دکتر اسحاقی امروز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا تصریح کرد: هم مسئولان و هم رسانه ملی و مطبوعات داخلی باید با اتخاذ رویکردی متفاوت، گفتمان سیاسی تازهای را برای پوشش و روایت رویدادهای انتخاباتی و طرح آن در حوزه عمومی داشته باشند و در عین حال، به شدت مراقب «اخبار جعلی» و «دیپ فیک» (جعل عمیق) باشند.
این نویسنده حوزه ارتباطات جمعی با تاکید بر اینکه داغ شدن تنور انتخابات و پیروزی در آن بدون حمایت و همراهی رسانه ها ممکن نیست، ضرورت برنامه ریزی درست در این عرصه را گوشزد کرد و و در همین زمینه به سرنوشت «دونالد ترامپ» اشاره کرد که در انتخابات اخیر امریکا، بیش از پیامد رفتارهایش نظیر خودشیفتگی و یا اقداماتی همچون پیمان شکنی های بین المللی و جنگ جو بایدن با سلاح کرونا، قربانی «رسانه ستیزی» شد.
این استاد دانشگاه همچون بسیاری از صاحبنظران عرصه رسانه و سیاست ابراز عقیده کرد که دونالد ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا نه تنها از جو بایدن شکست خورد بلکه در برابر رسانههای داخلی و خارجی نیز عرصه رقابت را واگذار کرد و این در شرایطی بود که ترامپ روزگاری با حرفهای جنجالیاش تیتر نخست مطبوعات جهان بود و خبرگزاریها ، تلویزیونها، سایتها و مجلات همه، عکسهای بزرگ او را منتشر می کردند.
او همچون بسیاری از کارشناسان رسانه بر این باور است ترامپ در عرصه سیاست نتوانست به یک ارتباط سازنده با رسانهها دست یابد و همین وضعیت موجب شد تا بتدریج رسانه ها از او روی برگردانند. به همین دلیل، بدرقه ای سرد و قطع پخش زنده کنفرانس خبری دونالد ترامپ و مسدود شدن حساب کاربری او در توییتر، سکانسهای پایانی دوران چهار ساله زمامداری مردی بود که روزی همه دنیا برای شنیدن پیامهایش لحظه شماری می کرد.
برای واکاوی نحوه ارتباط ترامپ با رسانهها ، ریشهیابی دلیل ناکامی او و درسهایی که می توان از این رویداد در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایران گرفت، با دکتر «امیرحسام اسحاقی» عضو هیات علمی دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه به گفتگو نشستیم.
اسحاقی تاکنون کتابهای متعددی از جمله «مقدمهای بر مطالعات ارتباطی»، «روابط عمومی و ارتباطات سازمانی»، «پژوهشی بر نقش مطبوعات در افکار عمومی»،« اصول ارتباطات در مدیریت» و «مبانی رسانههای ارتباط جمعی» را منتشر کرده است و علاوه بر تدریس نظریه های ارتباطات در دانشگاه، مدیرمسئولی نشریه تخصصی «صنایع و معادن» را نیز در کارنامه خویش دارد.
حاصل این گفت وگو را پیش رو دارید:
ایرنا: پیش از آنکه به موضوع رابطه ترامپ با رسانهها بپردازیم، لطفا کمی درباره اهمیت و کارکرد رسانه در انتخابات صحبت کنید. رسانهها در فرایند یک رقابت انتخاباتی بر چه اجزا و عناصری تاثیر میگذارند؟
اسحاقی: رسانه های جمعی به عنوان بخشی از ساختار سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی هر جامعه مهم ترین پل ارتباطی برای تاثیرگذاری افکار عمومی بر انتخابات هستند. رسانهها در عرصه سیاست نقش بسیار کلیدی دارند و برای دموکراسی بسیار ضروری هستند. انتخابات دموکراتیک بدون رسانه های آزاد ناممکن است. مهم ترین بخش اهمیت رسانه در انتخابات دموکراتیک نقش نظارتی رسانههاست. رسانه ها تلاش می کنند از شفافیت روند انتخابات محافظت کنند. انتخابات دموکراتیک بدون آزادی رسانه ناممکن است. نقش رسانه در عملکرد درست دموکراسی بسیار ضروری است. درباره رابطه رسانه و رفتار انتخاباتی شهروندان مطالعات و تحقیقات فراوانی انجام شده. تاثیر رسانه های ارتباط جمعی بر روی رفتار انتخاباتی در دو مرحله اتفاق میافتد. اینکه رای بدهند و به چه کسی رای بدهند ممکن است تحت تاثیر رسانهها باشد. در دانشگاه ها و مراکز علمی این مساله مورد توجه است. برای نظریه پردازان علوم اجتماعی و سیاسی و سیاست ورزان هم تبیین رفتار انتخاباتی مردم مهم است.
یکی از مراحل آموزش رسانه به رای دهندگان است که از حقوق دموکراتیک خودشان چگونه استفاده کنند. ارائه گزارش از روند گسترش مبارزات انتخاباتی یکی از وظایف رسانههاست. داغ شدن رقابت های انتخاباتی بدون رسانه ها امکان پذیر نیست. فراهم آوردن بستری برای احزاب و نامزدهای سیاسی از جمله رسالتهای رسانه هاست. امروزه رسانههای ارتباط جمعی ابزارهای موثری برای ارتباط نامزدها با رای دهندگان هستند. رسانه ها می توانند از نتایج شمارش آرا گزارش بدهند.
ایرنا: رییس جمهوری سابق امریکا در آغاز رابطه بسیار خوبی با رسانه ها داشت و به نظر می رسید از نفوذ بالایی در این زمینه برخوردار است. رابطه ترامپ با رسانهها در فرایند رقابتهای انتخاباتی چگونه به یک رابطه خصمانه بدل شد؟
اسحاقی: انتخابات آمریکا همیشه از گذشته تا امروز از اهمیت خارق العاده ای برخوردار بوده است. آمریکا نزدیک 30 درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارد و انتخاباتش برای جهانیان اهمیت زیادی دارد. در دو دوره اخیر حساسیت انتخابات آمریکا استثنایی بود. در انتخابات 2020 حدود 150 میلیون جمعیت آمریکایی آرای خودشان را به صندوقها ریختند. حضور یک شخصیت جنجالی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2016 و 2020 اهمیت زیادی داشت.
ترامپ از معدود سیاستمداران رسانهستیز و ناراضی از رسانه ها بود. او و همکارانش از زمان تبلیغات انتخاباتی 2016 رو در روی رسانه ها قرار گرفت و ساز جنگ را با آنها کوک کرد. او رسانه ها را دروغگو خطاب کرد و کارکنان رسانه ها را متقلب ترین آدم های روی زمین نامید. ترامپ به استفاده زیاد از توییتر معروف بود. هر روز صبح همه روزنامه نگاران و سیاستمداران منتظر بودند که او چه پیامی را منتشر می کند. او گاهی اوقات روزی 10 پیام میفرستاد. در این فضا صد میلیون نفر دنبال کننده داشت که پیامهایش را از طریق توییتر رصد می کردند. در نخستین روز کاری خودش در سال 2016 به سازمان سیا رفت و شدیدا به رسانه ها حمله کرد. 15 دقیقه سخنرانی کرد که بیش از 9 دقیقه اش را به حمله به رسانه های آمریکایی اختصاص داد. واشنگتن پست رصد کرده که او 20 هزار دروغ گفته و این دروغها را در یکی از خیابان های نیویورک به نمایش گذاشته است.
ایرنا: چرا ترامپ با رسانههای آمریکایی دشمنی داشت و چه عواملی بستر بدبینی او را به روزنامهها و شبکههای تلویزیونی بزرگ فراهم کردند؟
اسحاقی: از چند منظر می توانیم بدبینی آقای ترامپ به رسانه را واکاوی کنیم. مهمترین آن، حمایت همه جانبه بنگاه های رسانه ای و سینمایی از رقیب انتخاباتی ترامپ بود. این حمایت چه در انتخابات 2016 و چه در انتخابات 2020 اتفاق افتاد. رسانه های آمریکایی تا جایی که توانستند به ترامپ حمله کردند. ستاره های سینمایی هالیوود نیز در انتخابات 2016 در خدمت خانم هیلاری کلینتون بودند. آقای ترامپ از همان دوره به سراغ شبکه های اجتماعی به ویژه توییتر رفت. خودش در یک مصاحبه ای با شبکه خبری فاکس نیوز می گوید من از توییتر خوشم نمی آید ولی ناچارم. چون رسانه ها بسیار دروغگو هستند. فاکس نیوز تنها رسانه ای بود که از ترامپ حمایت می کرد. البته در انتخابات 2020 فاکس نیوز هم مسیر خودش را از ترامپ جدا کرد.
در سال 2016 می گوید من فقط با هیلاری کلینتون در رقابت نیستم بلکه با رسانه هایی می جنگم که در کنار اخبار دروغ، نظرسنجی های غلطی را برای فریب افکار عمومی منتشر می کنند. رسانه ستیزی و نگاه بدبینانه آقای ترامپ به رسانه ها بی دلیل نبود. او بارها تلاش کرد که رسانه های آمریکایی را مورد حمله قرار بدهد. او در مصاحبه ای با اشاره به روزنامه واشنگتن پست گفت می خواهم از روزنامه ای بگویم که رو به شکست است و به زودی از رده خارج می شود.
ترامپ رسانه های آمریکا را فاقد اعتبار می دانست. انتقادهای او از سی ان ان هم معروف است. او این شبکه را متقلب و جانبدار و نفرت انگیز می دانست و به همین دلیل، چندین بار مصاحبه با سی ان ان را نپذیرفت. در نشست های مطبوعاتی ترامپ با رسانه های آمریکایی اوج برخورد او را با رسانهها می دیدیم. او همواره می گفت: ما در سالنی پر از آدم های دروغگو هستیم.
مجری سی ان ان وقتی می خواهد حرف بزند ترامپ می گوید ساکت باش. بی ادبی نکن. شما یک سازمان خبری جعلی هستید.
ایرنا: آیا همه این دشمنی ها فقط بخاطر حمایت برخی از رسانه ها از رقیب ترامپ در انتخابات دوره نخست یعنی خانم کلینتون بود؟
اسحاقی: نه، رسانه ستیزی دونالد ترامپ ریشه در تحمل ناپذیری و خودشیفتگی او هم داشت. ترامپ بیش از ریاست جمهوری یک شخصیت رسانه ای داشت. او در تاک شوهای تلویزیونی فعالیت داشت و به خاطر فعالیت های بازرگانیاش ارتباط خوبی با رسانه ها داشت اما بعد از رییس جمهور شدن هیچ وقت رویکرد رسانه ستیزی خودش را از دست نداد.
او از نخستین روزهای ورودش به کاخ سفید تقریبا با تمام رسانه ها مشکل داشت. مخالفت ها به جایی رسید که با مهم ترین ابزار رسانه ای خودش یعنی توییتر هم در واپسین روزها مشکل پیدا کرد. همه می دانیم که توییتر برچسب راستی آزمایی را در کنار پیام های ترامپ گذاشت و در نهایت حساب کاربری او را مسدود کرد. تحلیلگران بر این باورند که ترامپ یک پدیده متفاوت و کم نظیر بود. بسیاری از سیاست ها و رفتارهایش با رسانه خط مشی کاملا متفاوتی با دیگران داشته است.
ایرنا: این ستیز مستمر و پیاپی چه نتایج و تبعاتی در عرصه رسانهای ایالات متحده آمریکا داشت و ترامپ چه میراثی از خود بر جای گذاشت؟
اسحاقی: در کتابی که دانشگاه ام آی دی آمریکا منتشر کرده درباره ارتباط ترامپ با رسانه ها نکات قابل توجهی را می بینیم. ترامپ موجب اختلال و گسستی بزرگ در فرایند خبر و رسانه شده است. به زبان آوردن اصطلاح خبرهای جعلی و استفاده مستمر از شبکه های اجتماعی برای ارتباط مستقیم با افکار عمومی را می توانیم نشانه ای از تغییر رابطه خبر و سیاست در قرن 21 بدانیم. او با این شیوه ارتباطی باعث فروپاشی دروازهبانان سنتی خبر شد.
آقای ترامپ اقتدار و هژمونی رسانههای لیبرال آمریکایی را به چالش کشید و زمینه را برای رشد رسانههای راستگرا و افراطی فراهم کرد. بی دلیل نیست که رسانههای آمریکایی این چنین در مقابل او ایستادهاند.
آقای ترامپ مشروعیت رسانه های معتبر آمریکایی را که مدعی شفافیت و آگاهی رسانی بودند، به چالش کشید. او با جنجال های زیاد توانست مساله فیک نیوز (اخبار جعلی) را این قدر بزرگنمایی کند که مردم در اعتبار رسانه های قدرتمند با امکان اقتصادی بالا شک کنند.
ترامپ همچنین یک شکاف عمیق در همگرایی ایالات متحده آمریکا ایجاد کرد. بسیاری از تحلیلگران نگران بودند که بعد از انتخابات 2020، ایالات متحده دچار تشتت و واگرایی بشود. او با سرپیچی از عرف های متداول دیپلماتیک و برگزاری نشست های رسانهای سعی کرد خودش را به صورت یک رییس جمهور خاص و غیرقابل پیش بینی نشان بدهد.
ترامپ از انتخابات 2016 به این طرف تلاش کرد که با بهرهگیری از نحوه ارائه شخصی خودش در رسانه، بسیاری از ساز و کارهای کنش جمعی سنتی سیاسی را در آمریکا متحول کند. ترامپ همچنین در صدد بود به عنوان یک کارآفرین موفق اقتصادی متاثر از فضای بازاریابی سیاسی خودش را به عنوان یک برند شخصی مطرح کند. همین برند شخصی به او این امکان را داد که برای اولین بار یک حزب جدید را مطرح کند. او از اصول بازاریابی سیاسی استفاده کرد و حتی معادلات جمهوری خواهان را هم توانست بر هم بزند.
ایرنا: با این نگاه، به نظر شما چه پژوهش های علمی را می توان درباره رابطه متقابل رسانههای آمریکایی و ترامپ انجام داد؟
اسحاقی: ترامپ یک رویکرد پوپولیستی داشت که از یک سو، حس خشم را در میان توده های آمریکایی برمی انگیخت و از سوی دیگر، باعث تهییج احساس جمعی و رجعت به آمریکای با عظمت میشد. در پوسترهای تبلیغاتی او، خیل عظیمی از هواداران با شعار رجعت به آمریکای بزرگ دیده میشوند. این کار او تهییج افکار عمومی را به دنبال داشت.
آقای ترامپ حتی با وجود مخالفت همه جانبه و بی رحمانه رسانه های قدرتمند آمریکا توانست در انتخابات 2020 حدود 75 میلیون رای به دست بیاورد و بخش زیادی از این آرا حاصل ارتباط مستقیم رسانه ای ترامپ با افکار عمومی و توده مردم بود.
روسای قبلی هیچ کدام چنین رابطه مستقیمی با توده مردم آمریکا نداشته اند. به رغم همه تبلیغات سوئی که علیه او انجام می شد ترامپ توانست چنین آرایی را به دست بیاورد. به نظرم، می شود این نکته را در مطالعات و تحقیقات رسانه ای مورد مطالعه و بررسی قرار داد و مهمتر از آن، از سرنوشت ترامپ به عنوان یک نمونه عینی برای بررسی تاثیرات متقابل سیاستمداران و رسانه ها در سرنوشت یکدیگر بهره گرفت.
ایرنا: با توجه به درپیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در ایران، چه توصیه هایی در این زمینه به رسانه ها و نامزدهای احتمالی انتخابات دارید؟
اسحاقی: دورههای اخیر انتخابات ریاست جمهوری در ایران بهویژه از سال 1388 نقطه عطفی در نقش موثر رسانه تلویزیون در تبلیغات انتخاباتی بود. مصاحبهها و فیلمهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات و مناظرههای تلویزیونی چهرههای سیاسی طرفدار آنها، نقش بسیار مهمی در چگونگی برداشت و تهییج مخاطبان از نامزدها داشت و در نهایت بر رفتار انتخاباتی آنها بسیار تاثیرگذار بود. تلویزیون، دستکم در انتخابات ریاست جمهوری نهم، اصلیترین منبع کسب اطلاعات مردم درباره نامزدهای انتخابات بود.
اما اکنون تحتتاثیر تحولات سیاسی و اجتماعی روزافزون، افزایش تلویزیونهای ماهوارهای، گسترش شبکههای اجتماعی و رونق فضای مجازی، شرایط برای تعامل رسانههای داخلی و تنویر افکار عمومی بسیار دشوار شده است؛ بهویژه خطر اخبار جعلی و دیپ فیک (deepfake) . باید خطر نشر و بازنشر اخبار و تصاویر جعلی و گمراهکننده و دیپ فیکها را جدی گرفت. دیپ فیک یا جعل عمیق، فناوری جدیدی بر مبنای هوش مصنوعی است که به واسطه آن تصاویر و ویدیوهای دروغین، اما واقعگرایانه ساخته میشود و میتواند هر بینندهای را تحت تاثیر خود قرار دهد، به طوری که اکنون ویدئوهای بسیاری با همین روش از هنرمندان و افراد مشهور عرضه میشود و بیننده بدون آنکه متوجه عدمصحت و واقعیت آن باشد، در فضای مجازی آن را بازنشر میکند و مرز حقیقت و دروغ در بزنگاههایی چون انتخابات ناممکن میشود.
به نظر میرسد رسانه ملی و مطبوعات داخلی باید با اتخاذ رویکردی متفاوت، گفتمان سیاسی تازهای را برای پوشش و روایت رویدادهای انتخاباتی و طرح آن در حوزه عمومی داشته باشند. هر چند شیوع کرونا، تعدد نامزدها و تکثر طیفهای سیاسی حاضر در کارزار انتخاباتی 1400 میتواند در شور مشارکت سیاسی مردم و شوق رسانهها تعیینکننده باشد.