
آقاکثیری افزود: سازمان مدیریت صنعتی همواره دغدغه حرکت در مسیرهای فناورانه را دارد و امیدواریمبرگزاری دورههای آموزشی منشأ اتفاقات خوبی برای صنعت کشور باشد، علاوهبر اینکه طرح ظرفیتسازی به آموزش محدود نیست و از توانمندی سازمان مدیریت صنعتی در سطح عملیات بهعنوان مشاور استفاده خواهد شد.
در مقایسه با کشورهای جهان که در آنها انقلاب صنعتی موجب شکوفایی اقتصادشان شده بود، ایران یک کشور عقب مانده بهشمار میآمد. در این دوران بیش از چهار پنجم جمعیت ایران ساکن روستا بودند و شهرها کوچک و در مرحله اول توسعه خود بودند. آغاز فعالیت صنایع کارخانهای جدید مربوط به این دوران است. ابتدا عباس میرزا نایبالسلطنه در دوران جنگهای ایران و روس فکر ایجاد صنایع و کوششهای نخستین برای معرفی صنایع ماشینی در ایران را پیریزی کرد که در دوران ناصرالدینشاه با جدیت بیشتر از سوی میرزا تقیخان امیرکبیر دنبال شد. لیکن با برکناری امیرکبیر صنایع نوپایی که به همت او و پیروانش برپا شده بود از میان رفت و توسعه صنعتی کشور که از سوی حکومت مرکزی آغاز شده بود و تجار و طبقه سرمایهدار دخالتی در آن نداشتند، عقیم ماند.در سال ۱۲۲۸ در سایه کوششهای امیرکبیر کارخانههای نساجی، کاغذسازی، شیشهگری و سفالسازی ایجاد شد. در سالهای ۱۲۲۹ تا ۱۳۴۹ کارخانههای ریسندگی و شیشهسازی و کارخانه گاز بهوجود آمد که بهدلیل مساعد نبودن شرایط منجر به شکست میشوند. چندین کارخانه بزرگ نیز با سرمایه خارجی یا خصوصی ایجادشده در سال ۱۲۵۹ نیز موفقیت لازم را به دست نمیآورند. نبودن امکانات فقدان شرایط مناسب جهت توسعه صنعت در ایران باعث شد که سرمایهها بهتدریج در جای دیگری غیر از صنعت مصرف شوند و درنتیجه سرمایهها خصلت صنعتی بودن را از دست داده و بهصورت غیرصنعتی یعنی تجاری درآمد که نهتنها غیرفعال بود، بلکه خود با تحمیل بار سنگین بهره تنزیل به تولیدکنندگان کممایه به ضرر توسعه صنعت بود و باعث ورشکستگی صنعتگران و پیشهوران میگردید.
سالهای (1304-1270 هـ. ش) مطابق با (1925-1891 میلادی) زمانی است که 50 سال از انقلاب صنعتی اروپا میگذرد، ولی در ایران ماهیت حکومت مانع آن است که اساس یک صنعت مستقل پایهریزی شود. در این دوره ایران یک صنعت وارداتی دارد. سرمایهگذاران غربی که ابتدا تمایل به فعالیتهای بازرگانی در ایران داشتند به سرمایهگذاری صنعتی علاقهمند شده و بهتدریج کار خود را گسترش دادند. در میان سرمایهگذاران خارجی، سرمایهگذاران روسی یا تحتالحمایگان آنها سهم عمدهای داشتند. در این دوره کارخانههایی مانند کبریتسازی، بلورسازی، نساجی، قندسازی و صنایع ماشینی به شکل ابتدایی پدید آمدند. ۷ کارخانه مدرن در شاخههای کبریتسازی، چوببری، نساجی، بافندگی و صابونسازی طی سالهای 1304-1279 تاسیس میشوند. در این دوره صنایع بزرگ رشد کندی دارند، اما صنایع کوچک رواج زیادی مییابند، بهطوری که تا سال 1307 تعداد زیادی کارگاه صنعتی کوچک فقط در تهران ایجاد میشود. همه این واحدهای تولیدی به علت هزینه سنگین مواد اولیه، هزینه بالای حملونقل ماشینآلات در داخل کشور، عدمکارآیی نیروی کار، رقبای خارجی یا به علل غیراقتصادی طی چند سال ورشکست شدند. صنایع بزرگ بر زمینهای از فقدان یکپارچگی اقتصادی و سطح عموما پایین حقوق گمرکی (4 الی 5 درصد) کالاهای وارداتی و نیز همزمان با یک رشته تحولات سیاسی به کندی توسعه مییافت. لیکن کندی توسعه صنایع بزرگ با رواج صنایع کوچک در شهرهای بزرگ و سودهای باد آورده جنگ جهانی اول تا حدی جبران شد. اطلاعات موجود در این زمینه نسبتا اندک است، اما بهعنوان نمونه در تهران بیش از 5000 کارگاه صنعتی تا سال 1307 تاسیس شده بود که در حدود 15000 کارگر در استخدام داشته و انواع کالاها را تولید میکردند. اگرچه رقابت خارجی این کارگاهها را تهدید میکرد، اما در اوایل دهه 1300 گرانی حمل کالاهای وارداتی آنها را حمایت میکرد. در پایان ربع اول قرن بیستم سهم صنایع در تولید ناخالص ملی هنوز ناچیز بود.
بسیاری معتقدند بشر امروز در آستانه انقلاب فناوری قرار دارد. انقلابی که بهصورت بنیادین در حال تغییر زندگی، کار و ارتباطات ماست. این تحول بزرگ ازلحاظ مقیاس و پیچیدگی به هیچ تجربه بشری شباهت ندارد. ما هنوز نمیدانیم که آینده این تحول بزرگ چگونه خواهد بود. اما یک چیز کاملا واضح است: واکنش ما به این تحول عظیم باید منسجم و فراگیر باشد و همه ابعاد جامعه، از بخش های خصوصی و دولتی تا جامعه مدنی و آکادمیک را در برگیرد.انقلاب صنعتی اول از آب و انرژی بخار به منظور مکانیزه کردن تولیدات استفاده نمود. انقلاب صنعتی دوم از قدرت الکتریسیته به منظور تولید انبوه بهره برد. سومین انقلاب صنعتی از علم الکترونیک و فناوری اطلاعات به منظور تولید خودکار استفاده نمود. انقلاب چهارم صنعتی بر پایههای انقلاب سوم بنا نهاده شده و شامل همجوشی فناوریهای مختلف است که مرزهای زیستی، دیجیتال و فیزیکی را درمینوردد.
دلایلی وجود دارد که نشان میدهد تحولات امروزی دیگر همان انقلاب صنعتی سوم نیستند، بلکه نوید ظهور چهارمین انقلاب صنعتی را میدهد. سرعت تحولات جدید هیچگونه سبقه تاریخی ندارد. در مقایسه با انقلاب صنعتی سوم که پیشرفتی خطی داشت، انقلاب صنعتی چهارم سرعت نمایی دارد. در ضمن این تحول تقریبا همه صنایع را در بر می گیرد. وسعت و عمق این تغییرات، نویدبخش تحول در کل نظامهای تولید، مدیریت و کنترل میباشد.امکان اتصال میلیونها انسان به دستگاههای موبایل باقدرت و حافظه بالا و همچنین دسترسی آنها به دانش نامحدود است و این امکانات با پیشرفتهای عملی در حوزههای هوش مصنوعی، ربات، اینترنت اشیاء، وسایل نقلیه خودکار، پرینترهای سهبعدی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، علم مواد، ذخیره انرژی و محاسبات کوانتومی دوچندان خواهد شد.در حال حاضر نیز ما در دنیای هوش مصنوعی زندگی میکنیم: از خودروهای بدون راننده تا پهپادها، دستیارهای مجازی و نرمافزارهای ترجمه. طی سالهای اخیر، پیشرفتهای چشمگیری در حوزه هوش مصنوعی انجام گرفته است. این تحولات به علت افزایش قدرت پردازندهها و دسترس بودن حجم گستردهای از اطلاعات است. فناوری ساخت دیجیتال دائما با دنیای بیولوژیکی در حال تعامل است. مهندسان، طراحان و معماران از طراحی محاسباتی، مهندسی مواد و زیستشناسی مصنوعی استفاده میکنند تا بتوانند همزیستی بین میکرواورگانیسمها، بدنمان، موادی که مصرف مینماییم و حتی ساختمانهایی که در آن زندگی میکنیم، ایجاد کنند.
انقلاب چهارم صنعتی، درست مانند انقلابهای صنعتی دیگر، این توانایی را دارد که سطح درآمدهای جهانی را بیشتر کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. تا امروز، فناوری محصولات و خدمات جدید ایجاد کرده که بهرهوری ما و همینطور لذت ما از زندگی را بیشتر کرده است. امروزه گرفتن تاکسی، رزرو پرواز، خرید محصول، پرداخت، گوش دادن به موسیقی و یا تماشای فیلم همه از راه دور انجام میشود.در آینده، نوآوریهای فناوری حالتی معجزهگونه پیدا خواهند کرد. هزینه حملونقل و ارتباطات کاهش پیدا خواهد کرد و زنجیره عرضه جهانی محصولات موثرتر خواهد شد. کاهش در هزینه کسبوکار سبب ایجاد بازارهای جدید و رشد اقتصادی خواهد شد.اما از سویی دیگر همانطور که اقتصاددانانی از قبیل اریک برینجولفسون و اندرو مک کافی اشاره کردند، این تحولات بزرگ میتواند سبب ایجاد نابرابری (بهویژه در بازار نیروی انسانی) شود. جایگزینی نیروی کار با اتوماسیون و ماشین سبب وخیمتر شدن شکاف بین سرمایه و کار میشود. اما جایگزینی کارگرها با فناوری نیز میتواند سبب ایجاد امنیت و ایجاد شغل شود. در حال حاضر نمیتوان آینده را پیشبینی کرد، اما با مطالعه گذشته میتوان بیان داشت که تلفیقی از هر دو اتفاق خواهد افتاد. اما میتوان اذعان داشت که در آینده، استعداد عاملی مهمتر از نیروی یدی در تولید خواهد بود. این سبب ایجاد شکاف در بازار مشاغل میشود و دو طیف مهارت بالا/درآمد بالا و مهارت پایین/درآمد پایین را پدید میآورد. این تفاوت ممکن است منجر به ایجاد تنشهای اجتماعی شود.نابرابری علاوه بر اهمیت اقتصادی، ازلحاظ اجتماعی نیز حائز اهمیت میباشد. بزرگترین ذینفعان در نوآوری از فراهم آورندگان سرمایههای معنوی و فیزیکی میباشند: مخترعین، صاحبان سهام و سرمایهگذاران. فناوری یکی از دلایل اصلی کاهش درآمدهاست. در کشورهایی با درآمد بالا تقاضا برای نیروی کار ماهر افزایش یافته و از نیروی کار کم مهارت کاسته شده است. نتیجه این است که بازار کار به دو بخش نیروی کار با مهارت و نیروی کار کم مهارت تقسیم شده و جایی در میانه وجود ندارد.
این توضیح میدهد که چرا برخی کارگرها و کارمندان نگران درآمد خود هستند و طبقه متوسط نیز از وضعیت شغلی خود راضی نیستند. این اقتصادی که تنها دسترسی محدودی به طبقه متوسط نیروی کار میدهد ممکن است از ریل خارج شود. گسترش فناوریهای دیجیتال و پویایی اطلاعات، به آتش نارضایتی دامن زده است. بیش از ۳۰ درصد از جمعیت جهان از پلتفرمهای رسانههای جمعی به منظور یادگیری، ارتباط و اشتراک اطلاعات استفاده میکنند. در دنیایی ایدهآل، این تعاملات سبب ایجاد فرصتی بهمنظور فهم بین فرهنگی میشوند، اما اینگونه تعاملات میزان انتظارات ما را از مفهوم موفقیت بالا میبرد و ممکن است سبب افراطیگری شود.
انقلاب چهارم صنعتی نهتنها بر آنچه انجام میدهیم، تاثیرگذار است، بلکه هویت ما را هم دستخوش تغییر قرار میدهد. این تحول بزرگ، هویت ما که شامل حریم خصوصی، حس مالکیت، الگوهای مصرف، زمان، شغل، مهارت و ارتباطاتمان است را نیز تغییر خواهد داد. این تحولات فناورانه حتی بر سلامتیمان و کیفیت وجودیمان تاثیرگذار است. این فهرست آنچنان بزرگ است که در این مقاله نخواهد گنجید.ممکن است کسی که عاشق فناوری است از خود بپرسد، آیا ممکن است این تلفیق فناوری با زندگیمان، از ظرفیتهای انسانی (مانند مشارکت و مهربانی) بکاهد؟ تعامل ما با تلفن همراهمان ممکن است که به ما اجازه ندهد تا در ارتباطی معنادار با دیگران عمیق شویم. یکی از بزرگترین چالشهای ما در عصر جدید، حریم خصوصی است. یافتن و به اشتراکگذاری اطلاعات شخصیمان از مهمترین بخشهای ارتباطات جدید است. بحث در زمینه مسائل اساسی مانند تاثیرات فناوری بر زندگی شخصیمان تنها در سالهای بعدی پررنگتر خواهد شد.