دلشان میخواست خودشان گلستانی از گل و گیاه راه بیندازند. هر روز بذرها را بکارند، ساقه ها را قلمه بزنند و گلدان های رنگی را یکی یکی پر از گل کنند و کنار هم بچینند. آنقدر گلهای خوشبو و گیاهان خوش رنگ داشته باشند که ساعتها لابلای آنها قدم بزنند، غرق دیدن زیباییشان شوند و ریه هایشان را پر کنند از عطر خوب گلها.
رویایشان بزرگ بود و دستشان خالی. تجربه ای هم که نداشتند، اما نمیشد دست روی دست هم بگذارند و تنها در خیال با رویایشان زندگی کنند. برای همین شروع کردند، آن هم از کف خیابان ها و پارک ها.
شمشادها و گلهای رُز و فصلی کنار خیابانها و بلوارها و داخل پارک ها را قلمه میزدند و در باغچه چندمتری حیاط کوچک خانهشان میکاشتند. هر روز صبح و غروب با کنجکاوی عجیبی سراغ قلمه های کاشته شده میرفتند تا ببینند رشد کرده اند، یا نه. خیلی هاشان اصلا رشد نمیکردند و به دو سه روز نرسیده از بین میرفتند، اما تعدادی از قلمه ها هم رشد خوبی داشتند. زمان میگذشت و آنها کم کم یاد میگرفتند که برای هر نوع قلمه و گل و گیاهی چه خاکی استفاده کنند و آن را چطور بکارند که از بین نرود.
گلستان چندمتری حیاط کوچکشان به مرور پر شده بود از گل ها و گیاهان رنگی مختلف، اما حالا که ثمره یکی دو سال زحمتشان را در این باغچه دیده بودند، باید با آن وداع تلخی میکردند. خانه ای که در آن زندگی میکردند اجاره ای بود و باید بزودی از آنجا میرفتند. چند هفته ای را دنبال خانه ای بودند که حیاطی داشته باشد تا گلستانشان را دوباره بسازند، اما پیدا کردن چنین خانه ای با پول کمی که آنها داشتند سخت بود. دست آخر هم مجبور شدند خانه ای بدون حیاط اجاره کنند.
"روزهای سختی بود، نمیدانستیم باید چکار کنیم، چندسالی بود که به کاشت و پرورش گلها و گیاهان عادت کرده بودیم، تازه فهمیده بودیم که چطور میشود گونه ها و قلمه های مختلف را بکاریم و از آنها مراقبت کنیم و دیگر نمیتوانستیم به این راحتی ها از این کار دل بکنیم. در نهایت فکری به ذهنمان رسید. پشت بام خانه پدرم جای خوب بود برای اینکه بتوانیم دوباره گلستانی کوچک داشته باشیم. به همراه محمد با پدرم صحبت کردیم، مخالفتی نداشت و این شروعی بود برای قدمهای بزرگتر".
الهام حسنی در گفت و گو با ایسنا از تجربیات آن روزها که به همراه همسرش در پشت بام خانه پدریش گل ها و گیاهان را میکاشته می گوید و ادامه می دهد: روی پشت بام خانه پدرم گلخانه کوچکی راه اندازی کردیم و در آن تعدادی گل های زینتی و فصلی کاشتیم و هر روز گل های بیشتری به آن اضافه میکردیم.
همزمان که کار کشت و تولید گیاهان زینتی را در پشت بام انجام میدادیم، از یک شرکت هم پیشنهادی برای فعالیت داشتیم و با آنها قرارداد بستیم. حدود دو سال در نهالستان این شرکت کار کردیم و در این مدت در کنار آشنایی با گونه های جنگلی مختلف، 23 هزار و 800 نهال را از بذر تا نهال دو ساله کاشتیم. هرچند که این شرکت بعد از مدتی ورشکسته شد و همکاریمان به ناچار با آنها قطع شد، اما تجربیات خوبی از این همکاری بدست آوردیم.
پس از پایان این همکاری بخاطر تجربیات زیاد و آشنایی با کشت و نگهداری انواع گل ها و گیاهان تزئینی و آپارتمانی در شرایطی بودیم که فکر کردیم میتوانیم از این راه کسب درآمد داشته باشیم. برای همین در یکی از محلات پر رفت و آمد شهر کرمانشاه مغازه ای اجاره کردیم و در آنجا گلها و گیاهانی که در گلخانه روی پشت میکاشتیم و رشد میدادیم و خاک های تقویتی که خودمان ترکیب آنها را ساخته بودیم را به فروش میرساندیم. اوضاع فروشمان خوب بود و مشتریان ثابتی هم پیدا کرده بودیم.
این بانوی کرمانشاهی که دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی منابع طبیعی پردیس کشاورزی دانشگاه رازی است، از کمک هایی هم که اساتید این دانشگاه به او داشتهاند گفت و اضافه کرد: در این مدت هرجا به مشکلی برمیخوردیم از اساتیدم کمک میگرفتیم و آنها هم خوب راهنمایی میکردند. مدتی را در آن مغازه به فروش تولیداتمان پرداختیم، اما باید قدم های بزرگتری را برای دستیابی به رویاهایمان برمیداشتیم. برای همین بدنبال توسعه کارمان افتادیم، اما سرمایه چندانی هم نداشتیم.
پردیس کشاورزی دانشگاه رازی زمینهایی داشت که بخشی از آنها را به دانشجویان عضو تعاونی دانشگاه واگذار میکرد تا در آن کارهای تحقیقاتی و پژوهشی انجام دهند. من هم میخواستم از این فرصت استفاده کنم و گلخانه ای بزرگتر در این زمین ها داشته باشیم. با رئیس دانشکده صحبت کردم و موافقتش را گرفتم و 500 متر زمین در ورودی پردیس کشاورزی به ما اجاره دادند.
شوق و ذوق زیادی داشتیم تا زودتر گلخانه را راه اندازی کنیم، اما چون پول زیادی نداشتیم خودمان دست به کار شدیم. خانواده ام برای کمک به من و همسرم دریغ نکردند. گلخانه را با دستانمان ساختیم و اکنون هم در گلستان کوچکمان هستیم که چندماهی است آن را راه اندازی کردهایم.
این بانوی جوان خوش فکر به اینجای حرفهایش که میرسد بی خیال هوای شرجی و گرمای کلافه کننده گلخانه که تمام صورتش را غرق کرده، نگاهش را به لبخندی آمیخته به سمت همسرش میکشاند و او را هم وارد گفت وگو می کند.
به گزارش ایسنا، محمد محمدی فارغ التحصیل رشته تاسیسات و برودت است. کارآفرینی جوان که به گفته خودش رشته ای که درآن درس خوانده هیچ ارتباطی با گل و گیاه ندارد، اما عشق و علاقه ای که به گل ها و فضای سبز داشته باعث شده تا از حدود شش سال پیش به همراه همسرش به کاشت گل و گیاهان مختلف روی بیاورد.
خودش در این باره توضیح میدهد: من یک کارآفرین هستم که کارم را از هیچ شروع کردم، اما اکنون برای شش نفر شغل ایجاد کرده ام. خیلی ها مشکلات مالی را برای آغاز یک کسب و کار بهانه میکنند. به نظرم این افراد نمیخواهند کارآفرین باشند و اراده ای برای این کار ندارند، وگرنه با کمترین سرمایه و دست خالی هم میشود شروع کرد.
او ادامه می دهد: برای رسیدن به شرایطی که اکنون داریم راه سختی را پشت سرگذاشته ایم، از کاشت 46 گونه گیاهی که از خیابان ها و پارک ها قلمه زده بودیم و در یک باغچه چند متری کاشته بودیم شروع کردیم تا اکنون که گلخانه ای 500 متری داریم. راه دشواری بود که با اراده از پس آن برآمدیم.
زمانی که رئیس دانشکده کارمان را دید و به ما اعتماد کرد تا قطعه ای کوچک از زمین های پردیس کشاورزی را در اختیارمان بگذارد، بدون سرمایه چندانی و بدون کارگر اینجا را ساختیم. در این مدت حمایتهای پدرانه ای از طرف رئیس دانشکده از ما شد و توانستیم با پشتکار خودمان روی پاهایمان بایستیم. به مرور به کارمان رونق دادیم و حالا دونوع گونه گیاهی شامل کاکتوس ها و ساکولنتها و گیاهان آپارتمانی را پرورش میدهیم. یکی از پر تنوعترین گلخانه های گل ها و گیاهان زینتی استان را با حدود 200 گونه مختلف ایجاد کرده ایم.
این کارآفرین جوان در ادامه به ظرفیتهایی که پرورش گل ها و گیاهان زینتی برای ایجاد اشتغال در استان دارد هم اشاره ای میکند و میگوید: شرایط آب و هوایی کرمانشاه به شکلی است که می توان در بخش گیاهان زینتی به خوبی کار کرد. برای مثال "هوستا" نوعی گیاه زیبا، چهارفصل و ارزان قیمت است که با شرایط آب و هوایی کرمانشاه بسیار خوب تطبیق پیدا میکند و میشود به خوبی روی آن کار کرد.
طی سالهای گذشته این تفکر جا افتاده که برخی گونه های گیاهی را تنها در شمال و یا در شهر محلات میشود کشت و تولید کرد، درحالی که در مدت کوتاهی که ما کار کرده ایم، انواع گیاهان مربوط به نواحی مختلف ایران را در کرمانشاه کشت دادهایم که ظاهرا با آب و هوای کرمانشاه هم سازگاری نداشته اند، اما آنها را کاشته ایم و بخوبی هم رشد کردهاند.
محمدی با گلایه از عدم حمایت از تولیدکنندگان گل ها و گیاهان زینتی و آپارتمانی در کرمانشاه ادامه میدهد: تاکنون بارها با دستگاه های مختلفی رایزنی کرده ایم تا نیازهای داخل استان را هم در حوزه گل ها و گیاهان زینتی و هم گونه های جنگلی برای آنها تامین کنیم، اما متاسفانه حمایتی که نکردند هیچ، حتی ما را سرکوب کردند و نیازهایشان را از شهرهای دیگر و عموما از شهر محلات با قیمت های خیلی بالاتر تامین میکنند، درحالی که گل ها و گونه های گیاهی که آنها سفارش میدهند به علت مسیر طولانی دچار تنش هایی م یشوند و تلفات زیادی میدهند.
با وجود اینکه حمایتی نمیشویم، اما ناامید نیستیم و برای آینده برنامه ریزی هایی کرده ایم بگونه ای که میخواهیم تولیداتمان را صادر کنیم. قبل از شیوع کرونا یکی از سرمایه گذاران سلیمانیه عراق بازدیدی از این گلخانه داشت و از ما خواست تا یکی از بزرگترین گلخانه های خاورمیانه را در سلیمانیه عراق برایش راه اندازی کنیم و کارهای مقدماتی را نیز انجام دادیم، اما فعلا به دلیل شیوع بیماری کرونا این پروژه منتفی شده است. در کنار این برنامه داریم روزی برخی از گونه هایمان را به هلند که خاستگاه تولید گل ها و گیاهان زینتی دنیاست، صادر کنیم.
الهام و محمد در تمام طول حرفهایشان مدام از حمایتهای یک نفر حرف میزدند و میگفتند اگر کمک های یکی دو سال اخیر او نمیبود، شاید نمیتوانستند روی پاهایشان بایستند.
دکتر علی بهشتی آل آقا رئیس پردیس کشاورزی دانشگاه رازی همان حامی الهام و محمد و خیلی دیگر از دانشجویان این دانشگاه است. کسی که میخواهد دانشکدهاش محلی باشد برای تربیت دانشجویان کارآفرین و برای همین از دانشجویانی که مستعد باشند و به قول خودش دل به کار بدهند، خوب حمایت میکند.
پای حرفهای دکتر بهشتی که می نشینیم از دغدغه هایش برای تربیت دانشجویان کارآفرین میگوید و ادامه میدهد: در بسیاری از دانشگاه های طراز اول دنیا کارآفرینی در کنار آموزش عمیق و پژوهش دقیق به شدت مورد توجه قرار میگیرد. این رویکرد هم چندسالی است که در دانشگاه های ایران دنبال میشود و ما نیز به تبع بدنبال آن هستیم.
رئیس پردیس کشاورزی دانشگاه رازی به زیرساخت های خوبی که دانشگاهش برای تربیت دانشجویان کارآفرین دارد اشاره میکند و میگوید: در دانشکده ما اراضی و مزرعه های آموزشی در کنار ساختمان های اداری و کلاس ها و خوابگاه ها قرار گرفته اند. فاصله مزرعه ای که دانشجو در آن کار و تحقیق میکند تا خوابگاهش تنها چند دقیقه است. در این پردیس کشاورزی 300 هکتار اراضی داریم که کلکسیونی از ارقام مختلف میوه های دانه دار و هسته دار تا گلخانه ها و... در آن وجود دارد و بهترین فرصت برای انجام مطالعات و تحقیقات برای دانشجویان است.
انواع کشت های مرسوم در استان، کشت زعفران، دامپروری، پرورش مرغ گوشتی، مرغ تخمگذار، گاوداری شیر و پرورش گوسفند دیگر ظرفیت هایی است که در این اراضی داریم و آماده هستند تا دانشجویان روی آنها کار کنند.
از چندسال پیش هم تعاونی دانشجویان دانشگاه را راه اندازی کردیم تا به دانشجویانی که جسارت کار کردن دارند و متقاضی هستند، زمین واگذار کنیم و روی آنها کار کنند و کارآفرینی را یادبگیرند. گلخانه ای هم که اکنون توسط آقای محمدی و خانم حسنی در ورودی پردیس کشاورزی راه اندازی شده نمونه ای از زمین هایی است که در قالب تعاونی به دانشجویان واگذار کردهایم.
علاوه براین گلخانه، تعدادی دانشجوی دیگر هم با اراضی که به آنها واگذار کرده ایم روی کشت کرم ابریشم، تولید قارچ، احداث توتستان و تولید کمپوست مشغول به کار هستند.
دکتر بهشتی در ادامه صحبت هایش میگوید: همین امسال پنج هکتار زمین را با قیمت ناچیز در اختیار دانشجویانمان قرار دادیم، چرا که هدف اصلی ما یادگیری دانشجویان است، نه اینکه بخواهیم کسب ثروت کنیم. به دانشجو فرصت میدهیم با تجربه اندک خود کار کند و به سود برسد. زمانی هم که فارغ التحصیل شدند در مناقصه هایی که داریم شرکت میکنند.
وی از جنب و جوشی که در یکی دو سال اخیر بین دانشجویان دانشگاهش برای کارآفرینی بوجود آمده ابراز رضایت میکند و توضیح میدهد: حتی اگر روزهای جمعه هم به پردیس کشاورزی سری بزنید متوجه تحرک و جنب و جوش دانشجویان در این محوطه میشوید. هرکسی به کاری مشغول است و در مزرعه ای کوچک به تولید محصولی میپردازد. ما چتر حمایتی خود را تا زمان فارغ التحصیلی دانشجویانمان روی سر آنها نگه میداریم و حامی آنها هستیم تا دین خودمان را به آنها ادا کرده باشیم. البته در میان دانشجویان علاقمند به کار و کارآفرینی دانشجویان زیادی هم داریم که چندان اشتیاقی به این کار ندارند و خیلی از آنها اصلا نمیدانند برای چه هدفی به دانشگاه آمده اند. برای این دانشجویان هم در تلاشیم تا در آنها ایجاد انگیزه کنیم.
علاوه بر حمایتهایی که از دانشجویانمان طی دوران تحصیلشان داریم، پس از فارغ التحصیلیشان هم آنها را رصد میکنیم و با اغلبشان در ارتباطیم. گاها خودشان برای کارهایی که شروع کرده اند به راهنمایی و یافته های اساتید نیاز دارند و به دانشگاه میآیند و سعی میکنند اتصالشان را با ما حفظ کنند. برخی از آنها هم در قالب بخش خصوصی در مناقصه های ما شرکت میکنند و با جسارت قابل تحسینی با کشاورزانی که 50 تا 60 سال سابقه فعالیت دارند در این مناقصه رقابت میکنند و بدون اینکه کوچکترین حمایتی داشته باشیم در مناقصه ها برنده میشوند.
بهشتی آل آقا در پایان حرف هایش از ایده ای که در ذهنش برای تحول آموزشی دانشگاه دارد صحبت میکند و توضیح میدهد: از سال گذشته برنامه ای را برای اجرا در نظر گرفته ام که میتواند باعث تحول آموزشی در دانشگاه شود. طبق این ایده برای هر کدام از اساتید دانشگاه که پروژه های تحقیقاتی و پژوهشی داشته باشند، تعدادی دانشجوی خلاق و پای کار معرفی میکنیم تا در پروژههای اساتید مشارکت داشته باشند و کار را یاد بگیرند و خودشان بتوانند بعد کارآفرین باشند.
--- نمونه های الهام و محمد در کرمانشاه بسیارند، ایده دارند و خوش فکرند، اما دستشان خالی است و فقط کمی حمایت میخواهند و انگیزهای که آنها را روبه جلو حرکت دهد تا کارآفرینانی موفق شوند.
انتهای پیام