سردار سلیمانی به درجات بالایی رسید اما هیچ گاه خودش را گم نکرد

به گزارش خبرگزاری صداوسیما ،سردار غلامرضا کرمی، جانشین سردار سلیمانی در لشگر 41 ثارالله و رئیس مرکز پژوهش و نشر آثار ستاد توسعه بازسازی عتبات عالیات با حضور در برنامه سلام سردار شبکه رادیویی مقاومت به ویژگی شخصیتی حاج قاسم پرداخت و گفت: بنده معتقدهستم که شجاعت و جاذبه شخصیتی سردار ذاتی بود ،و تمام مسیر پیشرفت حاج قاسم بر اساس مشیت الهی بوده است.

سؤال: خیلی این اتفاق خاص است که شما جانشین سردار سلیمانی هستید، از حس و حالتان بفرمایید چه شد که این پست را به شما پیشنهاد دادند و چه شد که پذیرفتید؟

سردار غلامرضا کرمی: جانشینی من در لشگر ثارالله برمی گردد به سال 1365 یعنی اواخر 65 من فرمانده سپاه استان کرمان بوده ام زمینه جابجایی بنده فراهم شد که جانشین سردار ، شدند فرمانده سپاه کرمان و من رفتم خدمت ایشان. من به هیچ وجه خودم را برای جانشینی ایشان در لشگر آماده نکرده بودم یعنی من خدمت شان گفتم که آمده ام لشگر باشم. چون بچه های کرمان و کادرهای خودمان و دوستان مان و رزمنده های خودمان عمده نیروهای لشگر بودند و من هم در کرمان فرمانده سپاه استان بودم ، بنابراین طبیعی است که انتخاب من این بود که خودم را برسانم به لشگر ثارالله ، به ایشان گفتم بنده را بعنوان مشاور به کار بگیر تا من در خدمت خودتان باشم. ایشان هم روحیه قاطعی داشتند و به بنده فرمودند که من برای شما فقط یک جا دارم آن هم جانشین لشگر اگر می خواهید با من کار کنید جانشین لشگر اگر که نه ، هرجا که می خواهید بروید لذا یکی دو روز طول کشید من هرچه واسطه فرستادم و پیگیر شدم به نتیجه ای نرسیدم ایشان تصمیم شان را گرفته بودند لذا مجبور شدم برای اینکه در لشگر در کنار ایشان و رزمندگان کرمانی باشم جانشینی را بپذیرم که این حدوداً 10 سال طول کشید. و توفیق داشتم در خدمت ایشان باشم و بعد از اینکه جنگ تمام شد و آمدیم کرمان، بحث امنیت شرق مطرح شد و نهایتاً سال هایی که توفیق داشتم تا 75 من به طور مشخص در خدمت ایشان بعنوان جانشین انجام وظیفه کردم.

سؤال: مخاطبان الان همه متوجه شدند که شما چقدر نزدیک بودید به سردار سلیمانی عزیز ، ما همین جوری از تمام عزیزانی که در لشگر سردار سلیمانی بودند و جز دوستان ایشان بودند، راجب به سردار و ویژگی های خاصی که خودتان تجربه کرده اید اگر خاطره خاصی دارید از سردار که شاید دریچه ای جدید به تمام دریچه هایی که باز شده است تا الان به رویمان باشد می شنویم؟

سردار غلامرضا کرمی: راجب به اخلاص سردار خیلی صحبت می شود. این اخلاص یک منسب کلی است. علی القاعده باید بیاییم در عملکرد ایشان ببینیم که این اخلاص کجاها خودش را نشان داده است در خیلی جاها، من یک نکته را می توانم خدمت شما عرض کنم بعنوان کسی که حدوداً 38 سال تا زمان شهادت ایشان از سال 61 حساب کنید در خدمت ایشان بودم ، هم استانی بودیم هم بچه کرمان بودیم در سپاه و در لشگر و اینها تا آخرین روزهای شهادت ایشان، من این نکته را خدمت شما عرض کنم که هیچگاه و در هیچ حالتی عنوان مسئولیت درجه مدار اینها برای شهید بزرگوارمان شهید سلیمانی هیچکدام آنها به ایشان چیزی را اضافه نمی کرد برای شخصیت شان. یعنی مثلاً می گویند یک نفر را عنوان می دهند خودش احساس می کند که بزرگتر شده است در شهید سلیمانی شما هیچ تغییری نمی دیدید. یعنی شهید سلیمانی بدون درجه یا زمانی که ایشان درجه سرتیپ تمامی گرفته است. آن روزی که درجه نداشت با امروزی که درجه سرتیپ تمامی داشت و همه باید در لشگر ثارالله برای ایشان پا جفت می کردند  و نظام می دادند در روحیه سردار هیچ تغییری وجود نداشت. ایشان در دانشگاه کرمان دعوت شدند برای سخنرانی رفته بودند بنر در مسیر زده بودند ایشان وقتی که آمد بسیار ناراحت شدند بعضی ها ناراحتی شان شاید از باب این است که تعارفی کنند ایشان ناراحتی اش به حدی بود که رفت در سخنرانی اش گفت بابا من یک بچه کشاورزی بیشتر نیستم چرا این کارها را می کنید درحالیکه اینجا یک فرمانده نیروی قدس بود و سرلشگر بود و سردار سلیمانی بود که خیلی جاها مطرح شده بود یعنی در دوران غربت نبود در دانشگاه در حضور اساتید دانشجویان در یک آمفی تئاتر بسیار پرحجم جمعیت در آنجا واقعاً ناراحتی خودش را با این نکته که من یک بچه کشاورزی بیشتر نیستم چرا این کارها را می کنید یا در جلسه تودیع شان در سال 77 ایشان از لشگر بعنوان فرمانده نیروی قدس معرفی شدند، در آن جلسه تودیع باز همینطور این جمله را با اشک می گوید که من یک بچه کشاورز بیشتر نیستم و خدا عنایت کرد با انقلاب من پاسدار شدم و توانستم مسئولیت داشته باشم. یا آن روزی که مدال گرفت چندین مدال فتح و غیره را داشت و این مدال آخری ذوالفقار. از نظر من الا اینکه این مدال ها به دست مقام معظم رهبری بر سینه ایشان زده شده و مصوب ولی فقیه است و ایشان عاشق ولی فقیه است، برای ایشان هیچ جایگاه دیگری را نداشت این می شود اخلاص یعنی اگر کسی می خواهد مثلاً صیغه زندگی آقای سلیمانی را سرمشق خودش قرار دهد این را داشته باشد الان خیلی ها امروز مسئولیتی ندارند و فردا می شوند مسئول آنچنان تغییر در خودشان حس می کنند که انگار خانواده شان باید بروند جلوی اینها تعظیم کنند. اینها احساس می کنند که این مسئولیت بزرگ شان کرده است در سیره حاج قاسم سلیمانی این سنگینی بار مسئولیت است نه هیچ چیز دیگری. حالا در این رابطه خیلی موارد دارم هیچ وقت یادم نمی رود که راجب به ایشان در یک جلسه ای تعریف شده است حالا جلسه کشوری است استانی است دانشگاهی است شما در فیلم هایی که از ایشان است که نشسته است در صف اول و بنا است بروند سخنرانی کند یا مجری یا مسئولینی که ایشان را دعوت کردند در سخنان شان از ایشان تعریف می کنند هرجایی که شما ببینید که ایشان دست شان را به پیشانی گرفته است و دارد ذکر می گوید بدانید که آنجا دارند تعریف شان می کنند و ایشان دارند استغفار می کنند. این اخلاص است.