به گزارش اقتصادنیوز، روز گذشته بود که نمایندگان پارلمان اروپا، به متمم پیشنهادی برای شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درفهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا رای مثبت دادند.
اقدامی که با واکنش فوری ایران همراه شد و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در گفتگوی تلفنی با جوزپ بورل، گفت:« اقدام پارلمان اروپا در اتهام تروریستی خواندن این نهاد امنیت آفرین، به نوعی شلیک به پای خود اروپاست.»
ستاد کل نیروهای مسلح هم با صدور بیانیهای اقدام پارلمان اروپا در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست تروریست را محکوم و نسبت به عواقب آن هشدار داد.
حشمت الله فلاحت پیشه، تحلیلگر مسائل بین الملل، در گفتگو با اقتصادنیوز، این اقدام را قابل پیش بینی دانست و راهبرد حل تنش ایران و اروپا را در داخل کشور می داند.
گفتگوی فلاحت پیشه با اقتصادنیوز را در ادامه می خوانید؛
*************
* آقای فلاحت پیشه، تحلیل شما اقدام پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران چیست و به نظرتان تهران باید چه راهبردی برای رفع تنش با اروپا را در پیش بگیرد؟
این اقدام قابل پیش بینی بود، چرا که ایران و کشورهای اروپایی در شرایط تصاعد بحران به سر می برند، به ویژه آنکه ظرفیت ها و امکانات تنش زدایی عملا کنار گذاشته شده است. با این حال، کاری که الان توسط پارلمان اروپا که متشکل از منتخب نماینده های کشورهای اروپایی است، صورت گرفته، نمادین است.
در واقع باید منتظر ماند تا ببینیم شورای اتحادیه اروپا که متشکل از سران سیاسی اتحادیه یعنی نماینده های دولت های اروپایی هستند؛ چه تصمیمی خواهند گرفت.
البته احتمال ضعیفی دارد که در دستور کار قرار بگیرد، چرا که این جلسات به صورت فصلی برگزار می شود و بعید است که در دستور کار قرار بگیرد شورای اروپا نمی تواند قانون گذاری کند لذا، اگر این موضوع در این شورای مصوب شود، سیاست های کلی را شکل می دهد و بعد این دولت های عضو اتحادیه اروپا هستند که در اصل آن را باید دنبال کنند.
بنابراین، اگر این کار تحت هر بهانه ای صورت بگیرد و کشوری یا شرکت هواپیمایی اعلام کند با سپاه ارتباط دارد؛ آن را تحریم می کنند. اتفاقی که الآن افتاده این است که کشورهای اروپایی در قالب بیانیه ای به سیاست فشار حداکثری آمریکا پیوستند ولی این تبدیل به تصمیم سیاسی نشده است.
متاسفانه، ما الآن در زمستان سخت دیپلماسی ایران و اروپا به سر می بریم و همه کانال های تنش زدایانه مسدود شده و سیاست های چالشی دنبال می شود.
همزمان هم ما می بینیم که آقای بورل اعلام کرد پرونده دیپلماسی با ایران باز است به این معنا که اروپایی ها سیاست چماق به هویجی که سیاست آمریکایی ها بود را در دست گرفتند. ناآرامی های ایران، ضعف دیپلماسی دولت و مشکلات اقتصادی و همچنین سیاست اشتباه کشور ما در بازی خوردن از روس ها در اوکراین دلایل اصلی این اقدام هستند.
من معتقدم که اگر حساسیت اروپا و افکار عمومی آنان به اوکراین نبود، هیچ وقت این اجماع علیه ایران شکل نمی گرفت و مسئولانی که ساده لوحانه بازی روس ها را خوردند باید پاسخگو باشند.
متاسفانه مسئولان به هشدارها و پیش بینی هایی که از قبل شده بود، توجهی نشان ندادند، حال آنچه رخ داده، نتیجه یک سری سیاست های اشتباه و عدم استفاده از فرصت های دیپلماتیک است.
از سوی دیگر هیچ راهکار خارجی برای مقابله با این ساز و کار وجود ندارد و راه حل آن در داخل ایران است و اگر کشور به سمت یک اجماع حرکت کند، مسائل اقتصادی را حل کرده و دولت یک برنامه ثبات اقتصادی را اجرا کند، اروپایی ها مجبور می شوند که به سمت ایران برگردند.
نکته تلخ ماجرا هم این است که کسانی که با نفرت پراکنی سیاست خارجی را به این سمت بردند، هنوز در جایگاه سخنوری هستند اما، کسانی که دلسوزانه هشدار می دادند منافع کشور قربانی نشود، مغضوب افراطی ها هستند
* در شرایطی که موضوع گیری های تندی از سوی کشورهای همسایه علیه ایران می شود و تنش میان ایران و اروپا شدت گرفته، ممکن است فضا به سمت برخوردهای نظامی پیش برود؟
خیر، من معتقد هستم که شرایط نظامی در مناسبات ایران با کشورهای اروپایی آن چنان حاکم نیست و بیشتر جنگ دیپلماتیک است. به هر حال ممکن است یک سری از تحریم هایی که قبل از موافقتنامه ژنو در سال 1393 علیه ایران اعمال بود، را دوباره شکل بدهند اما این که شرایط بخواهد به سمت جنگ پیش برود، من معتقدم که شرایط جنگی نیست.
اما، چالش های دیپلماتیک و عدم استفاده از رفع تنش ها وجود دارد و متاسفانه، کسانی که فرصت ها را کشته اند باید پاسخگو باشند.وزارت خارجه تنش زدایی را کنار گذاشته و به محل سخنرانی و موضع گیری تبدیل شده است. در واقع، سیاست خارجی را به یک سری کشورها مانند کره، چین و عراق محدود کردند که آنان هم از شرایط نامتعادل ایران دارند سوء استفاده می کنند. البته موضع گیری این کشورها علیه ایران هم غافلگری مسئولان در برابر واقعیت هاست.
ما سعی می کنیم، در هر شرایطی مسائل را تحلیل کرده و راهبرد ارائه بدهیم ولی آنچه توجه نمی شود افرادی هستند که این شرایط را برای سیاسیت خارجی رقم زدند و باید از آنان پرسید که سیاست خارجی را تا کجا می خواهند پیش ببرند. سیاست خارجی نیازمند اصلاحات راهبردی است و مقدمه آن نیز در داخل کشور است.